جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شناخت فضاي شهري'.
1 نتیجه پیدا شد
-
تعاریفی از فضای شهری ü شهر یک رویداد هیجانانگیز در محیط است. شهر مکان زندگی مردمی است که تحرک، تشکل و توسعه و استمرار در آن است؛ تحرک در فضای اجتماعی، تحرک در فضای اقتصادی و تحرک در فضای مکانی. در نتیجه برای اینکه بتوان چهرهای انسانیتر به ساخت شهر بخشید، ناگزیر باید به فضاهایی روی آورد که همگانیاند و زندهترین حرکتهای شهری در آن ها رخ می دهد، در غیر این صورت شهر خستهکننده و بیروح جلوه كرده و ناتوان از پاسخگویی به نیازهای کلیدی مردم آن، تجربهای شکستخورده است. ü هرگونه فضایی را در شهر نمیتوان فضای شهری دانست، بلکه ارتباطات ویژه بصری و حرکتی در فضایی با خصوصیاتی ویژه، موجد فضای شهری است، در غیر این صورت بيشتر از حفرهای در میان ساختمانها نخواهیم داشت. کالن نویسنده کتاب منظر شهری و از نخستین نظریهپردازان نظم ساختاری بین اجزاء و محیط معتقد به هنری در شهر ورای معماری است، هنری مبتنی بر ارتباط. به گفته وی آمیختگی عناصری مانند بنا، طبیعت، ترافیک، تبلیغات و ... محصولی ایجاد میکند که تسلط بر طراحی این مجموعه (کل مرتبط) با تکیه بر مفهوم ارتباط امکانپذیر است. ü فضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام و اجتماعی است. فضای شهری فضایی است که به همه مردم اجازه میدهد به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند. ü فضای شهری به ترکیبی اطلاق میشود که از فعالیتها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزاي شهری بهصورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و بالطبع با ارزشهای بصری سازمان یافته است. ü فضای شهری جزئی جداییناپذیر از ساختار فضایی شهر در ادوار مختلف تاریخ شهر است و از این رو همچون ساخت کلی شهر تابع شرایط اجتماعی و اقتصادی متغیر بوده و در هر فرهنگی بهصورتهای گوناگون چون میدان، خیابان، تکیه، بازار، گذر و ... جلوه كرده است. ü فضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام و اجتماعی است. فضای شهری فضایی است که به همه مردم اجازه میدهد به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند. ü در این فضا فرصت آن وجود دارد که برخوردهای از پیش تدوین نشده بهوقوع بپیوندند و افراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط كنند. بنابراین شرط اساسی برای اینکه یک فضای عمومی، فضای شهری باشد برقراری تعاملات اجتماعی در آن است. طبق آنچه بیان شد فضای شهری مصنوعی است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم بهصورت بستری برای فعالیتها و رفتارهای انسانی. انسان جزئی از این فضا است و با ارزشها و هنجارهای خود به این فضا معنی و مفهوم میبخشد. ü فضاي شهري مكان اصلي حيات واقعي است، جاي وقوع واقعه است، صحنه واقعي حادثه است و انباشت خاطره هاي جمعي و فردي.(حبيبي، 1378،ص 21) ü زوکر اعتقاد دارد که فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از : ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده، همشکل و یکدست یا متنوع بودن آنها، ابعاد مطلق این بدنه ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، زاویه گذر خیابان هایی که به میدان می رسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آبنماها، فواره ها یا عناطر سه بعدی دیگر. فضای شهری و ابعاد آن فضاهای شهری ویژگیهای کالبدی و کارکردی متفاوتی در دوره های مختلف و بسترهای جغرافیایی و فرهنگی متفاوت به خود گرفته اند و از این روی تعاریف گوناگونی نیز از آنها به عمل آمده است. نگاهی به این تعاریف و دیدگاهها برای استخراج ابعاد مختلف یک فضای شهری نشان از دو عامل فرم (کالبد) و ماهیت (عملکرد) فضاهای شهری است. کالبد و فعالیت در دوره باستان یکی است، اما در اواخر قرن هجدهم متفاوت از یکدیگر است. در این دوره شهر و فضاهای شهری کانون اندیشه ها، عواطف و احساسات بشری است. و از اواسط قرن بیستم تاکنون مفهوم فضای شهری به گونه دیگری است. "فضای شهری به ترکیبی اطلاق می شود که از فعالیت ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و زیبایی و بالطبع با ارزش های بصری تشکیل می گردد و از نظر فیزیکی دارای بدنه ای محصور کننده می باشد. بعبارتی فضای شهری جزئی از یک شهر است که بعنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیتهای شهری است." بدین ترتیب در حال حاضر هرگونه فضایی را نمی توان فضای شهری قلمداد نمود؛ چرا که فضای شهری دارای ویژگیهایی ارتباطی بوده و بخشی از ارگانیسم زنده شهر است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فنی در حال تغییر، مرتبط است و در غیر این صورت بجز حفره ای در میان ساختمانها و سایر اجزای شهری نخواهد بود. با این تعاریف فضای شهری امروزی حاصل نگرش توام به هر دو بعد فرم (کالبد) و عملکرد (محتوا) ست و ضرورتاً "فضای شهری را نه فقط باید از طریق ویژگیهای زیبایی شناختی آن بلکه باید از طریق تحلیل مشخصه های محتوای آن مورد بازشناسی قرار داد." بنابراین در بررسی و تحلیل تاثیرات آن نیز این دو فاکتور ملاک عمل خواهد بود. با تشکر