رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شعر و موسیقی؛ خواهران هنر'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    شعر و موسیقی؛ خواهران هنر

    شعر و موسیقی؛ خواهران هنر ترانه و ترانه سرایی در تاریخ ادبیات منظوم ـ یا شاعرانه ـ کشورمان پیشینه ای درازدامن دارد. بسیاری از سرایندگان ما آثار منظوم و آهنگینی پدید آورده اند که شاید به قصد ترانه سرایی سروده نشده، ولی موسیقی و نظم نشاط انگیزشان باعث شده است که به صورتی آهنگدار و موسیقایی خوانده شوند. من شخصا معتقدم شعر بسیار مشهور «بوی جوی مولیان» رودکی ـ که می دانیم موسیقی شناس و نوازنده هم بوده ـ به صورت ترانه سروده شده است. مقصود از ترانه در اینجا وزن و قالب ویژه مشهور به ترانه یا دوبیتی ناپیوسته ـ مثل دوبیتی های باباطاهر ـ نیست، بلکه شعری است که با الحان موسیقایی خوانده شده و می شود. واژه ترانه در ایران که «ترونه» هم تلفظ می شده واژه ای بسیار قدیمی است و در آثار بسیاری از شاعران نیز به کار رفته است. بعضی غزل های مولانا در دیوان شمس ماهیتی «ترانه وار» دارند. می دانیم که مولانا در خانقاهش یا محفلش ستونی داشته که هرگاه حالت شعرسرایی ـ هبوط و ظهور نبوت شاعرانه ـ به او دست می داده به گرد آن ستون، مشتاقانه و سماع گونه می چرخیده و سروده های وحی گونه اش را به آواز می خوانده و محرری آنها را می نوشته. پیوند دراز آهنگ شعر و موسیقی و امتزاج و اختلاط این دو هنر ارجمند با همدیگر امری انکارناپذیر است و توضیح آن لزوم مالایلزم به نظر می رسد. حافظ عزیزمان هم خوش آواز بوده و سروده ها و سرود هایش را ـ به اغلب احتمال ـ برای خود و شاید یاران نزدیکش به صوت می خوانده. مغنی نامه ها یا ساقی نامه ها هم از این رهگذر و در این ارتباط به وجود آمده اند. طی دهه های اخیر، در ایران بخصوص از تاسیس رادیو به بعد ترانه سرایی جنبه رسمی تری به خودش گرفت و دیدیم که کسانی چون رهی معیری، معینی کرمانشاهی، نواب صفا، بیژن ترقی، جواد مفتون، نوذر پرنگ، علیرضا طبایی، محمدعلی بهمنی و ... کار ترانه سرایان قبلی از قبیل عارف قزوینی را دنبال گرفتند و به طور جدی به سرایش و خلق ترانه هایی برای خوانده شدن به آواز پرداختند و این مهم همچنان ادامه دارد و ما اینک با نسل جدید و پویا و بانشاطی از ترانه سرایان جوان ـ که البته تعدادشان خیلی کم است ـ مواجهیم. بتازگی کتابی به دستم رسید با عنوان «پشت سرت عاشقانه حرف می زنم» سروده سیدحسین متولیان که بنا بر نوشته روی جلد و صفحه اول کتاب، برنده سرو زرین پنجمین جشنواره شعر فجر و برگزیده جشنواره ملی جوان ایرانی بوده است، کتاب حاضر که در برگیرنده ۱۷۵ صفحه و ۷۱ قطعه شعر ـ یا ترانه ـ است، توسط «فصل پنجم» به چاپ رسیده است. از این شاعر قبلا مجموعه سجاده های سر به هوا ـ دفتر غزل ـ را دیده بودیم و تعدادی از شعرهای مندرج در کتاب حاضر را قبلا با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی و زنده یاد ناصر عبداللهی، حسین خواجه امیری و... به صورت آواز شنیده بودیم. خوشبختانه این ترانه ها یا سروده های موسیقایی حس هنرمندانه هماهنگی شعر با موسیقی را در شنونده اقناع می کند و به ما می باوراند که اگر این آهنگ اینقدر به دل می نشیند به خاطر این است که هم شعر آن خوب است و هم آهنگ و هم آواز آن... .
×
×
  • اضافه کردن...