جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شروع جنگ تصاحب قدرت'.
1 نتیجه پیدا شد
-
در عصري كه انرژي رو به زوال است و جمعيت انسانها رو به افزايش، نياز بشر به انرژي بيشتر شده و از طرق مختلف و متفاوت به دنبال به دست آوردن اين منبع حيات است. به روشني مي توان بيان كرد ، دولت مردان و سياستمداران و اقتصاد دانان به دنبال منابع انرژي هستند. نفت ، آب شيرين ، معادن ذغال سنگ و غيره و بالاخره مواد غذايي كه از تمام موارد فوق مهمتر و حياتي تر است ، جزء اين منابع هستند. نياز به غذا را مي توان به سوخت اتومبيلي تشبيه كرد كه در حركت و عمل اتومبيل نقش مهمي را ايفا مي كند. انسان غذا مي خورد تا از طبيعت انرژي گرفته و اين انرژي را صرف كار كردن ،راه رفتن ، حرف زدن و فكر كردن كند. حال سوالي كه مطرح است ، با توجه به اهميت مواد غذايي و تامين منابع انرژي و همچنين رشد فزآينده جمعيت ،چگونه مي توان انسان فردا را سيراب كرد در صورتي كه منابع موجود جوابگوي نسل فردا نيست!؟جنگ فردا ، جنگ كشور گشايي نيست. مسئله اصلي مسئله تامين منابع انرژي است. انرژي بيشتر ، دوام و بقاء بيشتر. در اينجا ميتوان به نقش و اهميت فعاليتهاي بيوتكنولوژي پي برد. بيوتكنولوژي تلفيق فن آوري با علوم زيستي است. هنگامي كه ابعاد زمين ثابت ،تعداد گياهان ثابت و از طرفي مواجه مي شويم با افزايش جمعيت ، تنها كاري كه مي شودانجام داد اينست كه از امكانات موجود بهره جسته و محصولات را بيشتر و كيفيت آنها را بالا برد. استفاده از علوم بيوتكنولوژي راهگشاي مشكلات است. بيوتكنولوژي به ما كمك مي كند كه نياز به انرژي را براي نسلهاي آينده تضمين كرده و از اين نظر كشور به توسعه اقتصادي برسد. در دنياي كنوني كه دولتها برآن هستند كه از راههايي به قدرت برسند ديگر استفاده از ابزارهاي تخريبي و جنگ افزار صلاح نيست . امروزه توسعه ، ديگر توسعه سر زمين يا مرز نيست ! توسعه امروز ، توسعه اقتصادي است. اگر عزم ايستادن و سربلندي را داريم بايد توليد ناخالص داخلي را از كشورهاي ديگر بيشتر نموده و به توسعه اقتصادي برسيم.يكي از اين ابزارها كه به اقتصاد مملكت كمك مي كند احياء بخش كشاورزي و دامداري است. بايستي بخش كشاورزي و دامداري را با بكارگيري علوم روز دنيا و روشهاي صنعتي توسعه داد و نه از روشهاي سنتي زيرا اين نياز واقعي مردم است. توليد در حدي باشد كه به عرصه صادرات دست پيدا كنيم و گوي و ميدان را در تصاحب خود در آوريم. البته فعاليتهاي بيوتكنولوژي منحصر به بخش كشاورزي و دامي نمي شود بلكه در زمينه انساني ، توليد هورمونها و گسترش توليد سلولهاي بنيادي را مي توان مثال زد. سلولهاي بنيادي مي تواند جايگزين مناسبي براي پزشكي فردا باشد. در حال حاضر بخش كشاورزي و دامداري ما مريض است. دولت محترم با حمايت از ايده ها و آينده نگري مي تواند اين بخش مهم و حياتي را با توجه به استاندارد ها و اصول صحيح بيوتكنولوژي احياء نمايد. در دنياي كنوني كه همه چيز در حال گسترش و پيشرفت است ، ما هم بر آن باشيم كه از علوم جديد در حفظ بقاء خود بهره جسته و از علوم مطرح همچون بيوتكنولوژي در بخش كشاورزي ، دامي و انساني استفاده هاي لازم را برده تا به خود كفايي برسيم. بيوتكنولوژي به عنوان يك تكنولوژي نوين با قابليتهاي رشد بسيار بالا ست كه نبايد از اين مهم غافل شويم. بدون شك پيشرفت كشور خواست جامعه و مردم است و شرايط كنوني ايران با نيم قرن پيش كاملا متفاوت .