مقدمه
نیکولاس لومان (Niklas Luhmann) در 8 دسامبر 1927 در لونبرگ (Luneburg) آلمان متولد شد. او از سال 1946 تا 1949 در دانشگاه فرایبورگ (University of Freiburg) و در رشته حقوق تحصیل کرد. در سال 1961 به هاروارد (Harvard) رفت تا جامعه شناسی تالکوت پارسونز (Talcott Parsons) متنفذترین جامعه شناس آن دوره را فراگیرد. در سالهای بعد، لومان با توسعه رهیافت خود، تئوری سیستمهای پارسونز را رد کرد. او انتقادات جدی بر پیچیدگی تحلیلی رهیافت کارکردگرایانه پارسونز وارد كرده است.
بین سالهای 1964 تا 1997 لومان بیش از 50 کتاب و 300 مقاله را منتشر کرده است. نوشته های او دامنه وسیعی از موضوعات را پوشش می دهد، مثل مسائل اکولوژیکی، قدرت، هنر، زمان، رسانه های جمعی، دولت رفاه، ساختارمندی افراطی و غیره (Arnoldi, 2001, 1). اما مهمترین وجه نظری لومان همان رهیافت سیستمهای عمومی اوست که در دهه های اخیر مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. در این مقاله کوشش می شود تئوری سیستمهای لومان به صورت تحلیلی مورد ارزیابی واقع شود.
لومان در 6 نوامبر 1998، در سن 71 سالگی بر اثر بیماری مهلك سرطان درگذشت.
سیستم
سیستم عبارت است از تفاوت بین محیط و سیستم (Luhmann, 2000, 37). به عبارت دیگر، سیستم با توجه به تفاوت آن با محیط تعریف می شود (Neves and Neves, 2006, 6). این برداشت از سیستم شباهت زیادی به مفهوم پردازی تئوری سیبرنتیک درباره اصطلاح سیستم دارد. در این برداشت، رابطه میان سیستم و محیط آن برحسب تفاوت در میزان پیچیدگی ادراک می شود. پیچیدگی محیط همواره بیشتر از پیچیدگی سیستمی است که در درون آن قرار دارد. سیستم می باید پیچیدگی خود را با پیچیدگی محیط، هماهنگ و متوازن سازد تا بتواند به انواع گوناگون داده های وارده از محیط واکنش نشان دهد؛ این کار از طریق گزینش انجام می شود. بنابراین میزان پیچیدگی از سیستم به محیط افزایش می یابد و همین خود شاخص مرزهای فاصل میان آن دو است. کلی ترین نظر لومان این است که "سیستمها از طریق تثبیت تفاوت میان پیچیدگی درونی و بیرونی، پیچیدگی را کاهش می دهند". بنابراین کارکرد سیستمها در همه موارد کاستن پیچیدگی است (هولاب، 1375، 152).