رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سیر تحولات جوامع بشری'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    سیر تحولات جوامع بشری

    «نصرت کریمی» را کمتر کسی است که نشناسد. بازیگر قدیمی و توانای تئاتر، سینماگر و کارگردان معروف فیلم «محلل»، استاد فن بیان، صورتگر و مجمسه‌ساز، پرورندۀ انواع کاکتوس! نویسنده، مترجم و صاحب بسیاری کمالات دیگر. در فصلنامه «بخارا»، چاپ ایران، مطلبی به قلم او منتشر شده بود که بنا به نوشتۀ خودشان: از سر تفنن، و بعد از مطالعۀ کتاب «مغز، آخرین مرز» نوشته دکتر «ریچارد رستاک»، به ترجمه «هوشنگ گودرزی»، قلمی شده. ایشان با توجه به این نکته که مغز انسان ثمرۀ میلیون‌ها سال تکامل بیولوژیک بوده، و با نظر به تقسیم‌بندی مغز آدمی به دو نیم‌کره: یکی مربوط به امور عاطفی، احساسی، اشراقی و الهامی، و دیگری مرتبط با امور عقلانی، منطقی و علمی است، تاریخ تحولات جوامع بشری را در ده ماده به این شرح خلاصه کرده‌اند . تاریخ تحولات جوامع بشری در ده ماده: ● اول: من، باید بخورم. [تسلط مغز خزندگی] ● دوم: فقط خانواده‌ام حق دارد بخورد. [تسلط مغز پستانداری] ● سوم: زنده باشد ایل و تبار من، تا سیر بخورد. [تسلط مغز انسانی ماقبل تاریخ] ● چهارم: جاوید همشهریان اصیل من، صاحبان بردگان، که در رفاه کامل بخورند. [عصر بردگی] ● پنجم: زارعین من اندکی بخورند، تا در زمین‌های من کار کنند، که من و مالکین دیگر هرچه بیشتر بخوریم. [فئودالیسم] ● ششم: پاینده باد افراد ملت من، تا بیش از ملل دیگر بخورند. [ملی‌گرایی عصر صنعتی] ● هفتم: نژدادهای زرد و سرخ و سیاه، برای نژاد سفید بیگاری کنند، تا نژاد برتر من، تا خرخره بخورد. [امپریالیسم و فاشیسم] ● هشتم: پیروز هم طبقه من، که آنچه تا دیروز نخورده است، به اندازۀ شایستگی بخورد. [سوسیالیسم] ● نهم: من، تو، او، همه یک‌تن. «ما»، و نه من، نوع بشر، گرد سفرۀ ارض، به نسبت احتیاج، حیوانات و نباتات را بخورند. [کمونیسم] ● دهم: بشریت، خانواده من. کرۀ زمین، خانۀ من. منظومه شمسی، وطن من. و میلیون‌ها کهکشان، جهان هستی من. هیچ‌کس بیشتر نخورد، و احدی کمتر نه. [عصر آرزومندی؟!!] جملات قصار : امروز گرسنگی فکر ، از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است .
×
×
  • اضافه کردن...