رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سرنوشت کارتون هایی که دوست داشتیم چی شد'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. آقای سکسکه عمل کرده، میره سر کار و میاد و زندگیشو میکنه! الفی دیگه از هیچی نمی**ترسه! آلیس شوهر کرده، دو تا بچه داره و یه زندگی حقیر توی یه آپارتمان ۵٠ متری ساده. آن*شرلی آرایش*گر معروفی شده و توی جردن و چند تا محله*ی بالای شهر شعبه زده و حسابی جیب مردم رو خالی می*کنه به اسم گریم و رنگ موهای عالی ... ای*کیوسان کراکی شده و مخش تعطیل تعطیله! بامزی یه خرس بزرگ شد و شکارش کردن!... شلمان هنوز هم خوابه! پت پست*چی بازنشسته شده و الان تو خونه*ی سال*مندان منتظر مرگشه! بنر رو یادته؟ پوستشو توی خیابون منوچهری 30000 تومن *فروختن! بالتازار و زبل*خان آلزایمر گرفتن. دامبو، پلنگ صورتی، پسر شجاع، خانوم کوچولو، گوریل انگوری، شیپورچی، یوگی و دوستاش همه توی یه سیرک بزرگن! تام سایر حسابی باکلاس شده و موهاشو مدل جوجه*تیغی درست می*کنه! تام و جری دو تا دوست صمیمی شدن! تن*تن توی یه روزنامه خبرنگار بود، الان تو یه شرکت تبلیغاتی داره فعالیت میکنه! جیمبو رو از رده خارج کردن و بعد اجاره دادندش به ایران ایر !! چوبین خیلی وقته که مادرش رو پیدا کرده و دنبال یه وامه تا ازدواج کنه! حنا خانوم دکتر شده، مادرش هم از آلمان برگشته کنارش! خپل رو از باغ گل*ها انداختنش بیرون, اون*جا یه برج ١٠٠٠ طبقه ساختن! (چند روز پیش کنار یه سطل آشغال دیدمش - خیلی لاغر شده!) خانواده*ی دکتر ارنست همسایه مونن، هر سه تا بچه*اش رفتن خارج، همسر دکترخیلی مریضه! رابین*هود رو توی اسلام*شهر گرفتنش - به جرم شرارت!- هفته*ی دیگه اعدامش می*کنن! سوباسو و کاکرو قهرمان جهان شدن، خب که چی؟! کایوت، بالاخره ردرانر رو گرفت ولی از شانس بدش آنفولانزای مرغی گرفت و مرد! هیچ*کی نفهمید گالیور عاشق فلرتیشیاست! لوک خوش*شانس طی یه بدشانسی، اشتباهی تو یه صحنه قتل دستگیر شد و نتونست خودشو تبرئه كنه و الان هم سلولی دالتون ها شده! مارکو پولو تو میدون راه*آهن یه باقالی پلویی زده ، می*گن کارش خیلی گرفته! گربه*سگ عمل کردن و جدا شدن! ملوان زبل الان دیگه یه دزد دریایی معرف شده در خلیج عدن! آقای پتی*بل تو میدون شوش یه بنک*دار کله*گنده*س! معاون کلانتر از یه بانك اختلاس كرد و فرار كرد رفت خارج ! آقای نجار الان به جرم قطع غیرمجاز درختان تحت تعقیبه و وروجک هم قایم شده! پت و مت دكترای مهندسی عمران گرفتند و الان جزو هیئت علمی دانشگاهند!
×
×
  • اضافه کردن...