جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ساخت عمومي شهري'.
1 نتیجه پیدا شد
-
ساخت عمومي شهرها'نظريه رابرت ديکنسون'
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سیر اندیشه ها در شهرسازی
رابرت ديکنسون جغرافيا دان انگليسي پس از بررسي نظريه هاي مربوط به ساخت شهرها، شهر را در يک مقياس کلي مي نگرد و در محدوده آن مناطقي رابدين شرح تعيين مي کند: منطقه مرکزي: در اين منطقه مرکز شهر و بخش قديمي آنقرار گرفته است و در آن حد اکثر تراکم از لحاظ جا و فضا مشاهده مي شود،زيرا مراکزاصلي شبکه هاي وسايل ارتباطي است. انواع مختلفي از فعاليت هاي مربوط به بخش خدمات ،هنگام انتخاب محل در منطقه مرکزي بشدت با هم رقابت مي کنند. با اشغال عمودي و افقيو جانبي، ساختمانهاي منطقه مرکزي گسترش مي يابد وباعث تراکم ترافيک مي گردد. در اينمنطقه،خرده فروشي،عمده فروشي،بخش اداري و بخش تجاري،همچنين بازار ها،هتل ها و بخشمسکوني براي طبقه ممتاز و ثروتمند و طبقه فقير و کم درآمد،مانند قطب هاي جاذب عملمي کند.ساختمانهاي عظيم آن، نيازهاي جامعه بزرگ شهري را بر طرف مي سازد.همه زمينهايمنطقه مرکزي تحت پوشش ساختمانهاي شهري قرار مي گيرند.در منطقه مرکزي،حداثر توسعه عمودي شهر با ايجاد آسمان خراشهاي تو در تو و بي شمار،منطقه اي جدا از ديگر مناطق شهري بوجود مي آورد و به اغلب شهرها چهره کاملا مشخصي مي بخشد. منطقه مياني: بيشتر نقاط آن در نيمه دوم قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم ساخته شده است و برخلاف منطقه مرکزي ... ، در تراکم ساختمان ها محدوديت ديده مي شود.طرح هايشهري در منطقه به صورت نسبتا کاملي اجرا شده است که طرز خيابان بندي و عرض خيابانها نمونه اي از اين طرحها است.بلوک هاي ساختماني کاملا توسعه يافته است و فضاهاي باز و شخصي به ندرت به چشم مي خورد. اين منطقه معمولا يک منطقه مسکوني است و تراکم واحدهاي مسکوني در آن بسيار زياد است، با وجود اين تعداد بيشماري از کارخانه هايکوچک در اين منطقه تاسيس مي شوند .از طرفي مرحله اوليه استقرار و توسعه صنايع شهري در سطوح مسطح منطقه مياني صورت مي گيرد.منطقه مياني شهرها به دلايل مختلف،منطقه درحال تحول و منطقه رو به پژمردگي ناميده مي شود.در واحدهاي مسکوني آن مهاجران و اقشار کم درآمد جامعه سکونت مي کنند.اين منطقه براي طراحان شهري هنگام نوسازي،مسائل و مشکلات فراواني ايجاد مي کند. منطقه بيروني: اين منطقه اصولا به عنوان يک منطقه مسکوني به شمار مي آيد که در شهرهاي اروپائي از نيمه دوم قرن نوزدهم با توسعه واگنهاي اسبي،ترامواها،اتوبوس ها،واگن هاي برقي و در نهايت با توسعه اتوموبيل ها به صورت منطقه مسکوني در آمده است.سرعت اشغال اين منطقه بعد از جنگ جهاني اول افزايشمي يابد،به طوريکه امروزه همه نقاط آن تحت پوشش تاسيسات و سازمان هاي شهري و يا واحدهاي مسکوني قرار گرفته است.اين منطقه، منطقه اي باز و داراي فضاهاي وسيع وپارکهاي عمومي است، از اين رو تراکم کمتري را نشان مي دهد.بيشتر ساکنان قديمي ،اين منطقه را ترک کرده اند وسکونتگاههاي بزرگ آنها به قطعات کوچکتري تقسيم شده و طرحهاي جديد صنعتي در طول بزرگ راه ها اجرا شده است . درين منطقه فضاهاي باز،منطقه واحداهاي مسکوني را از ديگر مناطق شهري جدا مي سازد.در منطقه بيروني، ويژگي هاي شهري در محل تقاطع وسائل ارتباطي،در اطراف يک هسته قديمي،يک بازار محلي،يک روستا يا يک هسته کهن صنعتي گسترش مي يابد و به تدريج فراگير مي شود.در اين منطقه،با توجه به اعتبار اجتماعي مردم آپارتمانها و ساختمانهاي چند طبقه ايجاد مي شود که بهترين مکان براي سکونت يا انتقال وتاسيس شرکتها،سازمانهاي تجاري و باشگاهها به شمار ميرود. حاشيه شهر يا مرزهاي دهشهر:در اين منطقه،منطقه بيرونيحومه هاي شهري قرار دارد که در آن سوي مرزهاي اداري شهر واقع شده است و يک حوزه وسيع روستائي به شمار مي آيد.در منطقه بيروني،مزارع و جنگلها برچشم اندازهاي منطقه مسلط است.با توسعه شهر،مناطق مسکوني به سوي منطقه بيروني گسترش مي يابد و صنايع جديد وديگر فعاليت هاي شهري در اطراف شهرکها و يا روستاهاي موجود متمرکز ميشود. *منبع:ديدگاه هاي نو درجغرافياي شهر(جلد اول)،دکتر حسين شکوئي،انتشارات سمت،چاپ نهم،1385