جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'زناشویی ، همسرانه'.
2 نتیجه پیدا شد
-
بد نیست که بدانید به عقیده کارشناسان یک پنجم زوج ها ازدواج هایی بدون رابطه زناشویی دارند بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است . اخیراً زیاد با همسرتان رابطه زناشویی نداشته اید؟ بد نیست که بدانید به عقیده کارشناسان یک پنجم زوج ها ازدواج هایی بدون رابطه زناشویی دارند این یعنی کمتر از 10 مرتبه در سال رابطه زناشویی برقرار می کنند. و یک سوم زوج ها همیشه سر این مسئله مشکل دارند که امیال و خواسته های جنسیشان همخوانی ندارند و این یکی از اصلی ترین دلایل مراجعه زوج ها به مشاور است. اینجا ایران است، جایی که مردم مجبورند ساعت های زیادی در روز کار کنند تا بتوانند از پس اجاره خانه و هزینه های زندگی بربیایند و این خستگی و استرس همه چیز را بدتر می کند. یک کارمند 33 ساله که علاقه ای به ذکر نامش در اینجا نداشت، می گوید: "من 10 سال است که ازدواج کرده ام. خیلی وقت ها بوده که اگر سه ماه یکبار رابطه زناشویی داشتیم برایمان نعمتی بود. من مجبورم بعد از یک روز طولانی سر کار شام را آماده کنم و بعد بچه ها را بخوابانم چون حقوق شوهرم کفاف زندگیمان را نمی دهد و من هم مجبورم پا به پای او کار کنم. به خاطر همین قانونی که برای شوهرم گذاشتم این است که بعد از 10 شب خسته و کوفته می خواهم به رختخواب رفته و فقط بخوابم." متخصصین اعتقاد دارند که پایین بودن سطح میل جنسی هم یکی از متداولترین مسائل و مشکلات جنسی خانواده ها در قرن حاضر است. اینکه میل جنسی در حال حاضر نسبت به سالهای قبل کمتر شده است یا نه، مشخص نیست اما یک چیز قطعی است و آن اینکه شکایت خانم ها بیشتر است! وقتی زوج ها برای مشاوره می روند، این خانم ها هستند که مردها را به زور سمت دفتر کار روانشناسان می کشانند. و برخلاف عقیده عموم، میل جنسی مردهاست که پایین آمده است. در جامعه ما قابل قبولتر این است که زن میل جنسی نداشته باشد تا مرد. وقتی این مرد است که میل جنسی پایینی دارد، برای هر دو طرف ناامید کننده تر خواهد بود. ازدواج های فاقد رابطه زناشویی این روزها بحث عموم شده است. به همین خاطر تصمیم گرفتیم به این موضوع بپردازیم که واقعاً چه میزان رابطه زناشویی طبیعی به حساب می آید؟ کارشناسان مسائل جنسی تمایل چندانی برای تعیین حد کفایت رابطه زناشویی ندارند چون باعث می شود خیلی زوج ها فکر کنند رابطه جنسیشان کافی نیست یا خیلی های دیگر تصور کنند که بیش از حد رابطه زناشویی دارند. درحالیکه کمتر از 10 مرتبه رابطه زناشویی در سال، ازدواج بدون رابطه زناشویی به حساب می آید، یک تا دو مرتبه رابطه زناشویی در هفته متوسط میزان رابطه زناشویی به شمار می رود. رابطه زناشویی برخلاف ویتامین ها حداقل نیاز روزانه ندارد. اگر هر دو طرف طوری کنار بیایند که مشکلی با ازدواج بدون رابطه جنسیشان نداشته باشند عالی است! اما معمولاً این مشکل وجود دارد که یکی از دو طرف از کیفیت یا کمیت رابطه زناشویی رضایت ندارد و دیگر حاضر به کنار آمدن نیست. فقط 40 درصد از زوج ها می گویند که از رابطه زناشویی در ازدواجشان رضایت دارند. بااینکه خیلی از مشکلات پزشکی یا برخی داروها در پایین آوردن میل جنسی نقش دارد، مثل برخی قرص های ضدافسردگی یا برخی قرص های ضدحاملگی، اکثر مشکلات به خاطر تفاوت در انتظارات و توقعات دو طرف است. زوجی که 5 سال است با هم ازدواج کرده اند یک دختر 6 ماهه دارند می گویند در این زندگی پرمشغله امروز خیلی سخت است که برای رابطه زناشویی وقت خالی کنند. آنها می گویند خیلی خوش شانس هستند که می توانند 2 یا 3 بار در ماه رابطه زناشویی داشته باشند. اینکار را معمولاً وقتی بچه خوابیده است انجام می دهند اما بیشتر وقت ها وقتی یکی از آنها می خواهد دیگری میل ندارد. تغییرات فاحشی که نقش مردان و زنان در دهه های اخیر داشته است انتظارات ازدواج و به دنبال آن احساسات مربوط به رابطه زناشویی را تغییر داده است. وقتی به نسل پدرانتان نگاه کنید می بینید که برای آنها اینقدر سخت نبود. اما در روابط امروز بااینکه آزادی بیشتری وجود دارد اما همه چیز مشکل تر شده چون دو طرف همیشه برای هم تعیین وظیفه می کنند. کی زباله ها را بیرون می برد؟ کی با گریه بچه بیدار شود؟ و امثال آن. درواقع به خاطر همین آزادی بیشتر است که تضاد و ناسازگاری به وجود می آید. کارشناسان عقیده دارند که علاوه بر استرس و خستگی، عصبانیت و خشم هم می تواند موجب از بین رفتن رابطه زناشویی بین دو طرف شود. از عوامل دیگر در ازدواج های فاقد رابطه زناشویی می تواند برآورده کردن امیال جنسی با پرنوگرافی (سایت های اینترنتی) یا رابطه زناشویی با افرادی غیر از همسر باشد. به طور کل، مشکلات یک زوج بیشتر مربوط به تمایلات جنسی است تا انجام رابطه جنسی. میل هیچ زوجی برای رابطه زناشویی هیچوقت همزمان و کامل نیست. رمز کار این است که دو طرف بتوانند این موضوع را بین خود حل کنند. خیلی وقت ها طرفی که میل کمتری به رابطه زناشویی دارد احساس می کند که در هر بار رابطه زناشویی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است و طرفی که میل بالاتری دارند همیشه از رابطه زناشویی محروم است و همین مسئله دعواها و جدال های بین آنها درمورد رابطه زناشویی را بیشتر و بیشتر می کند. و اینجاست که رابطه زناشویی بین آنها کم کم از بین می رود و وقتی دیگر رابطه زناشویی در کار نباشد، محبت و عاطفه معمولی بین آنها هم از بین می رود: آن گرفتن دست ها، خندیدن به لطیفه های یکدیگر، نشستن کنار هم روی یک نیمکت و ... وقتی روابط تا این حد خشک می شوند، بی وفایی و سرانجام طلاق پدید می آید. تقریباً نیمی از جمعیت باید برای برانگیختن میل جنسی در خود تلاش کند. زوج هایی که میل جنسی پایینی دارند باید تصمیم بگیرند که این میل را بیشتر کنند. اگر صبر کنید و منتظر بمانید که رابطه زناشویی خودش پیش بیاید و همه موقعیت ها برای آن مناسب باشد، یعنی بچه تان خوابیده باشد، تلفن زنگ نزند، و ... رابطه زناشویی هیچوقت پیش نخواهد آمد. زوج ها باید به همان اندازه که برای کارشان یا تربیت بچه هایشان وقت و انرژی می گذارند برای زندگی جنسی خود هم وقت بگذارند. یکی از بهترین راه ها برای داشتن یک زندگی جنسی خوب با همسرتان این است که واکنش خوبی به پیشقدم شدن همسرتان بدهید.
-
چطور دست از جاسوس بازی برداریم و اعتماد کنیم؟
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ازدواج و مسائل زناشویی
برخی افراد تا زمانی که حس جاسوسی به آنها دست ندهد، فکر نمی کنند که در یک رابطه عاشقانه گرفتار شده اند. آنها از این گوشه به آن گوشه می خزند، به مکالمات گوش می کنند، کامپیوترها را هک می کنند و همه اینکارها را در کمال ملایمت و زیبایی انجام می دهند. در روابط عاشقانه زندگی واقعی، جاسوسی کردن به هیچ وجه ملایم، مودبانه و زیبا نیست. اگر شما هم در وضعیتی هستید که نمی توانید به طرف مقابلتان اعتماد کنید و به همین خاطر جاسوسی او را می کنید تا بفهمید واقعاً اوضاع از چه قرار است، مطمئناً احساساتی نظیر ملایمت را نخواهید داشت. با اینکه ممکن است بتوانید با جاسوسی کردن از طریق باز کردن ایمیل های خصوصی طرفتان، چک کردن گوشی همراه او، یا حتی دنبال کردنش حقایق را کشف کنید، اما هیچکدام از این روش ها به شما برای اعتماد کردن دوباره و ایجاد صمیمیت کمکی نمی کند. برخی افراد تا زمانی که حس جاسوسی به آنها دست ندهد، فکر نمی کنند که در یک رابطه عاشقانه گرفتار شده اند. احتمالاً برای چک کردن مداوم او دلایل منطقی کافی برای خود دارید. یا شاید هم قبلاً دروغ هایش را کشف کرده باشید. همچنین ممکن است قبلاً روابط بسیار دردناکی را تجربه کرده باشید که شما را به زمین و زمان شکاک کرده باشد. هرچقدر هم که طرفتان صادق به نظر برسد، نمی توانید بدون چک کردن وی، حرف های او را باور کنید. هرکدام از این داستان ها ممکن است در زندگی شما اتفاق افتاده باشد. قابل درک است که برای آنچه می شنوید دنبال نوعی سند و مدرک باشید. اما هیچکدام از این دلایل به ظاهر خوب و منطقی، برای جاسوسی کردن صحیح نیستند. اگر قصدتان لذت بردن از یک رابطه نزدیک و صمیمانه و سرشار از اعتماد است، جاسوسی شما دقیقاً کاری است که مسیر رابطه تان را به بیراهه می برد. جاسوسی نه فقط اعتماد طرف مقابلتان به شما رااز بین می برد، بلکه اعتماد شما نسبت به او را نیز متلاشی می کند. و در آخر ممکن است کشف کنید که همه شک و تردیدهایتان درست بوده اما دیگر قادر نخواهید بود آن رابطه نزدیکی که قبلاً با طرفتان داشتید را برگردانید. داستان های ساختگی خود را زیر سوال ببرید. اگر می خواهید جیمزباند بازی کنید، اینکار را در ذهن خودتان انجام دهید. مثلاً فرض کنید که همسرتان گفته به خاطر اینکه کارش طول می کشد شب دیر به خانه برمی گردد. ممکن است قبلاً هم یکبار مچش را برای خیانت گرفته باشید و الان فکر می کنید که این بهانه اش هم مشکوک به نظر می رسد. قبل ازاینکه درمورد همسرتان شروع به داستان سرایی در ذهنتان کنید که لابد با یکی از همکارانش رابطه دارد، لحظه ای مکث کنید و این داستان را در ذهنتان زیر سوال ببرید. از خودتان بپرسید از درست بودن چه چیزی صد در صد مطمئن هستید. ممکن است بفهمید که شرکتی که همسرتان در آن کار می کند یک پروژه بزرگ را جدیداً شروع کرده است. رابطه شما با همسرتان این اواخر خیلی صمیمانه شده است و به خاطر این به شما زنگ زده بگوید که دیرتر می آید که نگران نشوید. وقتی داستان ساختگی خود را که بیشتر ریشه در گذشته دارد تا زمان حال، در ذهنتان زیر سوال ببرید، متوجه می شوید که واقعاً هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد که همسرتان بخواهد دوباره به شما خیانت کند. و احتمال اینکه راست گفته باشد خیلی بیشتر است. اطلاعات بیشتر بگیرید. اگر بعد از اینکه داستان های ساختگی را در ذهنتان زیر سوال بردید باز هم نگران بودید و شکتان برطرف نشده بود، چند نفس عمیق بکشید. می توانید از همسرتان اطلاعات بیشتری بخواهید و اینکار را طوری انجام دهید که به اعتمادسازی کمک کند نه از بین بردن آن. قبل ازاینکه سوالات خود را از همسرتان بپرسید آنها را در ذهنتان مرتب کنید. راهی پیدا کنید که این سوالها شکل بازجویی به خود نگیرد. مثلاً اگر نامزدتان دیشب با دوستانش بیرون بوده است و وسوسه شده اید که امروز گوشی تلفنش را چک کنید تا ببینید احیاناً مرد دیگری به او زنگ نزده باشد، مکث کنید و یک نفس عمیق بکشید. در مورد داستانی که برای او ساخته اید فکر کنید و دنبال راهی باشید که از او در مورد بیرون رفتن شب قبلش بپرسید، طوری که حالت تدافعی به خود نگیرد. هیچ تضمینی نیست که طرف مقابلتان دروغ نگوید و پاسخ سوالات شما را صادقانه بدهد. اما خودتان بهتر می دانید که مسئله حیاتی برای رابطه شما اعتماد است و این با جاسوسی کردن به دست نمی آید. توصیه ما این است که هوشیارتر باشید و چشمانتان را بیشتر باز کنید. به شواهد و مدارکی که می دانید حقیقت دارند و اطلاعاتی که طرفتان در اختیارتان می گذارد تکیه کنید. به احساستان گوش دهید نه ترس ها و تردیدهایتان. فقط از این راه است که می توانید اعتماد بیشتری ایجاد کنید.