برگرفته از موسسه مطالعات ایران و اوراسیا
منبع اصلی : مجله «روسيه در سياست جهاني»، سرگئي كاراگانوف
مقدمه
بحران اقتصاد جهاني كه از پاييز سال گذشته آغاز شد، قواعد، هنجارها و روندهاي معمول 20 سالة اخير در صحنه بينالملل را به نحو ملسوسي زير تأثير قرار داد. هرچند خلال اين مدت هيچ كشوري هژموني آمريكا را زير علامت سئوال نمي برد، اما بحران مالي در سپتامبر 2008 و حتي تحولات مهم پيش از آن بستر اين چالش را فرآهم آورد. بحران مالي – اقتصادي و ظهور بازيگران جديدي كه به مركز قدرت راه يافته و نميخواهند نظام آمريكايي را با شاكلة فعلي آن بپذيرند از نشانههاي انحطاط عمومي نظام مديريت امور جهاني است. فروپاشي سريع نظام عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي و ناتواني قدرتهاي بزرگ در كنترل روندهاي فرامرزي و منطقهاي از جمله ديگر نشانههاي بارز اختلال در نظام مديريت جهاني هستند.
مرحله تكقطبي كه پس از پايان جنگ سرد به وجود آمد، موفق به تثبيت نظام بينالمللي نشد كه بر سلطه نرم ايالات متحده و گسترش همهجانبه الگوي آمريكايي دمكراسي و اقتصادي بازار ليبرال مبتني باشد. اتكاي تنها ابرقدرت جهان بر توانمنديهاي خود نيز با ناكاميهاي آشكاري مواجه شد. سرشت مرحله بعد در مناسبات بينالملل، به چگونگي روابط بين مراكز كليدي قدرت بستگي خواهد داشت. در اين فضا، شكلگيري نظم اقتصاد متعادل بدون برقراري روابط آمريكايي- چيني ميسر نيست. چين به عنوان عامل ثبات سياست جهاني اهميت دارد. از سوي ديگر، بديهي است كه تنظيم مناسبات امنيت بينالمللي نيز بدون برقراري روابط موثر بين مسكو و واشنگتن امكانپذير نيست.