جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دﻳﺠﻴﺘﺎل'.
3 نتیجه پیدا شد
-
مقدمهاي بر سيستم لمينيت و مواد مصرفي آن لمينيت در دفاتر فني و چاپخانههاي ديجيتال لمينيت (lamination) چيست؟ لمينيت كردن يكي از سريعترين و سادهترين روشهاي محافظت از كار چاپي است. در سيستم لمينيت با چسبيدن لايه بسيار نازك و شفاف پلاستيكي بر يك يا دو طرف يك كار چاپي، از آن در برابر رطوبت و ساير آسيبهاي محيطي، محافظت شده و محصول چاپ شدهي نهايي در برابر آب و پارگي مقاوم ميشود؛ به علاوه لمينيت، شدت رنگها و كنتراست رنگي در تصاوير چاپ شده را بهبود ميبخشد. تصاوير چاپ شده با رنگهاي درخشان، بيانگر كيفيت بالاتري هستند. لمينيت مانع از چين و چروكيدگي، لكشدن، آفتاب خوردگي، سياه شدگي، پريدگي رنگ و يا چربي، اثر انگشت و ساير آسيبهاي موجود در محيط، بر كار چاپ شده ميشود. سه نوع از دستگاههاي لمينيت (Laminators) كه اغلب در چاپ ديجيتال به كار ميروند عبارتند از: لمينيتور كيسهاي يا كتابچهاي (Pouch Laminators) لمينيت كيسهاي يا كتابچهاي شامل دو قطعه فيلم پلاستيكي از پيش بريده شده است. يك لايه چسب حرارتي نيز روي يكي از اين فيلمها را ميپوشاند. براي اينكه اين دو قطعه فيلم پلاستيكي حالت كيسه پيدا كنند، از لبههاي دو فيلم از يك طرف به هم چسبانده و درزبندي (seal) ميشوند. پس از اين كار دو قطعه فيلم حالت يك كتابچه را به خود ميگيرند كه ميتوان كار چاپي را درون آن قرار داد. ابعاد فيلمها بايد بزرگتر از كار چاپي باشد به گونهاي كه به راحتي كار چاپي را پوشانده و لبههاي آنها به يكديگر چسبانده شود. لمينيت كيسهاي را ميتوان با يك قطعه فيلم نيز انجام داد. در اين حالت يك قطعه فيلم پلاستيكي را از وسط، خط (Creasing) ميزنند و سپس آن را تا ميكنند و بعد كار چاپي را درون آن قرار ميدهند. به اين نوع لمينيت، لمينيت كيسهاي پروانهاي (Butterfly) ميگويند، زيرا پس از خط اندازي روي فيلم و تا كردن آن، شكلي شبيه به بالهاي پروانه پيدا ميكند. پس از قرار دادن كار چاپي بين دو قطعه فيلم كيسهاي حاوي سطح چاپ شده، فيلم، لمينيت و چسب از ميان نوردهاي گرم تحت فشار عبور ميكند تا كليه لايههاي چسبناك بهطور كامل به يكديگر جوش بخورند. لمينيتورهاي رول حرارتي (Heated Roll Laminators) اين نوع لمينيتورها از يك يا دو رول بزرگ فيلم استفاده ميكنند. يك روي اين فيلم داراي چسبي است كه هنگامي كه در معرض حرارت قرار ميگيرد، فعال ميشود. اين چسب هنگامي كه كار چاپي از درون لمينيتور عبور ميكند روي كار ميچسبد. در هنگامي كه كار با استفاده از فرايند ديجيتال چاپ شده باشد، ميزان چسبندگي فيلم لمينيت به لايه مركب به نوع، جنس مديا و همچنين نيروي چسبندگي بين لايه حرارتي و لايه مركب بستگي دارد. رولهاي فيلم لمينيت شباهت زيادي به فيلمهاي ساران (saran wrap) دارند. يكي از رولها بالاي ماشين نصب شده و رول بعدي همزمان در زير ماشين نصب ميشود. رول بالايي روي كار را لمينيت كرده و همزمان رول پاييني پشت كار را لمينيت ميكند. به اين فرآيند كپسوله كردن (Encapsalation) يا محصور كردن كار چاپي بين دو لايه فيلم ميگويند. البته كار را ميتوان به صورت يك رو نيز لمينيت كرد. در بسياري موارد بهطور معمول نيازي به لمينيت كردن پشت كار وجود ندارد. نوع هيبريد دستگاههاي لمينيت ميتواند با استفاده از مواد حرارتي روي كار را لمينيت كند. اين ماشينها قادر نيستند كار را به صورت پشت و رو لمينيت كنند. پس از اتمام لمينيت كار چاپ شده، بهطور معمول به يك تيغه تيز جهت جدا كردن كار لمينيت شده از ماشين نياز است. تعداد سيلندرها در لمينيتورهاي مختلف متفاوت است. فيلم لمينيت به محض وارد شدن به ماشين لمينيتور از ميان سيلندرها عبور ميكند؛ سيلندرهايي كه حرارت را به طور يكسان در همه جاي فيلم پخش كرده و سبب جوش خوردن لايههاي فيلم به كار چاپي در طول اين روند ميشوند. لمينيتورهاي رول سرد (Cold Roll Laminators) لمينيتورهاي رول سرد و لمينيتورهاي كيسهاي سرد از حرارت جهت لمينيت كردن كار استفاده نميكنند. روي فيلم در اين گونه لمينيتها نسبت به فشار حساس (pressure-sensitive) است، بدين معني كه فيلم داراي سطحي چسبناك است كه در تماس با سطح كار چاپ شده به آن چسبيده و جوش ميخورد. اين روش براي لمينيت كردن محصولات چاپي كه حرارت به آنها آسيب ميرساند بسيار مناسب است؛ به طور مثال ميتوان از مركبهاي پايه مومي (wax-based inks) كه در اثر گرما ذوب ميشوند يا محصولات چاپي حساس به حرارت (temperature-sensitive)كه براي آنها از چسب حساس به فشار (pressure-sensitive) استفاده ميشود، مانند وينيل يا ساير پلاستيكهاي زود ذوب نام برد. انواع فيلم فيلمهاي لمينيت به طور كلي به 5 دسته تقسيم ميشوند : فيلمهاي لمينيت حرارتي استاندارد، فيلمهاي لمينيت حرارت پايين، فيلمهاي لمينيت هيتست يا (heat-assisted)، فيلمهاي لمينيت حساس به فشار و لمينيتهاي مايع. فيلمهاي لمينيت حرارتي استاندارد به طور خاص، فيلم پلياستري است با چسب پلي اتيلني (كُپليمر copolymer) كه براي جوش خوردن، به دمايي در حدود 210 تا 240 درجه فارنهايت (حدود 98 تا 115 درجه سانتي گراد) احتياج دارد. استفاده از اين فيلمها با توجه به قيمت پاييني كه دارند امروزه بسيار رايج است، اما به همان اندازه كار كردن با آنها مشكلزاست. فيلمهاي لمينيت حرارت پايين اين فيلمها كه از پلياستر و چسب پلي اتيلني ساخته شدهاند به فيلمهاي لمينيت حرارتي استاندارد شباهت دارند با اين تفاوت كه در دماي پايينتر - حدود 185 تا 210 درجه فارنهايت (85 تا 98 درجه سانتيگراد)- به كار ميچسبند. به نظر ميآيد اين فيلمها در آيندهاي نزديك جايگزين فيلمهاي حرارتي استاندارد شوند. فيلمهاي لمينيت هيتسِت يا Heatset or Heat-assisted اين فيلمها به جز در مواردي خاص، از جنس PVC يا پلياستر ساخته ميشوند. چسب به كار رفته در اين فيلم از نوع ترموپلاستيك است كه در اثر حرارت نرم شده و خاصيت ارتجاعي پيدا ميكند. اين فيلم براي چسبيدن به محصول چاپي تنها به 175 تا 195 درجه فارنهايت (80 تا 90 درجه سانتيگراد) حرارت احتياج دارد فيلمهاي لمينيت فشاري اين فيلمها اغلب از جنس PVC (پلي وينيل كلرايد) يا پلياستر هستند، به اضافه چسب آكلريكي كه تركيب آن برحسب توليدگان مختلف آنها، ميتواند تنوع داشته باشد. گاهي اين فيلمها را فيلمهاي لمينيت سرد مينامند، زيرا برخلاف اغلب فيلمهاي لمينيت به حرارت نيازي نداشته و براي چسبيدن به محصول چاپ شده تنها نيازمند فشار هستند. لمينيتهاي مايع هــمان پــوشــشهــــاي مــايــــع (liquid-coatings) هستند كه براي بهرهجويي از آنها به ماشينها و يا تجهيزات پوششهاي مايع نياز است. اين پوششها اغلب پايه حلال يا پايه آبي هستند و تركيبات آنها توسط توليدكنندگان مختلف ميتواند قدري متفاوت باشد. مقايسه لمينيتهاي حرارتي و فشاري تفاوتهاي فراواني ميان لمينيتهاي حرارتي و لمينيتهاي فشاري (PSA) وجود دارد. PSA يا همان لمينيتهاي فشاري با حداقل حرارت به كار چاپي ميچسبند و براي طيف وسيعتري از محصولات چاپي مورد استفاده قرار ميگيرند، زيرا كه براي محصولات چاپي حساس به حرارت و تونرهاي حساس چاپ ديجيتال بهترين گزينه هستند. از سوي ديگر فيلمهاي PSA با قابليت محافظت ازكار چاپ شده در مقابل اشعه UV براي طيف گسترده و متنوعي از محصولات چاپهاي indoor وoutdoor به كار ميروند. لمينيتهاي حرارتي مقرون به صرفهتر از لمينيتهاي فشاري بوده و كمترين ميزان باطله را دارند. تجربه ثابت كرده كه اين ماشينها بسيار بادوام هستند و براي دامنهي وسيعي از محصولات چاپي indoor به كار ميروند. لمينيتهاي حرارتي علاوه برحفاظت كار چاپ شده، استحكام و كيفيت تصويري آن را نيز افزايش ميدهند. لمينيتهاي حرارتي براي مصرف در بازار چاپ ديجيتال اغلب از لايهي پلياستري به علاوهي يك لايه چسب پلياتيلن ساخته ميشوند. در مقابل، PSA را ميتوان از هر مادهاي از پلياستر گرفته تا پلي كربنات و وينيل تهيه كرد. تعريف نسبت لمينيت اين نسبت بيانگر ميزان فيلم به ميزان چسب است. به طور مثال هنگامي كه فردي در مورد نسبت 3/4 صحبت ميكند، در واقع در مورد فيلمي با ضخامت 7 ميلي صحبت ميكند كه از 4 ميل فيلم و 3 ميل چسب تشكيل شده است. (در اينجا معناي خاص ميل منظور 1/1 اينچ است و نبايد با ميليمتر يا يك هزارم متر اشتباه گرفته شود.) ضخامت ميل ضخامت فيلم لمينيت را بهطور رايج ضخامت ميل مينامند (يكهزارم اينچ). پلياستر لايهي پايه يا لايهي محافظ بيروني فيلمهاي لمينيت حرارتي كه در حين عمليات لمينيت كردن حرارتي ذوب نميشود، همچنين پايه بسياري از فيلمهاي PSA نيز پلياستر است. پلي اتيلن چسبي كه در اكثر فيلمهاي حرارتي به كار ميرود و در حين عمليات لمينيت كردن حرارتي ذوب ميشود. عملكرد لمينيت شدن كار از محل نيپ يا باريكه راه شروع ميشود (جايي كه دو سيلندر فشار با يكديگر تماس پيدا ميكنند.) سپس فنها يا سيلندرهاي خنك كنندهي لمينيتور، چسب را سرد ميكنند تا بار ديگر تبديل به مادهاي جامد و منعطف شود. وينيل صيقلي- Calendaring Vinyl- (قيمت پايينتر) فيلم صيقلي (calendared film) با استفاده از فرايند Calendaring توليد ميشود. به بيان سادهتر، حجم قابل توجهي از وينيل ذوب شده (خميري) از ميان يك جفت نورد صيقلي گرم عبور ميكند تا جايي كه آنقدر فشرده شود كه به ضخامت 3،2 يا 4 ميلي برسد؛ اين فيلم سپس براي استفاده به عنوان پوشش چسبدار (adhesive coating) به صورت رول عرضه ميشود. روش صيقل دادن روشي مؤثر و مقرون به صرفه براي تهيه فيلم است كه به طور چشمگيري قيمت وينيل را نيز پايين آورده است. وينـيـل قــالـبي - Cast Vinyl- (روش راحتتر) با ريختن وينيل مايع به قالبهاي ورقي نرم، فيلم قالبي تهيه ميشود. با عبور اين ماده از ميان كوره، حلال موجود در آن تبخير شده تا مادهي جامد باقي مانده، فيلم را تشكيل دهد. هنگامي كه فيلم از كوره بيرون ميآيد آمادهي دريافت لايه چسبدار است. فيلمهاي قالبي براي مصرف outdoor دوامي حدود چهار تا هفت سال را داشته و تصويري كه توسط اين فيلمها محافظت ميشود نسبت به فيلمهاي صيقلي ديرتر محو ميشوند؛ زيرا ساختار فيلمهاي قالبي داراي پيگمنتهاي بهتر و تثبيت كنندهي UV است. مضاف بر اينها، فيلم قالبي ثبات بيشتري داشته، روشي راحتتر بوده و ضد چروك و انبساط نيز هست. Saran Wrap: بيشتر با نام تجاري كلينگ فيلم (Cling Film) شناخته شده است، لايه بسيار نازك پلاستيك منعطف كه جهت بستهبندي به كار ميرود (مانند سلفون) – سَرَن به رزين ترموپلاستيكي گفته ميشود كه ماده اصلي ساخت اين محصول است. منبع: iranprint
-
- 2
-
- وينـيـل قــالـبي
- cold roll laminators
- (و 11 مورد دیگر)
-
ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﻳﻚ ﻣﺒﺪل آﻧﺎﻟﻮگ ﺑﻪ دﻳﺠﻴﺘﺎل ﺗﻚ ﺑﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ دارای ورودی ﺗﻔﺎﺿﻠﻲ و ﺧﺮوﺟﻲ دﻳﺠﻴﺘﺎل اﺳﺖ. در ادامه بحث تفاوت مقایسه کننده و آپ امپ به بررسی مقایسه کننده می پردازیم ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﻪ ﻧﺪرت ﭘﻴﺶ ﻣﻲآﻳﺪ ﻛﻪ ﻃﺮاح از ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﺟﺎی Op‐amp اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﺪ، زﻳﺮا ﺑﻴﺸﺘر ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺎ ﺧﺮوﺟﻲ ﻛﻠﻜﺘﻮر ﺑﺎز دارﻧﺪ. ﺗﺮاﻧﺰﻳﺴﺘﻮر ﺧﺮوﺟﻲ ﻳﻚ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﻛﻠﻜﺘﻮرﺑﺎز (ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر راه اﻧﺪازی ﺑﺎرﻫﺎی دﻳﺠﻴﺘﺎل) دارای VCE (ولتاژ کلکتور- امیتر) ﻛﻮﭼﻜﻲ اﺳﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻛﻠﻜﺘﻮر ﺑﺎز واﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﻣﺪار ﺧﺎرﺟﻲ دارد ﻛﻪ اﺗﺼﺎل ﺑﻪ ﺗﻐﺬﻳﻪ را ﺑﺮﻗﺮار ﻛﺮده و ﻣﺪار را ﻛﺎﻣﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺮﺧﻲ از ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺎ، اﻣﻴﺘﺮ را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻚ ﭘﺎﻳﻪ IC در اﺧﺘﻴﺎر ﻃﺮاح ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﺗﺎ وی ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻫﺮ دو اﺗﺼﺎل ﻛﻠﻜﺘﻮر و اﻣﻴﺘﺮ را ﺑﻪ ﺧﻮاﺳﺖ ﺧﻮد ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﺪ. ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺎ در ﺧﺮوﺟﻲ ﺧﻮد از FET اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎی ﻛﻠﻜﺘﻮر ﺑﺎز، ﺳﺎﺧﺘﺎر درﻳﻦ ﺑﺎز را در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﻲ ﮔﺬارﻧﺪ. در ﺗﻤﺎم اﻳﻦ ﻣﻮارد ﺗﺎﻛﻴﺪ ﺑﺮ راه اﻧﺪازی ﺑﺎرﻫﺎی "ﻗﻄﻊ و وﺻﻠﻲ" اﺳﺖ. ﻛﺎرﺑﺮد اوﻟﻴﻪ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه، راه اﻧﺪازی ﺑﺎرﻫﺎی دﻳﺠﻴﺘﺎل ﺑﻮد اﻣﺎ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ اﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻛﻠﻜﺘﻮر- درﻳﻦ ﺑﺎز ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد ﻣﻲﺗﻮان ﺑﺎ آنﻫﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻲ ( مانند NAND را ﻧﻴﺰ ﭘﻴﺎدهﺳﺎزی ﻛﺮد.) ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪهﻫﺎ، ﺑﺴﻴﺎری از آنﻫﺎ ﺑﺎ ﺧﺮوﺟﻲ ﺗﻮﺗﻢ ﭘﻞ (در آینده به بررسی و معرفی ساختار توتم پل خواهیم پرداخت) ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ اﻣﻜﺎن ﺻﻔﺮ و ﻳﻚ ﻛﺮدن ﺧﺮوﺟﻲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه وﺟﻮد دارد. زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ از ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﺷﻮد، ﺳﻄﺢ وﻟﺘﺎژ دو ورودی ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻨﺪه، ﻳﻚ ﺧﺮوﺟﻲِ دﻳﺠﻴﺘﺎل اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺎ ورودی ﻫﺎﺳﺖ: اﮔﺮ وﻟﺘﺎژ ورودی ﻧﺎواروﻧﮕﺮ (+) ﺑﻴﺸﺘﺮ از ورودی واروﻧﮕﺮ (-) ﺑﺎﺷﺪ، در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﺧﺮوﺟﻲ، ﻛﻠﻜﺘﻮر - درﻳﻦ ﺑﺎز ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻣﭙﺪاﻧﺲ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻲرود و اﮔﺮ ﺧﺮوﺟﻲ ﺗﻮﺗﻢﭘﻞ ﺑﺎﺷﺪ در ﺳﻄﺢ ﻳﻚ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. اﮔﺮ وﻟﺘﺎژ ورودی ﻧﺎواروﻧﮕﺮ (+) ﻛﻤﺘﺮ از ورودی واروﻧﮕﺮ (-) ﺑﺎﺷﺪ، در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﺧﺮوﺟﻲ، ﻛﻠﻜﺘﻮر- درﻳﻦ ﺑﺎز ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻣﭙﺪاﻧﺲ ﺑﺎﻻ ﻣﻲرود و اﮔﺮ ﺧﺮوﺟﻲ ﺗﻮﺗﻢ ﭘﻞ ﺑﺎﺷﺪ در ﺳﻄﺢ ﺻﻔﺮ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد.
-
خط کشهاي ديجيتال و کد گشائي آنها براي کنترل سيستمهاي NC و CNC سنسورهايي بايد مورد استفاده قرار گيرد که بتواند مقدار جابجائي بر حسب متر، ميلي متر و ميکرو متر را به صورت سيگنال الکتريکي در اختيار قرار بدهد. در اين پديده ها شخص جائي ندارد و سنسور خود بايد جابجائي ها را بسنجد. براي تبديل دما از تغيير ولتاژ دو سر ديود زنري مشخص استفاده مي شود، اما سيستمي که بتواند جابجائي را تشخيص دهد مسلماً فرق خواهد کرد. براي باور ديدگاهي که بتواند جابجائي را آشکار سازد تشخيص تعداد دور موتور مثال خوبي خواهد بود به اين ترتيب که در آن مي توان يک فرستنده و گيرنده نوري را در دو طرف پره اي که به روتور موتور وصل است قرار داد. با چرخش موتور اين پره مسير نور را قطع و وصل مي کند و تعداد قطع و وصل مقدار چرخش را مشخص مي سازد. اين سنسور براي شناخت تعداد دور بسيار ساده و بسيار مناسب است. اما براي رسيدن به دقتهاي بالا و براي تشخيص نصف ، يک چهارم و ... از يک دور بايد تکنيک ساده بالا بهبود يابد که در بخشهاي بعدي اين روشها ارائه مي گردند و اينها همان اصولي هستند که در انکدرهاي ديجيتالي ميزان چرخش و مقدار جابجائي مورد استفاده قرار مي گيرند. 1-1-2 ميزان چرخش : زمانيکه سيستم دقت بالاتري بطلبد يعني اينکه علاوه بر تعداد دورها به يک دوم دور، يک چهارم دور و ... نيز حساس باشد يا بايد در فواصل منظم بر روي دايره اي تعداد سنسورها زيادتر گردند تا آن پره تک پر در هر مکاني يکي از اين سنسورها را قطع و وصل کند و يا ارزانتر و ساده تر اينکه يک سنسور قرار داده شود و در عوض تعداد پره هاي متصل به روتور زياد تر گردند. اين همان تکنيکي است که در خط کشهاي نوع دوم يا بعبارت ديگر مقياس بندهاي نوع دوم يا چرخشي بکار مي رود و در آنها يک صفحه دايره اي فلزي سوراخهاي زيادي را در فواصل منظم ايجاد مي کنند و اين دايره به روي محوري مي چرخد که اين محور به روتور موتور الکتريکي وصل مي شود و در پشت اين پالسهاي ايجاد شده يک مدار ديکدر جهت و ميزان چرخش و با مديريت پروسسور مکان دقيق را محاسبه کرده و نمايش مي دهد. در حالتيکه دقت بسيار بالاتري مد نظر باشد چون که سوراخکاري صفحه فلزي از نظر مکانيکي و اندازه سوراخها محدود است به جاي سوراخکاري خطوطي را روي صفحه اي شيشه اي ايجاد مي کنند. 2-1-2 تعيين جهت چرخش: تکنيکي که در بالا اشاره شد تنها مقدار چرخش را بيان مي کند و اين سنسور و مدار پشت سر آن تنها براي زماني که موتور فقط در يک جهت حرکت مي کند مناسب است و براي کاربردهاي CNC وNC که موتورهاي الکتريکي از قبيل سرو موتور AC و DC هستند و چرخشهاي چپ گرد، راستگرد دارند اين تکنيک به تنهائي کارا نيست. عدم کارائي از اينجا ناشي مي شود که يک سيستم پردازشگر وجود دارد و يک مکان شمارش که اکثراً سيستم کنترل دقيقاً پروسسور نيست. همچنين يک قسمت آسنکرون عمل کنترل جهت چرخش و تعداد دور چرخش را معين مي کند و پروسسور تنها از طريق شمارنده ها به تحليل مکان مي پردازد بنابراين سنسور طوري بايد طراحي شود که جهت چرخش را نيز به مدار شمارشگر بدهد براي اينکار به جاي استفاده از يک سنسور نور در مقابل سوراخهاي موجود روي قرص دايره اي دو سنسور نوري قرار داده مي شود و فاصله آن دو را چنان تنظيم مي شود که پالسهاي ايجاد شده توسط دو سنسور اختلاف فازي برابر 90° با هم داشته باشند.در شکل 1-2 دو موج حاصل از خروجي خطکش ، پس از تقويت و تبديل به موج مربعي ديده مي شود همانطوريکه از شکل پيداست اين دو موج با هم اختلاف فازي برابر 90 درجه دارند. زمانيکه سيگنال XA از سيگنال XB باندازه 90 درجه پيش فاز باشد نشانه راستگرد بودن چرخش و زمانيکه سيگنال XB از سيگنال XA باندازه 90 درجه پيش فاز باشد نشانه چپگرد بودن چرخش خواهد بود. بنابراين از پس فاز يا پيش فاز بودن سيگنال A نسبت به B مي توان جهت حرکت را نيز تعيين کرد و حال به جاي استفاده از يک شمارنده ساده ، از يک شمارنده بالا پائين شمار و يک مدار تشخيص جهت استفاده مي گردد که در آن صورت در هر زماني مقدار دقيق جابجائي نسبت به مبدا را خواهيم داشت. 2_2 مقياس بندهاي خطي[1] مقياس بندهاي خطي يا به اصطلاح خط کشهاي ديجيتالي نيز با تکنيکي دقيقاً مشابه مقياس بندهاي دوار[2] ساخته مي شوند با اين تفاوت که در اينجا خطوط مقياس را بر روي يک صفحه نواري شيشه اي ايجاد مي کنند و اين نوار شيشه اي طولي به اندازه حداکثر تغيير مکان مورد نظر دارد و مشابه حالت دوار در اينجا نيز نوار شيشه اي مابين فرستنده و گيرنده هاي نوري جابجا مي شود و با قطع و وصل سيگنال نوري سيگنال الکتريکي توليد مي کند. در اينجا بايد متذکر شد که عرض نوارها بسيار باريک است و در خط کشهاي دقت بالا اين عرض به حدود چهار ميکرومتر و کمتر نيز مي رسد. بنابراين ريزترين باريکه هاي نوري نيز باعث عبور نور از مابين چند خط تاريک مي شود ، پس سنسور نوري هيچگاه قطع نور را حس نمي کند. براي حل اين مشکل ورنيه اي از جنس همان نوار شيشه اي طويل ساخته مي شود و روي آن نيز خط هائي به پهنا و درازاي خطوطي که روي نوار شيشه اي ايجاد شده است با تکنيک هاي مدار چاپي ايجاد مي شود و آن به همراه گيرنده و فرستنده هاي نوري حرکت کرده و روي هم افتادگي خطوط متناظر بر روي ورنيه و نوار خط کش ، باعث عبور نور و عدم روي هم افتادگي متناظر باعث قطع نور مي گردد و سيگنال الکتريکي بازاي حرکت پديد مي آيد لازم به ذکر است که ورنيه در هر دو سيستم خط کش چرخشي و خطي بکار ميرود. و در حالت خطکش ورنيه به همراه منابع و سنسورهاي نور حرکت کرده و نوار شيشه اي ثابت است و در حالت دوار برعکس ، يعني ورنيه به همراه منابع و سنسورهاي نور ثابت بوده و نوار شيشه اي بوسيله روتور در وسط آن مي چرخد. 3_2 نقاط مرجع [1] براي اينکه نقطه شروع يا مبدائي براي اندازه گيري وجود داشته باشد بر روي نوار شيشه اي خط کش و همچنين ورنيه آن خطوط اضافي را بعنوان خطوط مرجع قرار مي دهند که اين خطوط در زير رديف نوار خطوط اصلي و در فواصل منظمي قرار دارند. فاصله اين خطوط نسبت به هم( بر عکس خطوط اصلي که به ازاي هر 2 ، 10 ، 20 ميکرومتر و ... ( بسته به دقت خط کش ) از هم قرار داشتند) خيلي بزرگ و بازاي هر 50 ميليمتر (50000 ميکرومتر ) مي باشد. يعني سنسور نوري مربوط به نقاط مرجع بازاي هر حرکت پنجاه ميلي متري يک پالس مي دهد. اين خطوط براي حذف خطاي تنشهاي CNC و DRO[2] بکار مي روند. الف) نقاط مرجع با فاصله ثابت: نقاط مرجع بازاي هر 50mm قرا مي گيرند و بازاي هر جابجائي باندازه 50mm يک پالس مي گيريم. ب) نقاط مرجع با فاصله کد شده :براي اينکه دستگاه براي يافتن نقطه مرجع اصلي کل طول خط کش را طي نکند از نقاط مرجع با فاصله کد شده استفاده مي شود همانطوريکه در شکل 3_2 ديده مي شود ، خطوط مرجع به دو ميدان زوج و فرد تقسيم مي شوند خطوط مرجع با شماره هاي فرد کلاً با فاصله 20mm از هم قرار دارند و خطوط زوج با نسبتي نسبت به خطوط فرد قرار مي گيرند که نسبت مربوطه از فرمول زير بدست مي آید: n×0.02mm +10µm= (20n +10)µm = فاصله خطوط زوج از خطوط فرد ( n شمارنده خطوط فرد )