رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دلائل زایش بحران در مدیریت'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. برخی از دلائل زایش بحران زحمت كاشتن يك گل سرخ ,كمتر از زحمت برداشتن , هرزگي علف آن است. عمر ظروف سفالی بیش از چند هزارسال ولیکن قیمت آن همیشه بی مقدارو کم است .علم و دانش تجربی و سنتی هم مثل سفال دارای قدمت است ولیکن تاریخ مصرفش تمام شده. با سلاح کهنه نمیتوان در جنگ های مدرن پیروز شد. مديران امروز ما اکثرأ فناوراني هستند كه در لابــه لايه , چرخهاي مدیریت های سلیقه ای و صنعت وارداتي گير كرده اند. در راستای توسعه و سودآوری, رئوس برنامه هایی که باید برای ایجاد و تداوم تحول شرکت مدّ نظر باشد. بشرح زیر و بصورت سرفصل موضوعات اشاره میگردد. عوامل تاثيرگذاردر حوزه , تحول سازمانی , بر پایه : فرهنگ سازمانی، سرمايه انساني، سيستم قانوني - و سيستم اقتصادي و اهداف مدیریت در جهت آموزشهای مستمر استوار است و كشورهاي جهان سوم به دليل سرمايـــــه گذاري ضعيف روي آموزش، داراي سرمايه انساني ضعيف هستند.در حالی که ميزان و كيفيت سرمايه انساني يك شرکت، بر تصميم گیری مبني بر ورود به مرحله توسعه ، تاثير جدي مي گذارد. دست یابی به فرهنگ سازماني منسجم و يكپارچه و ایجاد هماهنگي و يكدستي ميان نقش آفرينان سازمان تنها در سایه آموزش و تاکتیک پذیری اعضای شرکت ممکن میگردد. در اکثر شرکتها در ایران مدیران دست اندر کار, واژه ها را بد و وارونه معنی میکنند.و عملکردشان هم تابعی از فهم و استنباطشان است. چند نمونه از این نوع بد فهمی ها را مثال میزنم: استقلال عمل = سرخود عمل کردن؟ هماهنگی = یعنی همیشه سایرین خود را با عملکرد من همسو کنند.؟ استراتژی = یعنی عملکردن همه بر اساس مدل من؟ شایسته سالاری = یعنی همه با من خودشان را محک بزنند.؟ انسجام خط مشی = یعنی روش مرا ادامه دهند.؟ فرهنگ منسجم سازمانی = یعنی همیشه فرامین و نقطه نظر های من مد نظر و عملکرد باشد.؟ انتخاب عادلانه = یعنی انتخاب روشهای من ؟ هدف = یعنی آنچه که من میخواهم وهمه باید به آن برسند.؟ سرمایه انسانی = یعنی افرادی که من قبولشان دارم.؟ هنجار های کار = یعنی آنچه که موافق میل من نیست.؟ مهارت = یعنی قدرت اطاعت همه از من .؟ خطا های پر هزینه = یعنی کارهای نیمه تمامی که دیگران انجام داده اند و من آنها را متوقف کرده ام .ولی مقصر آنها هستند.؟ ارزشمندترين سرمايه سازمان = يعني من با نود درصد و بقیه كاركنان با ده درصد باقیمانده .؟ تحول = یعنی آنچه که من میپندارم و باید مورد پیاده سازی در آینده قرار گیرد. ؟ بقیه مقاله را خود شما که خواننده این مطالب هستید , تمام فرمائید.
×
×
  • اضافه کردن...