جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دروغ'.
6 نتیجه پیدا شد
-
روش آموزش راستگویی به کودک
Mohammad-Ali پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات و دانستنی های روانشناسی
هنگامی که با فرزند خود،در مورد دروغ مشکوکی صحبت می کنید،از این نکته اطمینان حاصل کنید که بعد از صحبت شما،آنها درباره ی کار خود فکر می کنند.یک راه کار مؤثر،این است که بگویید:« فکر می کنی من حرف ات را باور می کنم یا نمی کنم؟»اگر پاسخ فرزندتان این جمله باشد:«امّا من، حقیقت را می گویم.»بنابراین نباید او را متّهم کنید و به وی تهمت دروغگویی بزنید. هرگز کودکان را با واژه ی دروغگو مخاطب قرار ندهید،زیرا این کار،مانند این است که نارنجکی را میان دسته ای از سربازان کلاه سبز(کماندو)می اندازیم.بچّه ها هم مانند این سربازان،با تمام قوا در برابر ما موضع می گیرند و مبارزه می کنند.درواقع، آنها به جای این که حقیقت را بگویند،به سادگی از خود دفاع می کنند. حال اگر فکر می کنیم،کودکی دروغ می گوید،بهتر است به او بگوییم:«اگر حقیقت این است که تو می گویی،و من حرف تو را باور نمی کنم،پس این برای هر دوی ما ناراحت کننده است.امّا اگر دروغ است،و من هم حرف ات را باور نمی کنم،پس ناراحتی و تأسف کودک دوچندان است، زیرا درمی یابد که اولاً دروغ گفته است،و ثانیاً در کنار افرادی است که حرف اش را باور نمی کنند. بسیاری از والدین از گفتن جمله ی:«حرف ات را باور نمی کنم.»،به فرزندان خود وحشت دارند،آنها از این می ترسند که با گفتن این جمله، اعتماد و اطمینان متقابل شان از بین برود.امّا گفتن این جمله بسیار مفید و کارساز است.در برابر این جمله، بچه ها هیچ حرفی برای گفتن ندارند-آنها تنها می توانند از خود دفاع کنند.ما به هیچ وجه آنها را دروغگو خطاب نمی کنیم،تنها می گوییم که حرف شان را باور نداریم.این نحوه ی برخورد،آنها را به تفکّر وا می دارد. -
دروغ هایی که زنان در زندگی زناشویی به شوهرشان می گویند!
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بخش بانوان
[h=2]دروغ های متداولی که زنان به شوهرشان می گویند[/h] در زندگی روزمره ممکن است اتفاقاتی رخ دهد و یا شرایطی پیش آید که مجبور به گفتن دروغ مصـلحتی شـویم. زنان معمولا" سعی می کنند با توسل به دروغهای ظریف و بی ضرر برخی موقیعتها را به سود خود تغییر دهند. در این بخش به ۱۰ دروغ رایج زنان اشاره می کنیم: [h=3]دروغ شماره 10 : من تو رو همین جوری که هستی دوستت دارم[/h] آیا واقعا" تصور می کنیـد که او دوست ندارد هیچ تغـیـیـری در شمـا بـوجـود بـیاید؟ هیچ تغییری؟ ممکن است همسرتان خواستار تغییرات زیادی در شـما باشـد مگـر ایـنکه در ماه عسل بسر ببرید چون در این زمان شما یک مرد کامل برای همسرتان هستید. دیر یا زود او متوجه اشتباه خود خواهد شد. [h=3]دروغ شماره 9 : من عاشق رفت و آمد و معاشرت با دوستان تو هستم[/h] گذشه از اینکه دوستان شما تا چه اندازه جالب می باشند، هـمـسرتـان علاقه ای به حضور مداوم آنها در کنار شما ندارد. اگرچه ممکن است در روزهای اول بروز ندهد ولی بالاخره صبرش تمام شده و شما را از این کار منع خواهد کرد. [h=3]دروغ شماره 8 : جم و جور کردن خونه را دوست دارم[/h] این هم از آن دروغ هایی است که همسر شما ممکن است در اوایل ارتـباط شـما بیان کند. اینکه "دوست دارم ظرفهای نشسته را بشویم"، "لبـاسـهای کثیف تو را شسته و اتو کنم"، دیری نخواهد انجامید که این دروغ او نیر برملا خـواهـد شد و از شـما خــواهد خواست که نوبتی ظرفها را بشویید و زحمت جوربهایتان را خودتان بکشید. [h=3]دروغ شماره 7 : من عاشق خانواده تو هستم[/h] اگر مرد خوش اقبـالی باشیـد همـسرتان ممـکن اسـت دروغ نـگـوید که دوست دارد با خانواده شما رفت و آمد کند. اگرچه شاید او از آنها شما متنفر باشد ولی برای اینکه احساسات شما جریحه دار نشود راستش را نخواهد گفت. برای اینـکه عـلاقه واقـعی هسمرتان را نسبت به خانواده خود بفهمید کافی است به او بگویید که مادرتان بـرای فردا شما را به نهار دعوت کرده و به عکس العمل هـمـسرتان توجـه کنیـد: اگر تمامـی عضلات صورتـش سـفت شـد و با یـک لبـخـند زوری زیـر لب و آرام گفت "خیلی خوبه" آنوقت نتیجه بگیرید که او کشته مرده خانواده تان نیست. اگر می خواهید بیشتر بدانید : دروغ هایی که مردان در زندگی زناشویی به همسرشان می گویند! [h=3]دروغ شماره 6 : من عاشق ورزش هستم[/h] این هم از آن دروغـهای روزهـای اول زندگی است. او برای ایـنکـه نـشان دهـد با زنهای دیگر متفاوت است و اینکه دارای علایق مشترک با شما میباشد پا به پای شما جلوی تلویزیون می نشیند و تا دیر وقت فوتبال تماشـا می کنـد ولی بعد از گذشـت چـند ماه شکایتها شروع شده و متاسفانه دیگر نـخـواهید تـوانسـت با خـیال راحـت بـه تماشای فوتبال بنشینید. [h=3]دروغ شماره 5 : از اینکه می گویی چاق هستم اصلا دلخور نمی شوم[/h] فرقی نمی کند که شما چه می گویـید، در هر صورت او عـصبـانی مـی شود. اگر بگویید که خیلی زیبا است متهم می شوید به دروغگویی چرا که او فکر می کند گفته شما صرفا برای آرام کردن او و نرنجیدن بـخاطر چربــیهای اضـافه اش اســت. از طـرف دیگر اگر اضافه وزنش را گوشزد کنید قطعا" یک دعوای حسابی در اتاق نشیمن شما رخ خواهد داد. [h=3]دروغ شماره 4 : حق با تو است[/h] خیلی وقتها بحث و جدال شما با همسرتان با این جمله او تمام می شود: "باشه حق با تو ست، تو خیلی بهتر از من می فهمی". همسر شما فقط برای بریدن صدای شما این جمله را می گوید در حالیکه هنوز اعتقاد دارد که حق با اوست و کسی که اشتباه می کند شما هستید و پیش خودش میگوید: " بالاخره می فهمه که اشتباه می کنه" و سپس به دنبال دلیلی برای توجیه حرفش خواهد گشت. [h=3]دروغ شماره 3 : برایم مهم نیست که به زنهای دیگر نگاه کنی[/h] اگرچه ممکن است همسرتان برای ایـنـکه وانـمود کند که زن خونسـرد و روشـن فکری است این دروغ را بشـمـا بـگوید اما او دوست ندارد که شما حتی به یک ماکت زن مو قرمز پشت ویترین مغازه نگاه کنیـد. او مـی خـواهـد که نگاه شـما فقط به او باشد و نه دیگری. بنابر این اگر او به شما گفت که مهم نیست و اذیت نمیشود هیچگاه چشمان خود را بیش از اندازه به اطراف منحرف نکنید چون در غیـر اینـصورت باید منتـظر ضـربات محکم به سر و صورتتان باشید! [h=3]دروغ شماره 2 : پول برای من هیچ اهمیتی ندارد[/h] پول اهمیت ندارد، ولی مقدارش چرا! هر چند ممـکـن اسـت درسـت نبـاشـد که بگوییم همه زنها موجودی حساب بانکی همسرشان برایشان مهم است ولی اکثر آنها دوست دارند که از لحاظ اقتصادی در یک حد متـعادل و رفاه نسبی قرار داشته و دارای استقلال مالی باشند. [h=3]دروغ شماره 1 : نگران نباش عزیزم، این برای همه پیش میاد[/h] اکثر مردان در مرحله ای از زندگیشان موقتا" دچار ناتوانی جـنـسی می شـوند و اکثر زنان نیز از این موضوع مطـلع هـسـتند. با این حال این مـساله بـدان مـعنا نیست که همسر شما شاکی و دلـخور نمی شود. این دروغ یـکـی از چـنـدیـن دروغ جنـسـی میباشد که زنان بـرای جریـحه دار نشدن احساسات همـسرشان بـه آنـها مـی گویند، دروغهایی که خوشبختانه مضر نیستند. در نـهایت حتـی اگر شـما برای همسرتان یک شریک جنسـی ایـده آل نـباشـید، هـمسرتـان از بین همه مردان شما را انتخاب کرده بدون اینکه خـوب یا بد بودن آمیزش برایش فرقی داشته باشد. -
(((خشنه تزه اهورا مزدا )) (((به نام خداوند دانا وتوانا))) باشدکه اززمره کسانی باشیم که این جهان رابه سوی ابادانی وپیشرفت رهنمون سازیم. ( اشو زرتشت) روزی بزرگان ایرانی ومریدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند وایشان بعد از ایستادن در کنار اتش مقدس اینگونه دعا کردند (خداوندا اهورا مزدا،ای بزرگ افریننده ی افریننده ی این سرزمین بزرگ، سرزمینم ومردمم را ازدروغ ودروغگویی به دوربدار! ) بعد از اتمام دعا عده ای در فکرفرو رفتند واز شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه دعانمودید فرمودند چه باید می گفتم یکی جواب داد برای خشکسالی دعا مینمودید؟ کوروش بزرگ فرمودند برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای اذوقه وغلات می سازیم دیگری اینگونه سوال نمود برای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید ؟ ایشان جواب دادند قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم! گفتند برای جلوگیری از سیلهای خروشان دعا می کردید ؟ پاسخ دادند نیرو بسیج میکنیم وسدهای برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم! وهمینگونه سوال وبه همین ترتیب جواب شنیدند تا این که یکی پرسید شاها منظور شما از این گونه دعا چه بود ؟ وکوروش تبسمی نمودند واین گونه جواب دادند ! من برای هر سوال شما جوابی قانع کننده اوردم ولی اگر روزی شما نزد من اید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از ان باخبر گردم واقدام نمایم . پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی اوریم ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین ان،دروغ است.
-
چرا بچه ها دروغ می گویند؟ دروغگويي از نظر لغوي به معناي كتمان واقعيت است. فرد دروغگو از طريق دروغ گفتن ضعفهاي خود را مي پوشاند و شنونده را گمراه مي سازد. خود را از تنبيه نجات مي دهد و بدان وسيله توجه ديگران را به خود جلب مي كند. يكي از عوامل دروغگويي، ترس در كودكان است. اگر كودك به سبب راستگويي تنبيه شود، در آينده براي نجات و رهايي از مجازات به دروغگويي متوسل مي شود. والدين و مربيان بايد از هر كودك انتظاراتي داشته باشند كه با واقعيات و امكانات او منطبق است در غير اين صورت دروغگويي كودك تقويت و تشديد خواهد شد. همه انسانها در محدوده اي برابر پا به عرصه وجود مي گذارد. هيچكس از كودكي دروغگو به دنيا نيامده است. همه انسانها راه فكر كردن و توجيه اعمال خويش را از ديگران آموخته و تكامل يافته اند. درستي يا نادرستي از طريق كلمات و اعمال ديگران به ما القا مي شود و ما اين كلمات و اعمال را در ذهنيات خود تلفيق كرده، سرانجام شخصيت خود را شكل مي دهيم. به مثالهايي چند از توجيه افرادي كه در مواردي دچار اشتباه شده اند دقت كنيد: من حق داشتم كه اين خطاها را انجام دهم ، افراد ديگر زياد به اين مسأله اهميت نمي دهند هركس ديگري هم كه بود همين كار را مي كرد . راستي شما فكر مي كنيد كه اين گونه توجيهات استادانه چگونه توسط بعضي از جوانان ونوجوانان بيان مي شوند؟ آنها اين مسائل را از جامعه خود آموخته اند، از كساني كه با آنها سروكار دارند و با ارزيابي اعمال درست و نادرست كه توسط ذهنيات هر يك انجام شده است اعمال خود را با اين گونه توجيهات همراه مي سازند. به خاطر همين است كه مي گوييم والدين نقش مهمي در تكوين شخصيت فرزندان خود بازي مي كنند و اين نقش در سالهاي اوليه تربيت كودكان ارزشي به غايت والا دارد. براي اينكه فرزندان خود را راستگو تربيت كنيم ابتدا مي بايست نسبت به اعمال خود نهايت دقت را داشته باشيم و نيز درارتباط خود با ديگران دقت كنيم، زيرا در يك جامعه معمولاً تربيتهاي متفاوتي وجود دارد. تربيت كودك مي بايست از همان دوره طفوليت او آغاز شود، صداقت و راستگويي از مواردي است كه بايد قبل از سنين مدرسه به آن توجه شود. البته ما بايد توجه داشته باشيم كه كودك اساساً قصد فريب والدين را ندارد، ولي توجيهات او راهي براي فرار از مجازات است. دروغ گفتن يكي از رفتارهاي متداول كودكان 4ـ5 ساله است كه از لحاظ اخلاقي اشكالي ندارد. كودكان در اين سن و سال معمولاً به دو شكل دروغ مي گويند كه نخستين آن خيال پردازي است، كودك با جعل داستان يا با طرح مبالغه آميز بعضي از واقعيات، اغلب خواسته خود را با ما درميان مي گذارد و غيرمستقيم از اميالش صحبت مي كند. در اين صورت بهتر است كه پدر ومادر در تأييد خواسته كودك حرف بزنند. دروغ نوع دوم دروغ به اصطلاح مفيد است، دروغي است كه بزرگترها هم مي گويند و آن رابه حساب دروغ مصلحت آميز مي گذارند تا به جاي نتيجه بد، نتيجه خوب بگيرند. در اين مرحله از رشد كودك تنها كار درست را در خواسته خود مي جويد و با استفاده از دروغ براي رسيدن به خواسته اش ترديدي به خود راه نمي دهد. در اين موارد بايد به كودك تفهيم كنيم كه از راستگويي و صداقت او خوشحال مي شويم بايد بداند كه دروغ و دروغگويي را دوست نداريم. بايد توجه داشت كه اين مسأله در سنين بالاتر رفتاري ناپسند است كه به كودك شخصيت ساختگي و تصنعي مي بخشد. هرگاه كودك شما در موقعيت نامطمئن و ناامن قرار گيرد و احساس خطر يا حقارت كند به گفتن دروغ متوسل مي شود. كودك دروغگو به گفته هايش ايمان ندارد و به طور قاطع و صريح حرف نمي زند، به تدريج اعتماد خود را به ديگران از دست مي دهد و نسبت به اطرافيان بدبين مي شود. متأسفانه برخورد بسياري از والدين در اين موارد با تنفرهمراه است زيرا از خود سؤال مي كنند كه چرا فرزندشان دست به چنين عملي زده است؟ در برخورد با چنين مواردي والدين نبايد به چشم يك آدم دروغگو به كودك نگاه كنند و يا دائماً به آنها ظنين باشند زيرا چنين برخوردي عواقب ناگواري را به همراه خواهد داشت. براي درمان دروغگويي شناخت علل آن كاملاً ضروري است، دروغگويي به عنوان يك مشكل علل گوناگون و متعددي دارد كه درا ينجا به برخي از آنها اشاره مي شود: بــــررســــــی علل دروغگويـــــــي همانطور كه قبلاً هم اشاره شد يكي از علتهاي دروغگويي آموزش نادرست خانواده است. در خانواده اي كه پدر و مادر و ديگر اعضاي آن همواره به يكديگر دروغ مي گويند نمي توان انتظار داشت كه كودكي راستگو تربيت شود. ۱ـ دروغگويي كودك ممكن است براي جلب توجه اطرافيان باشد. چنانچه كودكي در خانواده يا مدرسه مورد بي توجهي اطرافيان قرار گيرد، براي نشان دادن خود و جلب توجه آنان ممكن است به گفتن دروغ در زمينه هاي گوناگون متوسل شود. ۲ـ كودكاني كه نسبت به دوستان و اطرافيان خود احساس كمبود مي كنند، ممكن است براي جبران كمبودها در زمينه هاي گوناگون نظير شغل والدين، محل سكونت، وضع تغذيه، دوستان و تفريحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و درون آشفته ونگران خود را به آن وسيله به طور موقت تسكين دهند. ۳ـ ترس نيز از ديگر عواملي است كه موجب دروغگويي مي شود. اگركودك به سبب راستگويي تنبيه شود، در آينده براي نجات و رهايي از مجازات به دروغگويي متوسل مي شود. بايد اذعان كرد كه سختگيريهاي افراطي و برخوردهاي خشن والدين ومربيان با كودك از علل مهم دروغگويي كودك محسوب مي شود. ۴ـ گاهي نحوه بيان و برخورد والدين و مربيان با كودك او را به دروغ گفتن وامي دارد و به او دروغگويي را مي آموزد. به عنوان مثال والدين به كودكي كه مرتكب عمل خلافي شده است اصرار مي ورزند كه او اين كار را انجام نداده است بلكه ديگري مثلاً همسايه يا دوست يا برخي موجودات خيالي سبب آن بوده اند. در اين حالت والدين علاوه بر آنكه كودك را دروغگو بار مي آورند او را به گريز از قبول مسئوليت رفتارش نيز وامي دارند. ۵ـ انتظار و توقع بيش از حد از كودكان و مقايسه آنان با دوستان وهمكلاسيها در زمينه هاي گوناگون از ديگر عوامل دروغگويي كودكان مي شود دراين صورت كودك از طريق دروغ مي تواند هم بر احساس حقارت خود به طور موقت غلبه يابد و هم والدين را راضي و خشنود سازد و نظر آنان را به سوي خود جلب كند. درمـــــــــان دروغگويــــــي براي پيشگيري و درمان دروغگويي، والدين و مربيان بايد واقعيات را بپذيرند و براي شنيدن موارد شيرين و تلخ از طرف كودكان آماده شوند و با رفتار خود به كودك بياموزند كه گفتن واقعيات به هر صورتي كه باشد مقبول است و موجبات تنبيه و آزار كودك را فراهم نخواهد كرد. اگر كودك پي ببرد كه والدين و مربيان او را براي دروغگويي تشويق و براي راستگويي تنبيه نمي كنند به تظاهر در رفتار و جعل واقعيت نخواهد پرداخت، همچنين والدين و مربيان بايد از طرح پرسشهايي كه كودك به آنها به احتمال قوي پاسخ نادرست خواهد داد خودداري كنند. در صورت مشاهده دروغ، والدين و مربيان نبايد شتابزده عمل كنند و به تنبيه كودك مبادرت ورزند. براي بازداشتن كودك از دروغگويي و اصلاح رفتار آنان بايد روش برخورد باتوجه به موقعيت انتخاب شود كه برخي از روشها به اختصار عبارت است از: ۱- نشــــــان دادن ارزش راســـــت گفتــــن : در وهله اول كودك بايد دريابد كه دروغگويي كار نادرست و ناپسند و راستگويي عملي باارزش و پسنديده است. كودك بايد ارزش راست گفتن را درعمل تجربه كند. والدين و مربيان نبايد در برابر دروغهاي كودكان برآشفته شوند و او را كتك بزنند. بيان نتايج زشت و تلخ دروغگويي به صورت داستان براي آنها مي تواند در آموزش عواقب تلخ دروغگويي مفيد واقع شود. همچنين اگر والدين و مربيان، كودك را در خلوت ( نه در جمع ) در جوي محبت آميز و پرعطوفت با مضرات و نتايج دروغگويي آشنا سازند و به پند دادن او بپردازند، در جلوگيري و نيز درمان دروغگويي مي تواند مؤثر باشد. ۲- اجــــازه بيان احساســـات : كودك بايد احساسات خود را آزادانه ابراز كند و در صورتي كه بيان احساسات، باعث آزار و اذيت اطرافيان شود بايد به كودك آموخت كه به تدريج اين احساسات را جايگزين احساسات خوشايند سازند و نبايد براي احساساتش تنبيه شود. براي نمونه اگر كودكي از برادر كوچكش خوشش نمي آيد، بايد به او اجازه داده شود كه احساساتش را بيان كند، پس از شنيدن نظر كودك، والدين بايد ضمن تحليل رفتار خود با كودك و يافتن علل پيدايش چنان احساسي به راهنمايي كودك و تغيير رفتار و احساسات او مبادرت ورزند. در مواردي كه كودك مرتكب كار خطايي شده ولي راست مي گويد، بايد به ملايمت و به طور صحيح به او تذكر داده شود كه رفتارش درست و پسنديده نيست و بايد آن را تغيير دهد. هشدار به كودك، همدردي با او در مواردي كه لازم است، ناديده گرفتن حرفهاي كودك و بي توجهي به آنها از روشهايي است كه در مواقع مشخص مي تواند براي پيشگيري و درمان دروغگويي كودكان استفاده شود. ۳- تعـــــــديل انتظارات از كــــــودكان : والدين و مربيان بايد از هر كودك انتظاراتي داشته باشند كه با واقعيات و امكانات او منطبق است در غير اين صورت، دروغگويي كودك تقويت و تشديد خواهد شد. چون كودك توان عملي ساختن خواسته هاي اطرافيان را ندارد به گفتن دروغ متوسل مي شود بنابراين از كودك بايد انتظارات در حد توانش داشته باشيم. عیاران
-
آموزش چگونگی فهمیدن دروغ گفتن طرف مقابل از روی 7 نشانه
pesare shad پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
آیا میدانستید تمام مردم جهان به طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ میگویند؟ برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو میروند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند. آیا دوست دارید بدانید طرف مقابلتان در یک رابطه دروغ میگوید یا راست؟ به این 7 نشانه دقت کنید: 1- استرس و عرق کردنشناختهترین نشانههایی که میتواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ میگوییم همیشه میترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس میشویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است.اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمیشوند! 2- صدای خیلی زیر یا خیلی بم روانشناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل میکنیم. مغز براساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم میکند. وقتی دروغ میگوییم، میترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر میکند و خیلی زیر یا خیلی بم میشود. 3- سخنان ضد و نقیض دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرفهای آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ میگوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله میتواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد. 4- میمیکهای غیرمعمول پلک زدنهای مداوم، مالیدن پلک، نگاههای مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان میدهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک میشود، میتوانید به حرفهای او شک کنید. 5- ژستهای مخصوص سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژستهای آدمهای دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساساتشان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل میکنند. 6- حرف زدن غیر وسواسی دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمیدهند و همه مسایل را رو نمیکنند. اگر شما حین صحبتها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسیتر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جوابها نیست. درنهایت میتوانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمیرود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ میدهد. 7- احساسات اغراقآمیز وقتی فردی فقط با دهان میخندد یعنی یا میخواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه همراه با عقب رفتن لبها و چین خوردن پلکها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان میخندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند. حالا حی دروغ سر هم کن -
نمیدانم کی متولد شد و از کدامین پدر و مادر؟چطور پرورش داده شد که امروز چنین غول بی شاخ و دمی شده؟چرابا وجود اینکه بسیار زشت است اینهمه طرفدار دارد.دروغ را میگویم؟ در نقطه مقابلش راستی و درستی، یکه مانده و تنها،مهجور و مطرود . یکی از دوستان می گفت :"خدا ریشه مظلوم را بکنه". گفتم:"فلانی،ریشه ظالم رو نه مظلوم". گفت:اتفاقا همه چیز تقصیر مظلومه .چون اونه که با مظلومیتش اجازه ظلم به ظالم رو میده. پس مرده شور سادگی و صداقت رو ببرند که باعث میشه دروغها باور بشوند و تا زمانیکه دروغ ها باور بشوند دنیا به کام دروغ و دروغگویانست