رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'در آينده'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. نويسنده : بهروز اسرافيلي ديزجي چکيده در طول فعاليت يکصد ساله صنعت نفت در ايران، توجه و تمرکز مطالعات زمين­شناسي در ناحيه زاگرس بوده است. ولي اين بخش هنوز به عنوان يک ناحيه با پتانسيل بالاي اکتشافي باقي مانده است. نبودهاي زيادي در دانش ما نسبت به سيستم­هاي هيدروکربوري زاگرس وجود دارد. توسعه ايالت­هاي هيدروکربوري در اين منطقه با تحول چينه­شناسي-تکتونيکي زاگرس در طي زمان زمين شناسي اجين شده است. شناسايي ويژگي­هاي سيستم­هاي هيدروکربوري زاگرس مستلزم يکسري مطالعات اوليه مي­باشد که در اين مقاله پيشنهاد مي گردد. مقدمه کشور ما سابقه درخشاني در اکتشاف مخازن هيدروکربوري دارد. ايران اولين کشوري در خاورميانه است که به اکتشاف مخازن نفتي دست يافت (26 مي 1908 ميلادي) و در حال حاضر يکي از غني­ترين کشورهاي داراي مخازن هيدروکربوري در دنياست. تجربه اکتشاف بيش از يکصد ميدان نفتي و گازي در طول مدت يک قرن فعاليت اکتشافي، ايران را در ميان کشورهاي دنيا منحصر به فرد کرده است. تخمين­هاي مختلفي از ميزان مخازن نفت و گاز در خاورميانه گزارش شده است. حدود 46-40 درصد مخازن گازي و 65-60 درصد مخازن نفتي در اين منطقه تمرکز يافته است. بيش از 98 درصد اين مخازن در حوضه خليج فارس و کشورهاي مجاور آن (شمال شرق پليت عربي) واقع شده است (Beydoun, 1998). عمدتاً ميادين اين منطقه دارای بيش از يک افق­ مخزني مي باشند. ارزيابی دقيقي در مورد مقادير ذخاير هيدروکربوري ايران گزارش نشده است. به لحاظ زمين­شناسي، دلايل متعددي براي گسترش ايالت­هاي نفتي و گازي وسيع در اين ناحيه (زاگرس) وجود دارد (Beydoun, 1998). برخي از اين دلايل مهم شامل: 1) وجود توالي­هاي سنگ منشأ متعدد با ابعاد وسيع (سيلورين، ژوراسيک،کرتاسه و ترشيري) 2) گسترش توالي­هاي کربناته و ماسه سنگي با کيفيت مخزني عالي 3) وجود سنگ پوش موثر با ابعاد ناحيه­اي 4) مجاور هم بودن سنگ منشأ، سنگ مخزن و سنگ پوش (تشکيل سيستم هيدروکربوري) 5) تنوع و فراواني ساختمانهاي با استعداد به دام انداختن هيدروکربور 6) تاريخچه پيوسته رسوبگذاري و تدفين بعدي در ابعاد بسيار وسيع 7) فعاليت تکتونيکي تخريب نکننده سيستم هيدروکربوري مخازن موجود در سه نوع ساختار عمدتاً به تله افتاده­اند که شامل: 1) تاقديس­هاي بسيار وسيع و با شيب ملايم يا برجستگي­هاي ديرينه و بلوک­هاي گسله مربوط به پي سنگ با روند شمالي-جنوبي چون کمان قطر، 2) تاقديس­هاي کوچک و در کنار هم با روند شمال غربي-جنوب شرقي (روند ساختارهاي موجود در زاگرس)، 3) ساختارهاي تله­اي در ارتباط با تکتونيسم تبخيري­هاي هرمز (Pollastro, 2003). اين سازنده­ها و فرآيندهاي زمين­شناسي بسيار مهم در کشورهاي همجوار عربي بخوبي مورد ارزيابي قرار گرفته است. اما با وجود سابقه زياد اکتشاف در ايران، بسياري از جنبه­هاي زمين­شناسي در ارتباط با اکتشاف و توليد مخازن هيدروکربوري همچنان ناشناخته باقي مانده است. براي درک بهتر سيستم­هاي هيدروکربوري کشور و شناسايي مناطق با پتانسيل هيدروکربوري بالا نياز ضروري به يکسري مطالعات اوليه است. چالش­هاي ضروري آتي در اين مجال فعاليت­هاي بالادستی لازم آتي در مورد اکتشاف و توليد مخازن هيدروکربوري در بخش زمين­شناسي حوضه زاگرس مورد بررسي قرار مي­گيرد. سيستم هيدروکربوري در واقع يک سيستم ديناميک هيدروکربوني است که در يک چارچوب زماني و مکاني زمين­شناسي محدود شده است. هر سيستم هيدروکربوري مانند تمامي سيستم­ها از سازنده­ها و فرآيندها تشکيل شده است. سازنده­هاي اصلي هر سيستم شامل چهار جز سنگ منشأ (سنگ مادر)، سنگ مخزن، سنگ پوش و سنگهاي روباره است. تشکيل، خروج (expulsion)، مهاجرت، به تله افتادن و حفظ هيدروکربور از اساسي­ترين فرآيندهاي موجود در يک سيستم هيدروکربوري است. اکتشاف و توليد مخازن هيدروکربوري رابطه مستقيمي با ميزان دانش ما نسبت به سيستم­هاي هيدروکربوري ناحيه مورد مطالعه دارد. فراواني ساختمانهاي (تاقديس­هاي) داراي هيدروکربور موجب شد که مرحله اکتشافي در اين حوضه با موفقيت روبرو گردد. هنوز فعاليت­هاي اکتشافي در زاگرس بر اساس " تئوري يا مدل طاقديس " استوار است. بخش اعظم مخازن زاگرس با تکنيک­هاي قديمي (داده­هاي سطحي و برداشت­های لرزه­اي دو بعدي) در تله­هاي ساختماني صورت گرفته است درحالي که با وجود تغييرات رخساره­اي و تاريخچه پيچيده تحولي­، احتمال گسترش تله­هاي چينه­اي و کارستي نيز امکان پذير مي­باشد. براي اين منظور نياز مبرم به برداشت داده­هاي با تفکيک بالا و جديد لرزه­اي (3D) است. تاکنون آناليز و مرور جامعي در مورد زمين­شناسي هيدروکربوري مخازن زاگرس صورت نگرفته است. گرچه تلاش­هايي توسط برخي از محققين صورت گرفته استMotiei, 1995; Ghazban, 2007; Alsharhan)and (Nairn, 1997; Beydoun, 1991. در دهه اخير قريب به 50 ميدان جديد گازي و نفتي (از جمله بزرگترين مخزن نفتي ايران، آزادگان) اکتشاف يافته است که نيازمند بررسي و گزارش شدن دارند. پروفيل­هاي لرزه­اي در مقياس ناحيه­اي در بعد طولي و عرضي زاگرس بايد تهيه گردد اين چنين پروفيل­هايي بينش ما را در مورد عناصر ساختاري، توزيع توالي­هاي چينه­شناسي و ارتباط آنها بهتر مي­کند. مراحل تحول تکتونيکي و عناصر ساختاري زاگرس توسط محققين مختلفي در مقياس ناحيه­اي بخوبي مورد ارزيابي قرار گرفته است Stocklin, 1968; Berberian and King, 1981; Alavi, 1994 & 2004) (Sepehr and Cosgrove, 2004; Bahroudi and Talbot, 2003. پيچيدگي­هاي ساختاري از خليج فارس تا خط درز زاگرس افزايش مي­يابد. اما در مقياس منطقه­اي نياز به مطالعات جامعي احساس مي­گردد. اين بررسي­ها در رابطه با زمان تشکيل تله­هاي هيدروکربوري که يکي از مهمترين فرآيندهاي تشکيل دهنده سيستم هيدروکربوري است، اهميت ويژه­اي را ايفا مي­کند. تبخيري­هاي هرمز در جنوب زاگرس (بويژه در شرق گسل کازرون) يکي از عوامل موثر در تشکيل تله­هاي هيدروکربوري بوده است. حدود 200 گنبد نمکي در اين حوضه شناخته شده است. برخي تخمين­ها نشان مي دهد که 60 درصد مخازن نفتي حوضه خليج فارس در ارتباط با حرکات دياپيري اين تبخيري­ها تشکيل شده اند. تکتونيسم نمک و ايجاد تله­هاي ساختماني (براي مثال ميدان پار شمالي و گردان) در زاگرس اين حوضه را به يکي از استثنايي­ترين حوضه­هاي رسوبي دنيا تبديل کرده است. ولي با وجود اين، هنوز اين توالي بسيار تأثيرگذار در زاگرس بخوبي شناسايي نشده استEdgell, 1996; O’Brien 1950, 1957; Ala, 1974; ) (Kent, 1958 & 1979 . همچنين افق­هاي تبخيري زاگرس (بويژه دشتک و گچساران) اثر مهمي در گسستگي، ايجاد چينها و ساير ساختارهاي زاگرس داشته­اندSepehr et al., 2006; Sherkati et al., 2005; Davis and Engelder, ) (1985; Bahroudi and Koyi, 2003. هنوز خلأ مطالعاتي دقيقتر درمورد تأثير اين واحدها در توزيع و توسعه ميادين هيدروکربوري و تله­هاي هيدروکربوري در مقياس منطقه­اي مشهود مي­باشد. تقسيم بندي زاگرس (چين خورده) طبق ايالت­هاي چينه شناسي و رخساره­اي عمدتاً بر اساس مطالعات جيمز و وايند (James and Wynd, 1965) بنا شده است که نياز اساسي به بازنگري مجدد و به روز شدن (توسط کميته چينه شناسي ايران) دارد. ضمناً اين تقسيم­بندي بيشتر در مورد توالي­هاي مزوزوئيک و سنوزوئيک بوده است. طي شروع بسته شدن نئوتتيس (کرتاسه پسين تا پالئوژن) پيچيدگي روابط سازندها همزمان با دگرديسي زاگرس افزايش مي­يابد. تغييرات جانبي سازندهاي رسوبي در برخي قسمت­هاي زاگرس بسيار مبهم و نامشخص مي­باشد. برش الگوي برخي از سازندها و واحدهاي ليتواستراتيگرافي بايستي مورد ارزيابي دقيق گرفته و در برش­هاي رخنموني قابل دسترس مجدداً تعريف گردد. همچنين بعضي از سازندها بخوبي تعريف نشده­اند. تهيه نقشه­هاي پراکندگي (رخساره­اي و هم­ضخامت) سازندهاي زاگرس در مقياس ناحيه­اي (جديد و به روز شده) يکي ديگر از اقدامات ضروري مي­باشد که بايستي به آن پرداخته شود (نظير Koop & Stoneley, (1982; Murris, 1980; Ziegler, 2001. اين مهم بويژه در مورد توالي­هاي قديمي­تر اهميت دو چندان دارد. اين امر با برداشتهاي لرزه­اي ناحيه­اي امکان پذير خواهد بود. منبع:وبسايت عسلويه
×
×
  • اضافه کردن...