فهم معنای طراحی شهری، براساس قاعدهء "دور هرمنوتیکی" 1 در قالب چرخ های مستمر ازتأویل دو صورت می پذیرد. از این رو، توجه به "بعد عملی" و یا (practice) " و "عمل (theory) " سپهر "نظریه وجه تحقق یافته طراحی شهری نه تنها به فهم دقیق تر تجارب واقعی این حوزه می انجامد، بلکه همچنین به درک عمیق تر "بعد نظری" طراحی شهری نیز کمک م ینماید. به عبارت دیگر، فهم بهتر از" نظریه" و نهایتاً فهم معنای طراحی شهری مستلزم آگاهی بیشتر از ماهیت "عمل" طراحی شهری است. هدف این نوشتار کندوکاو در "عمل طراحی شهری" است و ب هطور مشخص به دو سؤال می پردازد: 1- طراحی شهری در عمل به تولید چه محصولاتی م یانجامد؟ و 2- چگونه یک نظام هدایت و کنترل چند سطحی طراحی شهری از ترکیب محصولات مزبور شکل می گیرد. جهت فراهم ساختن پاسخ به سؤالات پژوهش، توأماً از دو روش مطالعه نظری و بررسی تجربی استفاده می شود. به این منظور، نخست ضرورت تعامل میان مقیاس محلی (جزء) و مقیاس راهبردی (کل) در تصمیم سازی های طراحی شهری مورد بحث قرار خواهد گرفت؛ سپس الگوی های متداول از عمل طراحی شهری و گون هبندی محصولات آن ارائه خواهد شد، متعاقباً پروژه طراحی شهری شهر جدید رامشار 2 به عنوان یک نمونه از تجربه عملی این حرفه مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نهایتاً الگوی هدایت و کنترل چندسطحی در طراحی شهری ب هعنوان نتیجه این مطالعه معرفی خواهد شد.
نویسنده: کورش گلکار
این مقاله در فصلنامه آبادی، سال هفدهم، شماره 56 ، 1386 انتشار یافته است.
دانلود مقاله