جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خوانسار'.
1 نتیجه پیدا شد
-
اين شهرستان درشمال غرب استان اصفهان واقع وازسمت شمال به گلپايگان ازسمت شرق به شهرستان تيران وكرون ونجف آبادوازجنوب وغرب به شهرستان فريدن محدوداست اين شهرستان باوسعتي حدود900كيلومترمربع در منطقه مرکزی ایران ودردامنه رشته کوه زاگرس (کوه خوانسار)واقع است شهر خوانسار در33درجه و13 دقيقه عرض شمالي و50 درجه و19دقيقه طول شرقي قراردارد.فاصله این شهرستان ازمرکز استان 160 کیلومتروازمرکزکشور380 کیلومتر می باشد. خوانساردرمنطقه ای كوهستاني واقع وداراي 2250متر ارتفاع ازسطح درياست. طول راههای شهرستان خوانساربه 5/254 کیلومتربالغ می گردد که کلاًآسفالت بوده وازاین میزان حدود166 کیلومترراههای اصلی و5/88 کیلومترراههای روستایی را تشکیل می دهد. تاریخچه شهر تاريخچه اين شهرستان به قبل ازاسلام مي رسدوجودآثاري ازآتشكده تير و معبدي بنام هيكل دركوه تيردرحوالي روستاي تيدجان وسنگ قبري به خط پهلوي درقريه قودجان دليلي براين مدعاست.مداركي كه ازسابقه تاريخي خوانساردردست است تاريخ مهاجرت دسته اي از اقوام يهودبه خوانسار وسر گذشت آنهاست. كه به زمان سلطنت كورش مي رسد. دربعضي نوشته ها قدمت خوانساربه زمان اسكندرمي رسد ومعتقدندكه اسكندر هنگام رفتن به اصفهان از آنجاگذشته است ويكي ازميدانهاي جنگ اسكندرو داريوش سوم درمنطقه اي بين خوانسار-كهرود و اصفهان بوده است. همچنين گفته مي شوددرزمان حمله افغانهابه ايران اشرف افغان با سپاهي عظيم قصدتصرف اين شهررا داشت ولي مردم غيرتمندوجوانان سلحشوراين شهرماهها درمقابل او مقاومت نمودندوناچارازمحاصره شهردست كشيد. خوانسارازدوكلمه خوان به معني چشمه وسار(پسوندكثرت)به معني چشمه سار تشكيل شده قديمي ترين مدارکي که از سابقه ي تاريخي خوانسار در دست است تاريخ مهاجرت دسته اي از قوم يهود به خوانسار و سرگذشت آنها است که به زمان سلطنت کورش مي رسد و مدارک و گزارش هاي مزبور در همدان محفوظ مانده است. يهوديان مهاجر به خوانسار تا قبل از تشکيل دولت صهيونيست اسرائيل،در محله اي به نام جهودا(جيدا)که همان محله شهرک کنوني است زندگي مي نمودند. بعد از تشکيل دولت اسرائيل بتدريج از خوانسار به اسرائيل مهاجرت نموده و تا قبل از انقلاب اسلامي ايران تعداد آنان انگشت شمار گشته و امروزه در خوانسار پيروان مذهب يهود وجود ندارند.خوانسار در دوره ي صفويه يکي از مراکز مهم علم وادب و صنعت بوده است. اين موضوع که:در تمام بازارهاي ايران نوع چيت رابه نام چيت خوانساري مي ناميدند خود دليلي بر اين مدعاست. سلاطين صفوي توجه خاصي به اين سرزمين داشته اند و به خاطر همين توجهات صنايع دستي و کارگاهي در خوانسار رونق يافته و کارگاه هايي نظير عصارخانه(کارگاه هاي روغن کشي)،چيت بافي،کوزه گري،پشم زني،قالي بافي،قاشق تراشي(قاشق چوبي)،گيوه دوزي،خوانسار شهرت خاصي داشته است و از سويي ديگر بناي مدرسه ي مريم بيگم صفوي از سوي همسر شاه طهماسب نيز به اوج رونق فرهنگي خوانسار افزود.بعد از سقوط سلسله صفويه رونق و پيشرفت خوانسار رو به انحطاط نهاد و بعد از آن در هيچ دوره اي ديگر رونق و پيشرفت دوران صفويه به خوانسار باز نگشت. قديمي ترين آثار باقي مانده در خوانسار دو مقبره به نام مقبره ي باباترک(tarak) در شرق خوانسار و مقبره ي بابا پير در جنوب غربي شهر )پارک سرچشمه) است که هر دو مقبره داراي گنبد دو پوش و نماي خارجي منشوري است که قاعده ي آن دوازده ضلع است(دوازده ضلع نشانه اي از دوازده امام و دوازده ترک(tarak)کلاه صفويه بوده است.