رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خردورزی و سیاست'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    خردورزی و سیاست

    اقتضای خرد در دنیای جدید این است که تمشیت امور سیاسی که هسته مرکزی و لب لباب آن میلی غریزی است ناگزیر آمیخته به تنازع بقا، در پوششی از عقلانی ترین محاسبه ها و مواجهه ها، این تنازع را به رقابتی تبدیل کند که از شکل غریزی به شکل عقلانی درآید و بر دست و پای آن بند بزند. به گونه ای که شهروندان در هنگام ملاحظه این رقابت، یک منازعه قدرت از نوعی که در جوامع ابتدایی گزارش شده است را احساس نکنند، بلکه بلوغ رفتاری که شایسته معدل آموزشی جامعه است و اخلاق رقابتی را که در چارچوب معاییر عقلانیت جدید تعریف شده است ملاحظه کنند. در مجادلات مربوط به اندیشه سیاسی، دمکراسی موضوع نقادی های متنوعی بوده است. جراحی های گوناگونی که روی آن صورت گرفته، هر کدام بخشی از آسیب شناسی ساختاری یا کارکردی یا ارزشی را در آن به عهده گرفته و کاستی هایی را بازنموده است. از جمله این نقدها یکی این است که نظامی که ابتدائا به دنبال آن بود تا در هر زمان از میان مردم شایسته ترین ها را برگزیند و زمام امور سیاست را به دست آنها بسپارد، به تدریج به مرحله ای می رسد که در آن یک طبقه سیاسی شکل می گیرد و قدرت سیاسی در میان آنان دست به دست می شود. در عموم کشورهایی که داعیه داران اصلی دموکراسی هستند احزاب معدودی وجود دارد که رقابت معمولا میان آنها و به صورت جدی تر میان دو حزب اصلی(که غالبا یکی از این دو گرایش سوسیالیستی و دیگری گرایش لیبرالی دارد) متمرکز است و به گونه ای متناوب، هر از چندی قدرت به یکی از آنها سپرده می شود. یعنی در عین آن که در میان مردم گرایش های گونه گون وجود دارد و آنها هم با رشد فکری نسبی در انتخابی کاملا آزادانه، حاکمان خویش، و به عبارت نزدیک تر به روح دمکراسی، نمایندگان خویش را برمیگزینند، از دیدگاهی دیگر آنچه روی می دهد این است که قدرت دست به دست می شود. پیامد این تمرکز قدرت سیاسی در میان جمعی معدود این است که سیاست بیش از آن که هویت مسئولیتی داشته باشد که به عهده کسی گذاشته می شود حکم حرفه ای را پیدا می کند که مهمترین اصل آن هنر برد و باخت است. یک سیاستمدار بیش از هر چیز باید قادر باشد خود را بر سر قدرت نگاه دارد و یا اگر یک یا چند دوره از آن دور مانده دوباره آن را به چنگ آورد؛ حتی اگر بسیاری از خصایل ارزشی و آرمانی از سنخ مردم خواهی، میهن پرستی، آزادی، عدالت و غیره را در نیت اصحاب سیاست مفروض و مسلم بگیریم در این حکم تغییری ایجاد نمی شود. چون به هر حال برای تحقق این اهداف در اولین مرحله باید قدرت را از آن خود کرد و در دومین مرحله سعی در حفظ آن نمود و در مرحله سوم است که بحث از تحقق آرمان ها پیش می آید؛ آن هم در حدودی که میان مرحله اول و دوم و مرحله سوم تعارض در نپیوندد، که در غیر این صورت باز هم مرحله اول و دوم مقدم است، چنان که برهان وجودی آنسلم – دکارت می گوید، کامل ترین موجودی که نباشد از ناقص ترین موجودی که باشد ناقص تر است. پس برای یک سیاستمدار خوب بودن هم ابتدا باید بر سر قدرت بود. از این جاست که چیزی به نام رقابت شکل می گیرد که طی آن هر یک از حریفان و به ویژه دو حریف اصلی تلاش می کنند آرای بیشتری به دست آورند؛ تلاش هایی که به صورت مشخص در یک حرکت دو سویه به این نحو صورت می گیرد:
×
×
  • اضافه کردن...