رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خانه وخانواده'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. با سلام خدمت اهالی دهکده نواندیشان خدمت شما عارضم که میخواهم استارت جلد چهارم مجله را ازامروز بزنم که این مجله پربارتر، کم نقص تر وبهتر از سه شماره قبلی مجله باشد ... لذا از همه دعوت میشود که دراین پروژه میلی کمک کنند از تمام صاحب نظران ، نویسندگان ، خوانندگان و آنها که در این راه قلم فرسایی میکنند ویا صاحب هنر وصاحب قلم هستند دعوت میشود مطالب خودرا با موضوعات: کودک ونوجوان بانوان آقایان هنر درخانه آشپزی و مطالب جالب وآموزنده (ترجیحا مرتبط با خانواده) بخش ازدواج ومسائل زناشویی از قبل رزرو شده مطالب را لطفا یا از طریق پیام خصوصی یا از طریق ایمیل (peyman2132@yahoo.com) برای ما ارسال کنید البته لطفا از نام مستعار استفاده نکنید مقالاتی که بانام مستعار یا بی نام باشد با عنوان گروه خانواده انجمن علمی پژوهشی نواندیشان به چاپ میرسد مهلت ارسال مطالب تا 20 اسفندماه میباشدبرای ارسال هرمقاله که در مجله به چاپ برسد 200 امتیاز و برای هر مقاله که دستنویس و ویرایش خود کاربران باشد 300 امتیاز در نظر گرفته خواهدشد:gnugghender: منتظر مقالات شما هستم
  2. خداوند به مرد جفتی از جنس خودش عطا کرده تا با او انس و الفت بگیرد. با یکدیگر زندگی کنند در کنار همدیگر آرامش و آسایش داشته باشند. تشریک مساعی نمایند، خانه و مدرسه بسازند، آموزش و پرورش دهند، تجربه بیاموزند و به تکامل برسند. در محیط تغییرات به وجود آورند، رشد نمایند و رشد دهند. پسر و دختر جوانی که با هم ازدواج می‌کنند در واقع تولد تازه‌ای را آغاز می‌کنند و در اقیانوس تازه‌ای وارد می‌شوند که اگر تجربه و کار آموزی قبلی را نداشته باشند ، حداقل باید از هوش و فراستی برخوردار باشند که بتوانند در جزر و مد اقیانوس، گم و سرگردان نشوند. بعضی‌ها می‌گویند موفقیت ازدواج ، بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد هستید. عده‌ای موفقیت روابط صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت می‌دهند. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزش‌های مشترک اشاره می‌کنند. بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه رسیدیم کسانی که در روابط صمیمانه ی خود موفق می‌شوند از مهارت‌های ویژه‌ای برخوردارند. به این نتیجه رسیدیم که روابط پایا و پردوام را زوج‌هایی تحقق می‌بخشند که با مهارت‌های میان شخصی مانند گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره، برخورد موثر با خشم و چیزهای دیگر آشنایی دارند. در این سلسله مقالات قصد داریم به هرکدام از این مسائلی که ممکن است ایجاد مشکل کند ، بپردازیم . در این مقاله به بررسی بحث “ همسر خود را آن‌چنان که هست بپذیریم ” و بحث “خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی ” می پردازیم . و در مقاله ی بعد به بررسی این موضوع می پردازیم که ” زن و مرد علاوه بر اینکه از کلمات مشابه استفاده می‌کنند گاهی تصوراتشان از کلمات متفاوت است ” خواهیم پرداخت . یکی از راه‌هایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی می‌کند و زندگی زناشویی را استحکام می‌بخشد این است که «فرد همسر خود را آن‌چنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشته‌اش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد. هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانواده‌اش ناشی می‌شود. آیا می‌توان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا می‌توان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب می‌گردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند. بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانواده‌ای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد. بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگی‌های خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی می‌کنم و به او عشق می‌ورزم. در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (۱۹۸۵) انجام شد ۳۵۱ زوج که بیش از ۱۵ سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواج‌ها از سوی زوج‌ها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» می‌باشد . طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیک‌ترین دوست معرفی کرده‌اند، اکثر زوج‌های خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق می‌ورزیدند. از وجوه مشترک این زوج‌های خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز ۱۹۸۵). یکی دیگر از راه‌ها و مهارت‌هایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع می‌شود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که می‌تواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند. وقتی خوب گوش می‌کنید همسرتان را بهتر درک می‌کنید، با او هماهنگ می‌شوید، از روابط خود بیشتر لذت می‌برید و بی‌آنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، می‌فهمید که همسرتان چرا چنین می‌گوید و چنین می‌کند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است. وقتی به صحبت همسرتان توجه نمی‌کنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر می‌گیرید، اقدام به ذهن خوانی می‌کنید. اندیشه خوان‌ها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام‌ ، بها می‌دهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیه‌سازی‌های خود عوض می‌کنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها می‌کند و به خیالات می‌چسبد. از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا می‌شود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرف‌های گوینده را نمی‌شنوید . گاه همه مطالبی را که می‌خواهید بگویید در ذهن تمرین می‌کنید. و یا مطالب را ***** می‌‌کنید، به این معنا که به بخشی از حرف‌های گوینده، توجه می‌کنید اما از کنار سایر بخش‌ها بی‌تفاوت عبور می‌کنید. یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر می‌کند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب می‌کنند افراد و بالاخص خانم‌ها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگی‌شان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحه‌دار می‌شوند. مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر می‌رسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علی‌السویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار می‌برد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمی‌گذارد. منبع
  3. با سلام ودرود بیکران خدمت شما عزیزان به حول وقوه الهی ،شماره سوم از مجله خانواده هم آماده شد....مجله ای که برای آماده شدنش اینبار مجبور شدم خودم دست به کار بشم البته این همکاری با کمک کاربرmah simma گرامی بود که واقعا زحمت زیادی برای این شماره کشید با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود..... بهر حال شماره ی پیش روی شما کمی متفاوت از شماره های پیشین مجله است چون یکی محتوی مطالبی ست که بیشتر نگارش خود کاربران است وطراحی متفاوت از شماره های پیشین مجله دارد خوب این اولین ویراستاری من برای یک مجله بود کم وکاستی اگر هست به خوبی خود ببخشایید و معایبی را که دارد گوشزد کنید تا در شماره های بعدی انشاالله ،اگر درخدمت شما بودم ،رفع نمایم امیداست با اجرای هرچه بهتر اینگونه مجلات رونقی دوباره به تالار بخشیده شود خدمتگزارشما مدیریت اجرایی تالارخانواده خانه فیروزه ای.pdf
  4. آموختن رفتارهای ساده مودبانه به کودکتان به او در ارتباط با دیگران کمک خواهد کرد. کودکان معمولا به طور عامدانه بی‌ادب نیستند، در اغلب موارد مسئله این است که آنها اصول رفتار مودبانه را یاد نگرفته‌اند. این 25 مورد خلاصه آدابی است که کودک تا 9 سالگی باید یاد گرفته باشد: 1- هنگامی چیزی را می‌خواهی بگو: "لطفا". 2- هنگامی چیزی به تو می‌دهند، بگو: "متشکرم." 3- هنگامی که بزرگترها با یکدیگر حرف می‌زنند، میان حرف آنها نپر، مگه اینکه مسئله‌ای فوری مطرح باشد. آنها حواس‌شان به تو هست و وقتی حرف‌شان تمام شد به تو پاسخ خواهند داد. 4- اگر لازم است که توجه کسی را فورا جلب کنی، گفتن عبارت "ببخشید" مودبانه‌ترین راه برای وارد شدن به مکالمه است. 5- اگر کوچکترین تردیدی درباره انجام کاری داری، اول از پدر و مادر اجازه بگیر تا بعد پشیمان نشوی. 6- دیگران علاقه‌‌ای به دانستن اینکه تو از چه چیزهایی بدت می‌آید، ندارند. نظرات منفی‌ات را برای خودت، یا بین خود و دوستانت نگهدار، و دائم به بزرگترها نق نزن. 7- در مورد خصوصیات جسمی دیگران اظهار نظر نکن، مگر اینکه بخواهی از آنها تعریف کنی که باعث می‌شود آنها خوششان بیاید. 8- هنگامی دیگران از تو می‌پرسند، حالت چطور است، به آنها پاسخ بده و بعد حال آنها را هم بپرس. 9- هنگامی در خانه دوستت هستی، به یاد داشته باش که از والدین دوستت به خاطر اجازه دادن به رفتن به خانه آنها تشکر کنی. 10- اگر دری بسته بود، پیش از وارد شدن، ابتدا به در ضربه بزن، و منتظر بمان تا ببین پاسخی داده می‌شود یا نه. 11- هنگامی که تلفن می‌زنی، اول خودت را معرفی کن و بعد بپرس آیا می‌توانی با شخص مورد نظرت صحبت کنی یا نه. 12- به دیگران احترام بگذار و اگر به تو هدیه‌ای دادند، بگو: "متشکرم." به جای ای‌میل زدن، نوشتن یک نامه دست‌نویس تشکر بسیار موثر است. 13- در مقابل بزرگسالان از کلمات ناشایست استفاده نکن. آنها خودشان همه این کلمات را بلدند و استفاده تو از این کلمات باعث ملال و ناخشنودی آنها می‌شود. 14- افراد را با نام‌های تحقیرآمیز صدا نزن. 15- دیگران را به هیچ دلیلی مسخره نکن. این کار باعث می‌شود در نظر دیگران آدم ضعیفی به نظر برسی، و دست انداختن دیگران کار نادرستی است. 16-حتی اگر یک بازی یا مراسم برایت خسته‌کننده است، آرام بنشین و خودت را علاقمند نشان بدهد. بازیکنان یا نمایش‌دهندگان دارند حداکثر تلاش‌شان را می‌کنند. 17-اگر به کسی تنه زدی، فورا بگو "ببخشید." 18-هنگام سرفه یا عطسه کردن دهانت را بپوشان و در جلوی دیگران فین نکن. 19- اگر می‌خواهی از دری عبور کنی، ببین آیا می‌توانی در را باز نگهداری تا کسی دیگری هم از آن رد شود. 20- اگر به پدر و مادر، معلم یا همسایه‌‌ای برخوردی که دارد کاری را انجام می‌دهد، از او بپرس کمک می‌خواهد. اگر جواب مثبت بود، به او کمک کن- به این ترتیب ممکن است چیز جدیدی یاد بگیری. 21- هنگامی که بزرگسالی از تو تقاضای انجام کاری را کرد، با روی گشاده و بدون نق زدن به او کمک کن. 22- هنگامی که کسی به تو کمک کرد، بگو: "متشکرم." این شخص احتمالا بار دیگر هم به تو کمک خواهد کرد. این امر به خصوص در مورد معلمان مصداق دارد! 23- از وسائل غذا خوردن درست استفاده کن. اگر نمی‌دانی که چطور با این وسائل غذا بخوری، از پدر و مادر تقاضا کن به تو آموزش دهند، یا دقت کن آنها از این وسائل چطور استفاده می‌کنند. 24- هنگام غذا خوردن روی ران‌هایت دستمال سفره بگذار و از آن برای پاک کردن دهانت در هنگام لزوم استفاده کن. 25- برای برداشتن چیزها از روی میز غذا خم نشو؛ از دیگران تقاضا کن آن را به تو رد کنند. منبع مقاله...
  5. ضمن عرض سلام خدمت شما دوستان ویاران تالار ومباحث خانواده موضوع این بحث کمی از خط قرمزهای جامعه فراتر میره میخوایم با همفکری ونظرات شما موضوعی رو به چالش بکشیم که شاید کمتر بهش توجه میشه موضوعی که به نظر من نه تنها بی اهمیت بلکه مهمترین موضوع تربیتی در بین مباحث تربیتی فرزندان میتونه قلمداد بشه در جامعه ای که فضای بسته آن دختران رو از سن 9 سالگی وپسران رو در سنین 14 یا 15 سالگی چناندر منگنه قرار میده که حتی اگه بچه بخواد راجع به مسائل جنسی چیزی ازوالدین بپرسه چنان توبیخ وسرزنش میشه که تا عمر داره دراین مورد سوال نمیکنه ولی سوالش حل نشده باقی میمونه ودر اغلب موارد خودش درصدد پاسخگویی به سوالات برمیاد ومشکلاتی به بار میاد که بسیار در بین جوانان بارز وآشکار است میل شدیدبه خودنمایی گرایش فرزندان به سمت عکسها وفیلمهای غیراخلاقی وغیرانسانی پرخاشگری انحرافات دررفتارهای جنسی عقده های ناشی از سرکوبی وبسیاری ناهنجاری ها که اگه در محیط خانواده زمینه پاسخگویی صحیح به این سوالات باشه شاید فرزندان دیگه به سمت این انحرافات کشیده نشوند یا کمتر بروند. شما نظرتان چیست؟ به نظر شما تربیت صحیح جنسی فرزندان در یک خانواده از چه سنی باید اغاز شود وتحت چه شرایطی؟ منتظر شنیدن نظرات شما هستیم لازم به تذکر نیست که پستهای اسپم رو معمولا بدون اطلاع پاک میکنم
  6. با سلام خدمت شما عزیزان نمیدونم تاحالا حتما اگه دختر هستید خواستگار داشتید واگر پسر باشید چند جایی رو به خواستگاری رفتید بعد از اینکه خانوانده طرف مقابل رو دیدید غیر از اینکه با صحبتهای اولیه کمی نسبت به اونا شناخت پیدا میکنید اما مرسومه که یه تحقیقات محلی روهم انجام میدهند واسه اینکه نسبت به اون خونواده شناخت پیداکنند.. میزگرد این دوره مربوط میشه یه همین تحقیقات محلی. به نظر شما آیا این تحقیقات میتونه سند معتبری بر خوبی یا بدی خانواده ها باشه؟ منتظر نظراتتون هستم
  7. peyman sadeghian

    جملاتی که ممنوع اند

    بعضی مواقع، ما ابتدا صحبت می کنیم و بعد در باره آنچه گفته ایم به تفکر می پردازیم. در حالی که به عنوان پدر و مادر، باید به یاد داشته باشیم که کودکان گفته های ما را خیلی جدی می گیرند و اغلب به آن بها می دهند، حتی وقتی که ما منظور خاصی از گفتن آن مطالب نداریم. کافی است که ببینیم گفته های پدران و مادران تا چه اندازه روی ما تأثیرگذار بوده است. دوستانی را می شناسیم که آنچه را والدینشان 20 سال پیش به آنها گفته اند چه خوب و چه بد، به یاد دارند. ما باید مواظب تأثیر گفته هایمان روی کودکان باشیم. انتخاب کلمات بسیار مهم است. قدرت آنها در ساختن، تشویق کردن و مقتدر کردن بسیار زیاد است و برعکس، می تواند مخرب و تضعیف کننده بچه ها باشد. در ادامه این یادداشت به برخی از اشتباهات گفتاری رایج والدین در برخورد با فرزندان و شیوه درست بیان آنان اشاره می نمائیم؛ امید است شما والد گرامی و متعهد، بتوانید با شناخت جملات منفی ومخرب و متعاقب آن حذف آن جملات از خزانه گفتمانی خود با فرزند، گامی مهم را در جهت پرورش صحیح و مدبرانه خود بردارید. آن جملات عبارتند از: از چه رو نمی‌توانی مانند فلانی باشی؟ "مریم" پیوسته تکالیفش را انجام می‌دهد و دندان هایش را مسواک می‌زند. لیکن برادرش "رضا"، این گونه نیست و تمام امور را باید به وی یادآور شد. چرا او قادر نیست همانند " مریم " باشد؟ روان شناسان گفته‌اند که مقایسه صرفا موجب افزایش حسادت بین برادر و خواهر می‌گردد. به باور یک روانشناس کودک" در صورتی که بچه‌ای با خواهر یا برادرش یا بچه دیگری مقایسه شود، احتمالا از وی بیزار می‌گردد. در عوض مقایسه کردن بچه‌ها، برای فرزندتان دقیقا مشخص سازید که از او چه می‌خواهید؟! اتاق تمیز؟ میز مرتب؟ آن بخش از کردار بچه را که مایلید تغییر کند، به دقت مشخص سازید. برای فرزندتان تشریح کنید که خوی‌های نیکو، چه یاری‌هایی به او می‌کند. مثلا به او توضیح دهید که عادت انجام به موقع تکالیف، سبب می‌شود نمرات ممتازی کسب کند و در این حالت نباید دلواپس باشد که تابستان نیز به مدرسه برود. چنانچه بچه متوجه شود که شما میل دارید وی، کردارش را در پاره ای از موارد عوض کند تا بهتر از آنچه هست، بشود، در این صورت یقینا تغییرات فرزندتان را شاهد خواهد بود. چرا مانند بچه های خردسال رفتار می‌کنی؟ رفتار فرزند هفت ساله شما در یک تالار غذاخوری مانند بچه چهارساله است. شما شرمنده می‌شوید و به وی یادآوری می‌کنید که به چه دلیل نظیر خردسالان رفتار می‌کنی؟ پیامد کار چه می‌شود؟ به بچه اهانت شده و او اکنون با تنفر فراوان، همه نمک را از درون نمکدان بیرون می‌ریزد! از اطلاع خود در مورد استعدادهای فرزندتان برای ترغیب و پیشرفت وی سود بجویید نه این که برچسب شخصیتی به وی بزنید. به عنوان مثال اگر بگویید:" تو با هوشی و من می‌دانم که اینکار از عهده ات بر می‌آید" خیلی دلگرم کننده تر و ملایم تر از این است که چنین بگویید:" تو باهوش ترین بچه دنیا هستی" عوض ناراحت ساختن بچه، بکوشید شرایطی را مهیا سازید که از پس تغییر دادن فرزندتان به طرز دلخواه برآیید. نسبت به رفتار فرزندتان، به نحو غیر مستقیم بازتاب نشان دهید. مثلا می‌توانید بگویید:" می‌دانم که دوست داری پیش از رفتن به بستر، تلویزیون تماشا کنی و من مایل نیستم این فرصت را از تو بگیرم، ولی چنان چه تغییر رویه ندهی، نمی‌گذارم چنین کنی." با این حرف بچه در می‌یابد که احتمالا آن چیزی را که دوست دارد، از کف می‌دهد. چرا این اندازه ژولیده و نامرتبی؟ فرزندتان، پوشاک نظیف و مرتبی به تن دارد، لیکن درست یک ساعت بعد با یک تی شرت کثیف، شلوار پاره و موهای به هم ریخته جلوی شما حاضر می‌شود. انتقاد کردن از بچه، زمینه را برای کشاکش فراهم می‌سازد. امکان دارد پدرومادر بپرسند، پس ما برای مهار فرزندمان چه باید بکنیم؟ روانشناسان بدین سوال، این سان جواب می‌دهند:" هنگامی‌که بچه تصمیم می‌گیرد با دوستانش بیرون برود، بگذارید هر لباسی را که مایل است، بپوشد لیکن چنان چه با شما برای شام خوردن بیرون می‌آید، نباید هر لباسی را که می‌خواهد، بپوشد. فرزندتان باید فرابگیرد که در موقعیت های متفاوت، چه بپوشد. والدین می‌توانند شیوه صحیح را درباره موضوعات گوناگون به بچه بگویند". تو بامزه ترین، قشنگ ترین و زورمندترین بچه دنیایی! حتی یک لقب مثبت نابجا احتمالا باعث محدودیت بچه شده و مانع می‌شود که وی خودش را به واقع آن گونه که هست، ببیند و بشناسد. مثلا چنانچه بگویید:" تو از تمام بچه ها، هوشمندتری"، امکان دارد سبب شود که او حس کند، هیچ گاه با شکست روبه رو نمی‌شود. از اطلاع خود در مورد استعدادهای فرزندتان برای ترغیب و پیشرفت وی سود بجویید نه این که برچسب شخصیتی به وی بزنید. به عنوان مثال اگر بگویید:" تو با هوشی و من می‌دانم که اینکار از عهده ات بر می‌آید" خیلی دلگرم کننده تر و ملایم تر از این است که چنین بگویید:" تو باهوش ترین بچه دنیا هستی" می‌توانید این مورد را بیازمایید. یقینا برچسب بد زدن به بچه مانند غیب گویی از منش وی عمل می‌کند. به عنوان مثال اگر به او گفته شود "تنبل"، مایل است حتی تنبل تر اقدام کند زیرا مطمئنش ساخته اید که تن پروری جزو جدانشدنی شخصیت اوست. پدر و مادر باید بکوشند عوض لقب منفی به کودک دادن، آن چیزی را که به واقع مورد نظرشان است، بر زبان بیاورند. آیا بچه کلا تنبل است؟ امکان دارد او امور روزانه اش را بدون یادآوری به اجرا در نیاورد. در این صورت والدین باید بچه را با روش جایزه دادن یا تبیه کردن، ملزم به انجام کارهای روزمره کنند. تو چقدر احمق هستی! یکی از هدف‌های اصلی در تربیت فرزند، ایجاد اعتماد به نفس در بچه است. به جای چنین عباراتی، جهت بهبود کردار فرزندتان اهتمام ورزید سخنان ترغیب کننده و مثبت بیان دارید. به او یاد بدهید که چگونه کاری را به درستی صورت دهد. مثلا، چنان چه فرزندتان بدون توجه به رفت و آمد خودروها، به وسط خیابان می‌دود، می‌توانید به وی بگویید:" موقع عبور از خیابان، باید دستم را بگیری". هنگامی‌که بچه دستتان را گرفت، اضافه کنید:" تو خیلی باهوشی که دستم را میگیری. حالا می‌توانیم با خیال راحت از خیابان رد شویم." برخی اوقات آرزو می‌کنم که ای کاش بچه ای نداشتم آنچه فرزندتان از عبارت بالا می‌فهمد، این است: " تو ارزش نداری و من تو را نمی‌خواهم". او این حرف را به دل می‌گیرد و حتی تا بزرگسالی به یادش می‌ماند. آیا شما اینقدر بی خردید که به بچه بگویید:" ای کاش اصلا تورا نداشتم!". در عوض چنین بگویید:" بعضی وقت ها مرا خیلی ناراحت می‌کنی." بهتر آن است که پدر و مادر قواعد پیش گقته را اجرا کنند تا بدین حد از خشمناکی نرسند. وقتی بچه می‌داند که پدرومادرش چه انتظاری از وی دارند و مشاهده می‌کند که با او دمسازند، یقینا رفتار نیکوتری در پیش خواهد گرفت مرا تنها بگذار تمام پدر و مادرها پاره‌ای اوقات مایلند تنها باشند. ولی در صورتی که پرخاش کنان از فرزندتان بخواهید که ایشان را به حال خود گذارد، می‌اندیشد که دوستش ندارید. سعی کنید بچه‌ها را در انجام امور روزانه شرکت دهید. حتی یکی بچه سه ساله هم می‌خواهد در آماده ساختن میز شام یاری کند. اگر موقعی که بچه ها به شما احتیاج ندارند، وقتی را برای سپری ساختن با آنان اختصاص دهید، در این حالت زمانی که توجه شما به اجرای سایر امور است، بچه ها کمتر مزاحم شما می‌شوند.آن هنگام که لازم است تنها باشید، می‌توانید به بچه بگویید:" من خیلی تو را دوست دارم، اما حالا بسیار کار دارم." به او فرصت دهید که دریابد شما بعدا مدتی را با او می‌گذرانید. در صورتی که فرزندتان اصرار کرد، می‌توانید بگویید:" چنانچه بار دیگر حرفم را قطع کردی، ناچارا باید به اتاقت بروی، چون اینجا اتاق من است." این روشی در جهت دور کردن بچه نیست بلکه یک راه کار تربیتی به حساب می‌آید. خفه شو! این عبارت سبب می‌گردد که بچه حس کند شما کوچک ترین علاقه‌‌ای به شنیدن نظرش ندارید و اندک اندک به این نتیجه دست می‌یابد که او فردی ناتوان در طرح هر پیشنهادی است. شما می‌توانید با آرامش و خونسری به او بگویید:" ساکت باش" و اگر این لحن کلام بی اثر باشد، آن را با خونسردی لیکن محکم تر بیان کنید. یا امکان دارد تلویزیون را خاموش کنید و وی را به اتاقش بفرستید. یادتان باشد که بچه ها همه چیز را از انگاره (الگوی) خود فرا می‌گیرند. در صورتی که می‌خواهید فرزندتان مودب باشد، باید نخست خودتان با ادب باشید. هیچ گاه به هم سن و سالتان نمی‌گویید" خفه شو!" پس به بچه تان هم نباید چنین حرفی بزنید. این کار را بکن وگرنه...! ترساندن‌های بی‌مورد، در نهایت به زدوده شدن قدرت شما می‌انجامد. این قبیل گفتار سبب می‌گردد که بچه به رفتار ناپسندش ادامه دهد تا ببیند شما تصمیم دارید چه کنید. روش مطلوب، چینش تنبیه ویژه ای است که می‌توانید به کار ببندید. مثلا به اوبگویید: " اگر حالا دست از این کارت نکشی، یک هفته کامل باید در خانه بمانی." یا " در صورتی که مجددا این عمل را تکرار کنی، حق نداری پس از ناهار بازی کنی." اینجاست که بچه می‌فهمد شما قادرید او را از برخی چیزهایی که دوست دارد، محروم سازید. اگر حالا همراه من نیایی، دیگر با تو کاری ندارم و برای همیشه کنارت می‌گذارم! هر گز بچه ها را از رهاکردنش نترسانید. پدر و مادر باید برای فرزندشان پناهگاه امنی باشند، تا از آنجا بچه ها بتوانند به دنیا گام نهند. در غیر اینصورت آنان از حیث رفتاری، به افرادی وابسته وبدون اعتماد به نفس بدل می‌گردند. چنانچه کودک نوپایی دارید که گوشه خیابان نشسته و تکان نمی‌خورد، باید بگویید:" یا با من بیا یا دستت را می‌گیرم و با خود می‌برم." و اگر ضرورت ایجاد کرد، بلندش کنید و با خود ببرید. اگر فرزندتان دوست دارد وقت تلف کند، بکوشید به وی توجه بیشتری داشته باشید. مثلا بگویید:" تو دقیقا پنج دقیقه وقت داری تا با دوستت بازی کنی و بعد باید برویم." این کلام موثرتر از آن است که بچه را بترسانید به این که او را می‌گذارید و می‌روید. اگر حرف‌های ناصحیح به فرزندتان زده‌اید، فرصت‌های زیادی برای جبران آنها ندارید. باید اذعان داشت که اینان ویژگی برگشت ناپذیری دارند روانشناسی موسوم به فلمینگ توصیه می‌کند که: " به نزد فرزندتان بشتابید، وی را در آغوش بگیرید و بگویید من حرف‌های زشتی به تو زده ام؛ برخی اوقات که از کوره در می‌روم، سخنانی به تو می‌گویم که به هیچ عنوان دوست ندارم متاسفم." این برخورد نه فقط موجب بهبودی رابطه شما با فرزندتان می‌شود، بلکه ایشان می‌آموزند که وقتی در شرایطی قرار می‌گیرند که سبب خشمگینی‌شان می‌گردد، باید چه کرده و چگونه خویشتن را مهار کنند. این دستور مهم را به خاطر بسپارید:" پیوسته دست به کاری بزنید که بچه‌ها پی ببرند، دوستشان دارید." بخش خانواده ایرانی تبیان گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی
×
×
  • اضافه کردن...