رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'جهان داستانی پل استر'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. تاوان جاه طلبی امپراتوری می خواهم مقاله را با یک واکنش پل استر آغاز کنم. واکنشش به عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر و اعتراضش به اینکه چرا باید یک شهر، یعنی نیویورک، بهای جاه طلبی های یک امپراتوری، یعنی ایالت های متحد امریکا را بپردازد. چرا این واکنش استر برایم اینقدر مهم است؟ به این دلیل ساده که چه بسا توضیح چند وجه از کار اوست. پل استر، متولد ۱۹۴۷ نیوآرک، در ۱۲ کیلومتری منهتن است و همان جا نیز بزرگ شده است. در سال های ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۷ دانشجوی ادبیات فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی دانشگاه کلمبیاست و در ابتدا کارش را با ترجمه شاعران فرانسوی به انگلیسی آغاز می کند: ژاک دوپن و آندره دو بوشه که اتفاقاً هر دو از دوستان و نزدیکان رنه شار یعنی مهم ترین شاعر فرانسوی مکتب مالارمه است که اتفاقاً استر او را نیز به انگلیسی ترجمه خواهد کرد. در ۱۹۶۷ از اعزام به جنگ ویتنام نجات می یابد و به پاریس می رود تا در IDHEC سینما بخواند، اما در کنکور ورودی شکست می خورد و ۱۰ سالی را به سختی با فیلمنامه نویسی برای سینمای صامت، مقاله نویسی در نشریه های مختلف و ترجمه می گذراند. همزمان هم شعر می گوید و هم نمایش های تک پرده ای می نویسد. در ۱۹۷۹ با فوت پدر ارثیه ای به او می رسد که از فقر روزمره نجاتش می دهد و نگارش اختراع انزوا را – به یاد پدر – در پی دارد. اشتهار او از ۱۹۸۶ و انتشار بخش نخست از سه گانه نیویورک، یعنی شهر شیشه ای آغاز می شود و تا ۱۹۹۴ و انتشار مستر ورتیگو چندین رمان بزرگ مانند مون پالاس، موسیقی شانس، کشور آخرین ها و لویاتان می نویسد. تا ۱۹۹۹ و انتشار تیمبوکتو، به مدت پنج سال، رمان دیگری نمی نویسد و سرگرم کار سینماست (با وین وانگ دو فیلم دود و بروکلین بوجی را کار می کند و در ۱۹۹۷ راساً دست به کار فیلم لولو و پل می شود که نه باب طبع منتقدان می افتد و نه مخاطبان. درست مثل فیلم زندگی درونی مارتین فراست که در ۲۰۰۷ فیلمنامه نویس و تهیه کننده آن می شود. پس از تیمبوکتو در ۲۰۰۲ کتاب اوهام، در ۲۰۰۴ شب پیشگویی، در ۲۰۰۵ دیوانگی های بروکلین، در ۲۰۰۷ پرواز در اتاق تحریر، در ۲۰۰۹ مردی در تاریکی و در ۲۰۱۰ ناپیدا و سانست پارک را می نویسد. تا جایی که می دانم یکی از رمان های استر که هنوز به فارسی برگردانده نشده، نخستین رمان اوست؛ رمانی پلیسی به اسم Squeeze Play که در ۱۹۸۲ با نام مستعار پل بنجامین منتشر می کند و برای دوستانی که دود را دیده اند، پل بنجامین ضمناً نام نویسنده ای است که در این فیلم زنش تصادفاً به قتل رسیده و برای مجله نیویورک تایمز، «قصه کریسمس اوگی ورن» را می نویسد. Squeeze Play اصطلاحی است مربوط به بیسبال و تصور نمی کنم معادل فارسی داشته باشد. اما بیسبال نیز یکی از مضمون های بازگشت کننده آثار استر است. در Squeeze Play که شاید بشود آن را «توپ خطا» ترجمه کرد، ماکس کلاینِ حقوقدان با آگاهی یافتن از فاصله ای که میان قانون و عدالت واقعی وجود دارد، استعفا می دهد و کارآگاه خصوصی می شود. چپمن که سابقاً و تا یک تصادف فجیع رانندگی قهرمان بیسبال بوده و اینک می خواهد وارد مبارزه انتخاباتی شده و سناتور شود، نامه ای بی امضا دریافت کرده که از او می خواهد به قراردادی که از آن خبر ندارد، عمل کند. چپمن از کلاین کمک می خواهد و خودش کشته می شود. کلاین بی محابا و به رغم تهدیدها و حتی چند بار کتک خوردن به تحقیق خود ادامه می دهد. لجاجت کلاین بی شباهت به لجاجت کوین در شهر شیشه ای نیست با این تفاوت که کلاین، کارآگاهی خصوصی است زاده تخیل پلیسی نویسی به نام پل بنجامین که واقعیت بیرونی ندارد چون اسمی جعلی است. حال آنکه کوین پلیسی نویسی است زاده تخیل رمان نویسی به نام پل استر که واقعیت بیرونی دارد اما هویت کارآگاهی او جعلی است چون به اشتباه با کارآگاهی به نام پل استر اشتباه گرفته شده است و باید درباره تندرویی مذهبی به نام پیتر استیلمن تحقیق کند که پس از آزادی از زندان، اینک سودای اختراع زبانی جدید را برای نجات بشریت از عدم درک حاکم دارد. و جالب اینکه وقتی کوین به دیدار استر می رود، این یک که در واقعیت داستانی کارآگاه خصوصی است با او بیشتر درباره دن کیشوت حرف می زند که هم نخستین قهرمان رمان – در معنای مدرن آن است – و هم قهرمانی است وهم زده. در بخش دوم سه گانه نیویورکی، یعنی ارواح، شخصی مجهول الهویه که سفید معرفی می شود، از کارآگاهی مجهول الهویه که آبی نامیده می شود، می خواهد شخص مجهول الهویه ای را که سیاه نامیده می شود و روزهایش را به بطالت می گذراند، تعقیب کند و سر آخر معلوم می شود که سیاه همان سفید است، انگار تنها سودای سیاه یا سفید از توسل شان به رنگ سوم، تماشای تصویر خودش از دریچه چشم دیگری است، اما تصویری که ضمناً قرار است کاملاً خصوصی گزارش شود – جالب است که سوفی کال، پرفورمنس کار فرانسوی که الگوی ماریای کتاب اوهام است نیز یکی از نمایشگاه هایش عکس هایی است که کارآگاهان خصوصی که مخفیانه برای تعقیب خودش استخدام کرده، از او گرفته اند. در بخش سوم سه گانه، اتاق دربسته، نویسنده ای گمنام به نام فانشاو مفقود می شود و دستنوشت ها و زن و پسرش (به نام های سوفی و بن) را به راوی می سپارد. راوی دستنوشت ها را نشر می دهد، فانشاو مشهور می شود، راوی با سوفی ازدواج می کند تا سر آخر دریابد که فانشاو زنده است و از امریکا به نایت کلاب های پاریس پناه برد. جالب است بدانیم که فانشاو ضمناً اسم نخستین رمان ناثانیل هاثورن است؛ رمانی که در ۱۸۲۸ منتشر شده و نام مولف ندارد. آنچه در سه گانه مهم تر می نماید جست وجوی هویت است و آزادی.
×
×
  • اضافه کردن...