جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'جرائم بی قربانی'.
2 نتیجه پیدا شد
-
در اصطلاح جرائم بی قربانی به فعالیت هایی گفته میشود که افراد کم وبیش ازادانه به انها اشتغال دارند بی انکه مستقیما به دیگران زیانی برسانند، اما به عنوان فعالیتهای غیر قانونی تعریف شده اند(استفاده از مواد مخدر ، اشکال مختلف قمار یا فحشا ...) (Schur,1965;Geis.1972) . اصطلاح جرائم بی قربانی کاملا دقیق نیست ، زیرا افرادی که معتاد به مواد مخدر یا قمارباز میشوند به مفهومی قربانی یک نظام تبهکاری سازمان یافته میگردند. اما از انجا که هرچه برسراین افراد می اید اساسا نتیجه اعمال خودشان هست بسیاری استدلال میکنند که این وظیفه حکومت نیست که دراینگونه فعالیتها مداخله کند واینکه این عادات باید جرم زدائی شود بعضی مولفان پیشنهاد میکنند که فعالیتهایی که افراد بنابر اراده خویش وازادانه به ان میپردازند نباید غیرقانونی باشد(مادامی که به ازادی دیگران تجاوز نمیکنند یا موجب ازار وزیان انها نمیشوند) مخالفان ادعا میکنند که حکومت باید نقش نگهبان اخلاقی مردمی را که تحت اداره ان هستند داشته باشد وبنابراین حق دارد که دست کم بعضی از این انواع فعالیت را غیر قانونی تعریف کند. شگفت انکه این استدلال اغلب توسط محافظه کاران مطرح میشود که از جهات دیگر بر ازادی فرد از مداخله دولت تاکید میکنند. بدیهی است مساله بسیار پیچیده است. ایا کسی با اسیب زدن به خود به دیگران اسیب میرساند، به عنوان مثال ، یک معتاد به مواد مخدر به خانواده اش اسیب میرساند؟تا چه اندازه میتوان اینگونه استدلالها را پذیرفت؟ جامعه شناسی گیدنز صفحه 189
-
در اصطلاح جرائم بی قربانی به فعالیت هایی گفته میشود که افراد کم وبیش ازادانه به انها اشتغال دارند بی انکه مستقیما به دیگران زیانی برسانند، اما به عنوان فعالیتهای غیر قانونی تعریف شده اند(استفاده از مواد مخدر ، اشکال مختلف قمار یا فحشا ...) (Schur,1965;Geis.1972) . اصطلاح جرائم بی قربانی کاملا دقیق نیست ، زیرا افرادی که معتاد به مواد مخدر یا قمارباز میشوند به مفهومی قربانی یک نظام تبهکاری سازمان یافته میگردند. اما از انجا که هرچه برسراین افراد می اید اساسا نتیجه اعمال خودشان هست بسیاری استدلال میکنند که این وظیفه حکومت نیست که دراینگونه فعالیتها مداخله کند واینکه این عادات باید جرم زدائی شود بعضی مولفان پیشنهاد میکنند که فعالیتهایی که افراد بنابر اراده خویش وازادانه به ان میپردازند نباید غیرقانونی باشد(مادامی که به ازادی دیگران تجاوز نمیکنند یا موجب ازار وزیان انها نمیشوند) مخالفان ادعا میکنند که حکومت باید نقش نگهبان اخلاقی مردمی را که تحت اداره ان هستند داشته باشد وبنابراین حق دارد که دست کم بعضی از این انواع فعالیت را غیر قانونی تعریف کند. شگفت انکه این استدلال اغلب توسط محافظه کاران مطرح میشود که از جهات دیگر بر ازادی فرد از مداخله دولت تاکید میکنند. بدیهی است مساله بسیار پیچیده است. ایا کسی با اسیب زدن به خود به دیگران اسیب میرساند، به عنوان مثال ، یک معتاد به مواد مخدر به خانواده اش اسیب میرساند؟تا چه اندازه میتوان اینگونه استدلالها را پذیرفت؟ جامعه شناسی گیدنز صفحه 189