رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تکه کلام'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. تکه کلام های بازیگر نقش اول سریال دودکش این روزها دهان به دهان می پرخد. اما این تکه کلام ها از کجا آمده و چه کاربردی دارد؟ «خدایا ما را بخاطر قمپوزهایی که تابه حال در کردیم و لُغُزهایی که خواندیم ببخش و بیامرز و در آمپاس قرارنده... الهی آمیییین». به گزارش مجله مهر شاید اگر این پیامک بامزه، یک ماه زودتر میان مردم دست به دست می شد، کسی نمی توانست زیاد از مفهومش سردربیاورد. اما وقتی این اصظلاحات در ماه مبارک رمضان هرشب بارها و در موقعیت های مختلف، در سریال «دودکش» و از زبان شخصیت اصلی سریال شنیده می شود، خیلی زود ان را تبدیل به تکه کلام های محبوب میان مردم کرده است. اما این تکه کلام ها چه معنایی دارد و در چه مواردی گفته می شود؟ قُمپُز در کردن:این اصظلاح از زمان جنگ دولت عثمانی با ایران مورد استفاده قرار گرفت. قمپزنوعی توپ جنگی سَرپُر بود که دولتِ امپراطوری عثمانی در جنگهایش با ایران به کار می برد. قمپز اما برخلاف توپ های جنگی دیگر، هیچ اثر تخریبی نداشت و تنها در نقاط کوهستانی شلیک می شد تا با کمک پژواک صدا در کوهستان،صدای مهیبی تولید کند و موجب رعب و وحشت سربازان ایرانی شود. این توپ گلوله ای نداشت و فقط در آن مقدار زیادی باروت می ریختند و پارچه های کهنه و مستعمل را با سُنبه داخل آن می کردند و می کوبیدند تا کاملا سفت و محکم شود و سپس آن را شلیک می کردند. چندی بعد که ایرانیان به ماهیت دروغین و توخالی این توپ ها پی بردند، اصطلاح «قمپز در کردن» را برای ادعایی که سروصدای زیادی دارد اما بی اثر و دروغین است به کار می بردند. لُغُز خواندن :در لغت نامه دهخدا، معنای لغز که از نظر دستوری «مصدر مرکب» تعریف شده، این طور بیان شده است:«بر کسی عیب گرفتن, به کنایه از کسی بد گفتن, کرکری خواندن.» اصطلاح لغز خواندن وقتی استفاده می شود که کسی از روی دشمنی یا حسادت و مدعی بودن، حرفی بزند یا از کسی بدگویی کند. هرچند گفته می شود لغز، نام دیگر علم «منطق» هم بوده است و فیلسوفان باستان علم منطق را به نام لغز می خواندند. شاید به همین دلیل باشد که لغز را کلام پیچیده و غیرقابل درک هم معنا کرده اند. ان قُلت آوردن:ریشه این واژه عربی از یک جمله آمده است. در واقع معنای واژه به واژه این عبارت، «اگر تو بگویی» است. این تکه کلام وقتی به کار می رود که مخاطب سعی در ایرادگرفتن و اشکال تراشی بیهوده از حرف های گوینده و یا کار و عمل او را داشته باشد. آن موقع است که گوینده تذکر می دهد:«ان قلت نیار»! آمپاس:شاید مورد استفاده ترین اصطلاح میان تکه کلام های سریال دودکش، همین اصطلاح باشد. آمپاس از واژه آلمانی Engpass پرفته شده و وارد زبان فارسی شده است. این واژه آلمانی در لغتنامه دهخدا به معنای تنگنا ، فشار و کار انجام شده آمده است. آچمز :شطرنج بازها این اصطلاح را خیلی خوب می شناسند. این اصطلاح که ریشه ترکی دارد، در شطرنج وقتی استفاده می شود که یکی از مهره های شطرنج در موقعیتی قرار می گیرد که اگر حرکت داده شود، مهره شاه در موقعیت کیش قرار می گیرد و بنابراین چاره ای ندارد جز این که یا از جایش حرکت نکند و یا این که مهره شاه به خانه های دیگر منتقل شود تا از خطر کیش دور شود. معمولا مهره هایی که در موقعیت آچمز قرار می گیرند، با همین ترفند توسط حریف از جریان بازی خارج می شوند. بنابراین اصطلاح آچمز شدن وقتی استفاده می شود که فردی در موقعیت انجام شده قرار بگیرد و چاره ای نداشته باشد جز این که کاری را به اجبار انجام دهد. معنای لغوی آچمز در زبان ترکی هم «بازنشدنی» است. ضرس قاطع:این اصطلاح از دو واژه تشکیل شده. ضرس به معنای دندان تیز و برنده است. اما این اصطلاح دوکلمه ای وقتی به کار می رود که بخواهند از چیزی، حرفی یا کاری با قاطعیت دفاع کنند. آن موقع است که می گویند:«به ضرس قاطع می گم ...» منبع
  2. بچه موش‌های عزیز گفتم یا نگفتم در این مطلب سراغ عروسك‌هایی رفته‌ایم كه «تكیه‌كلام»‌های ماندگار و خاطره‌انگیزی داشته‌اند. مرور فهرست این عروسك‌ها نشان می‌دهد كه اتفاقا بیشترشان جزو شخصیت‌های معروف و محبوب تلویزیونی هستند. عروسكی می‌تواند تكیه‌كلام داشته باشد كه واجد هویتی مستقل باشد. این عروسك با تكرار یك كلمه یا جمله منحصربه‌فرد خودش را در ذهن مخاطب ماندگار می‌كند و جذابیت كل اثر را بالا می‌برد. به عنوان مثال «فامیل دور»‌ مجموعه «كلاه قرمزی»‌ را به عنوان آدمی عجول و مضطرب می‌شناسیم و وقتی او مدام تكرار می‌كند «شما درباره من چی فكر می‌كنین» این جمله كاملا همراستا با ویژگی‌های رفتاری‌اش قرار می‌گیرد. فامیل دور نگران قضاوت دیگران است و می‌خواهد خودش را اصلاح كند. جملاتی كه در این مطالب می‌خوانید توسط عروسك‌ها بیان شده و تا مدتی سر زبان‌ها افتاده‌اند. برخی عروسك‌ها، دیالوگ‌هایشان را در مسیر قصه گفته‌اند و برخی در ترانه تیتراژ. مرور دوباره این تكیه‌كلام‌ها ما را به دنیای پرخاطره عروسك‌های تلویزیونی پرتاب می‌كند. مجموعه كلاه قرمزی كلاه قرمزی:سلین: سلام / خوفین: خوبین / اكشال نداره: اشكال نداره / جوف آب: جوب آب/ اهین: بله / آی مرجی: آقای مجری / خوگشل: خوشگل / محسولیت: مسئولیت/ سلط:‌ سطل،‌ نفص: نصف/ تولد عید شما مبارك/ دیگه تهنا نیستیم/ سلام الاغ عزیز حالت چطوره؟/ می‌خوام برم تلفزیون. پسرخاله: چی گفتی؟ نه فقط میخوام ببینم چی گفتی؟... مگه چیه؟... عیده دیگه،‌ همه باید به هم كمك كنیم. می‌خوای برم نون بگیرم؟ می‌خوای برم نفت بگیرم؟ آب بیارم؟ خب گناه داره، دلم سوخت، بچه است، نمی‌تونه بگه چی می‌خواد. پسرعمه زا: كلاه قرمزی هوووووووو... چی جوری شد؟ یك بار دیگه بوگو. ها؟ ما نمی‌فهمیم ای چی می‌گه. فامیل دور:آقای مجری، سال نوتون مبارك، صد سال به این سال‌ها، هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، آقای مجری! نخوردیم نون گندم، دیدیم كه دست مردم... بهرام كه گور می‌گرفتی همه عمر، دیدی كه چگونه «دور» بهرام گرفت! در بستنی رو باید بست،‌ راه رفتنی رو باید رفت. همساده: خرد و خاكشیر شدیم آغو، له‌له شدیم، داغون، به خاك سیاه نشستم‌ها. جیگر: گفتم یا نگفتم؟‌ خونه مادربزرگه مادربزرگه: جان‌قربان. هاپوكومار:صاحب، كرداهه ( او لهجه هندی داشت و صاحبش را گم كرده بود.)‌ مدرسه موش‌ها نارنجی: ایش، حالم به هم می‌خوره از این بچه موش‌های بی‌تربیت. دم باریك: موش موشك من، می‌خوره غصه، كه نمی‌تونه بره مدرسه گوش دراز: دیو، دیو، دارم می‌شنوم، صدای پای یك موش بزرگ را می‌شنوم. معلم: بنشینید بچه موش‌های عزیز! خوش خواب: من كی‌‌ام؟ اینجا كجاست؟ سنجد سنجد: برمی‌گردم. زی‌زی‌گولو زی‌زی‌گولو: امیر آقای جمالی و آقای پدرآقا را با تشدید و آهنگ خودش تلفظ می‌كرد،‌ مادرخانومی زی‌زی گولو هیچ وقت هیجان‌زده نمی‌شد. مثلا وقتی دید آقای جمالی از یك بلندی افتاد، گفت:‌ آقای جمالی مرد! او جمله‌ای داشت كه وقتی آن را می‌خواند، اتفاقات عجیب و غریب می‌افتاد. جمله‌اش این بود: زی‌زی گولو آسی‌پاسی درا كوتا تا به تا. كار و اندیشه ‌ كار: من كارم، من كارم... بازو و نیرو دارم... هر چیزی رو می‌سازم... از تنبلی بیزارم... ---------------------------- منبع : جام جم آنلاین
×
×
  • اضافه کردن...