جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'توپوگرافی'.
6 نتیجه پیدا شد
-
دانلود دو نمونه تصویر با کیفیت بالا از نقشه توپوگرافی به همراه لژاند
hirt پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مباحث زمین شناسی
[/url]دانلود دو نمونه تصویر با کیفیت بالا از نقشه توپوگرافی به همراه لژاند لینک دانلود-
- 1
-
- مهندسی معدن
- معدن
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
آموزش فیلمهای آموزشی نقشه برداری، gps، آنلاین، رایگان، برای اولین بار
NPR پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مهندسی نقشه برداری
شرکت نما پرداز رایانه NPR اولین تولید کننده فیلمهای آموزشی نقشه برداری در ایران ، اخیرا" در ادامه ی بروز رسانی فیلمهای آموزشی دستگاههای خود، برای اولین بار اقدام به تدوین، دوبله و تولید فیلمهای آموزشی تئوری و مبانی در موضوعات زیر نموده و بصورت آنلاین در دسترس فرار داده است: - تئوری و مبانی جی پی اس GPS ، جی پی اس چیست و چگونه کار می کند؟ - GPS های نقشه برداری ، وضعیت روز GNSS و برنامه ی سالهای آینده - آموزش تئوری و عملی نمونه ای از RTK GPS - معرفی رشته ی مهندسی نقشه برداری و ژئوماتیک، مهندس نقشه برداری کیست و چه کارهایی انجام می دهد. - مبانی فتوگرامتری - آموزش توتال استیشن، تئودولیت و ترازیاب - آموزش اسکنر های لیزری - فیلمهای مستند و علمی مرتبط هزینه و قیمت: فقط نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما بعنوان راهنما برای ادامه ی راه ( رایگان) لینک دسترسی: بخش آموزش سایت [/url]شرکت بصورت طبقه بندی شده و یا کانال ویدیویی اصلی بصورت نامرتب برای دیدن یا دانلود رایگان عناوین جدید در حال تولید و اضافه شدن است. نظر را فراموش نفرمایید. باشد که قدمی کوچک برای کمک به رشته مهندسی نقشه برداری در ایران باشد. صفحه شرکت در فیس بوک FACEBOOK-
- geomatic
- global positioning system
- (و 21 مورد دیگر)
-
فیلمهای آموزشی نقشه برداری و دستگاهها، آنلاین، رایگان، برای اولین بار
NPR پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مهندسی نقشه برداری
شرکت نما پرداز رایانه NPR، اولین تولید کننده فیلمهای آموزشی دستگاههای نقشه برداری در ایران ، اخیرا" در ادامه ی بروز رسانی فیلمهای آموزشی دستگاه های خود، احساس نیاز به فیلمهایی در بخش تئوری ، مبانی و معرفی، کرده و شروع به تدوین، دوبله و تولید عناوین زیر نمود. و این کار را ادامه خواهد داد. - تئوری و مبانی جی پی اس GPS - جی پی اس GPS چیست و چگونه کار میکند؟ - وضعیت فعلی GNSS و برنامه ی سالهای آینده - اصول و تئوری جی پی اس GPS نقشه برداری - مهندسی ژئوماتیک یا نقشه برداری چیست - مهندس نقشه برداری یا ژئوماتیک کیست و چه کارهایی انجام می دهد و عناوین مرتبط دیگری که در حال تولید آنها هستیم همچنین فیلم آموزشی دستگاهها مانند توتال استیشن، تئودولیت، اسکنر لیزری، جی پی اس دو فرکانسه و بسیاری موارد دیگر نیز در دسترس شماست هزینه و قیمت فیلمها، تنها نظرات خوب شماست که برای ادامه ی این راه، راهنمایی ارزشمند برای ما خواهد بود. (رایگان) باشد که قدمی کوچک برای ارتقا دانش و مهارت های تئوری و استفاده از دستگاهها در پروژه های عمرانی کشور باشد دسترسی: بخش آموزش وبسایت شرکت و یا کانال ویدیویی شرکت جهت دیدن یا دانلود رایگان فیلمها صفحه شرکت در فیس بوک: FACEBOOK -
تعيين موقعيت مکاني با استفاده از کمپاس و نقشه
.MohammadReza. پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مباحث زمین شناسی
در اين بخش مي آموزيم که چگونه از يک کمپاس و نقشه توپوگرافي براي براي مشخص کردن موقعيتمان بر روي نقشه استفاده کنيم. اولين کار تنظيم کمپاس با انحراف مغناطيسي ناحيه است. اگر اين کار صورت نگيرد برداشت ها و نتايج آنها اشتباه شده و به مکاني که مد نظرمان است نخواهيم رسيد. انحراف مغناطيسي در منطقه مورد نظر، بايد بر روي نقشه چاپ شده باشد. بعد از يافتن انحراف مغناطيسي بر روي نقشه، بايد آن را بر روي کمپاس خود منتقل کنيم. اگر از کمپاس برانتون استفاده مي کنيم کافي است تا همانطور که قبلا ذکر شد، پيچ برنجي را که در کنار بدنه کمپاس قرار دارد بچرخانيم تا شاخص (index pin) روي صفحه مدرج بر روي ميزان انحراف درست قرار گيرد. براي مدل هاي ديگر کمپاس مي توانيم انحراف مغناطيسي را با چرخاندن دايره مدرج بيروني کمپاس تا زمان قرارگيري عدد مورد نظر روي صفحه مدرج در مقابل خط شاخص لبه بالايي کمپاس تصحيح نمود. براي نمونه هاي ديگر کمپاس که با اين روش ها قابل تصحيح انحراف مغناطيسي نيستند بايد به کتاب راهنماي همراه آن مراجعه نمود. نکته قابل توجه اين است که اين انحراف حتما بايد تصحيح گردد. ◄ مشخص کردن جهت: ما با نقشه خود در صحرا ايستاده ايم و مي خواهيم از نقطه اي (A) به نقطه ديگر(B) برويم. اولين چيزي که بايد مشخص کنيم جهت A تا B است. دو راه براي اين کار وجود دارد. ساده ترين راه همراه داشتن يک نقاله در صحراست. با قرار دادن نقاله بر روي نقشه در راستاي شمال – جنوب به طوريکه مرکز نقاله بر روي نقطه A ،يعني محلي که شما در آنجا هستيد، قرار گيرد به سادگي مي توانيد جهت A تا B يعني جهتي که شما مي خواهيد بدان سو حرکت کنيد را از روي نقاله بخوانيد. تعيين جهت بين دو نطقه بر روي نقشه به کمک نقاله اگر نقاله به همراه نداشتيد مي توانيد جهت حرکت خود را با کمک کمپاس مشخص کنيد. براي اينکار کمپاس خود را بر روي نقشه مي گذاريم به صورتي که لبه آن در راستاي شمالي – جنوبي و مرکز کمپاس بر روي خط بين دو نقطه A تا B قرار گيرد.حال نقشه و کمپاس را با يکديگر مي چرخانيم تا نوک شمالي عقربه کمپاس مقابل عدد 0 درجه روي صفحه مدرج قرار گيرد. اکنون مي توانيم جهتي را که بايد حرکت کنيم با خواندن عددي که حاصل برخورد خط AB با صفحه مدرج کمپاس است بدست آوريم. اين نکته را هم بايد در نظر بگيريم که بر روي کمپاس برانتون جاي شرق و غرب (E&W) برعکس است و اين نبايد ما را در خواندن جهت دچار اشتباه کند.هميشه شرق در سمت راست شمال و غرب در سمت چپ آن قرار دارد. حرکت از A به سمت B : بعد از اينکه مشخص کرديم به کدام جهت مي خواهيم حرکت کنيم، حال بايد بدانيم براي رسيدن به نقطه مورد نظر چگونه از کمپاس خود استفاده کنيم. مثلا جهتي که بايد از A به B طي کنيم 21 درجه به سمت شرق (N 21°E) است. براي اين کار کافي است خط مستقيم با زاويه 21 درجه از شمال را تا رسيدن به مقصد طي کنيم. براي اينکه خود را در اين راستا قرار دهيم، کمپاس را طوري به دست مي گيريم که نوک شمالي عقربه جهتي را که ما مي خواهيم نشان دهد اما در ربع کناري. به عنوان مثال ما مي خواهيم به سمت N 20°E حرکت کنيم. براي اين کار کمپاس را طوري حرکت مي دهيم که نوک شمالي عقربه آن مقابل 340° (N 20°W) قرار گيرد. وقتي که اين کار را انجام دهيم لبه جلويي کمپاس ما زاويه 20 درجه را در جهتي که مي خواهيم حرکت کنيم به ما نشان مي دهد. در تصوير A عقربه شمال شرق را نشان مي دهد درحاليکه جهتگيري کمپاس به سمت شمال غرب است. تعيين جهت بين دو نطقه بر روي نقشه به کمک کمپاس يافتن موقعيت خود بر روي نقشه: اکنون ما مي دانيم که چگونه با استفاده از کمپاس خود از A به B برويم. اما اگر محل دقيق ايستادن خود (نقطه A ) را ندانيم چکار بايد بکنيم؟ ساده ترين راه استفاده از دستگاه GPS جيبي است. کافي است با اين دستگاه مختصات محلي را که ايستاده ايم بدست آوريم و بر روي نقشه با کمک مختصات ثبت شده بر روي آن موقعيت خود را بيابيم. اما اگر ما فاقد GPS بوديم و در منطقه اي با توپوگرافي برجسته قرار داشتيم مي توانيم به کمک کمپاس خود محل دقيق خود را مشخص نمائيم. با رسم سه خط متقاطع بر روي نقشه به راحتي مي توانيم محل ايستادن خود را بر روي آن مشخص نمائيم. در مرحله اول سه جلوه توپوگرافي را که به راحتي مي توانيم بر روي نقشه خود مشخص نمائيم انتخاب مي کنيم ( مثلا قله کوه ). با اولين انتخاب آغاز مي کنيم و راستاي خط بين آن نقطه تا محلي که ايستاده ايم را بوسيله کمپاس تعيين مي کنيم و با مداد خطي را با همان راستا و به کمک نقاله بر روي نقشه توپوگرافي مي کشيم به صورتي که اين خط از نقطه مورد نظر عبور کند. اين کار را براي دو نقطه ديگر نيز تکرار مي کنيم و خط هاي ديگر را نيز بر روي نقشه مي کشيم. سه خط در يک نقطه روي نقشه يکديگر را قطع مي کنند و آن محل ايستادن ما است. بسته به دقت عمل ما در نشانه روي و کشيدن خطوط بر روي نقشه ممکن است اشتباهاتي در تعيين موقعيت ما رخ دهد. مطمئنا نقطه مشخص شده دوباره با نقشه چک و اصلاح شود. به عنوان مثال اگر خطوط يکديگر را در يک دره قطع کنند و ما بر روي يک تپه ايستاده باشيم مشخص است که اشتباه رخ داده و نقطه تعيين شده بر روي نقشه بايد اندکي جابجا شود. براي تعيين موقعيت دقيق ما بايد بدانيم که روي تپه يا سمت دره ايستاده ايم. چنانچه به همراه خود ارتفاع سنج داريم، مي توانيم از آن نيز براي تعيين موقعيت دقيق خود استفاده کنيم. منبع-
- 2
-
- مشخص کردن موقعیت
- مشخص کردن جهت
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
◄ گسل ها (Faults) گسلها شکستگيهايي در پوسته زمين هستند که در طول آنها تغيير شکلهاي قابل توجهي ايجاد شده است. گاهي اوقات گسلهاي کوچک در ترانشه هاي جاده، جائي که لايه هاي رسوبي چند متر جابجا شده اند، قابل تشخيص هستند. گسلهايي در اين مقياس و اندازه معمولا بصورت تک گسيختگي جدا اتفاق مي افتد. در مقابل گسلهاي بزرگ، شامل چندين صفحه گسل درگير مي باشند. اين منطقه هاي گسله، مي توانند چندين کيلومتر پهنا داشته باشند و معمولا از روي عکسهاي هوايي راحتتر قابل تشخيص هستند تا سطح زمين. در واقع حضور گسل در يک منطقه نشان مي دهد که در يک زمان گذشته، در طول آن جابجايي رخ داده است. اين جابجايي ها مي توانسته يا بصورت جابجائي آرام باشد که هيچ گونه لرزشي در زمين ايجاد نمي کند و يا اينکه بصورت ناگهاني اتفاق بيفتد که جابجايي هاي ناگهاني در طول گسلها عامل ايجاد اغلب زلزله ها مي باشد. بيشتر گسلها غير فعال هستند، و باقيمانده اي از تغيير شکلهاي گذشته مي باشند. در امتداد گسلهاي فعال، حين جابجائي فرسايشي دو قطعه پوسته اي در کنار هم، سنگها شکسته و فشرده مي شوند. در سطح صفحات گسلي، سنگها بشدت صيقلي و شياردار مي شوند. اين سطوح صيقلي و شياردار به زمين شناسان در شناخت جهت آخرين جابجايي ايجادشده در طول گسل کمک مي کند. که زمين شناسان بر اساس جهت حرکت گسلها، آنها را به انواع مختلفي تقسيم بندي مي کنند که در قسمت انواع گسلها به اين تقسيم بندي مي پردازيم. ◄ مشخصات گسلها: براي تعريف گسلها، از مشخصات هندسي آنها، يعني موقعيت قرارگيري آنها در يک فضاي سه بعدي، استفاده مي شود که عمده ترين اين مشخصات هندسي راستا و شيب مي باشند. شناخت اين پارامترها در سطح، زمين شناسان را قادر مي سازد تا ساختار سنگها و گسلها را در زير زمين و قسمتهاي دور از ديدشان، پيش بيني نمايند. راستا: جهت و راستاي خط تلاقي صفحه گسل با افق تحت عنوان راستا شناخته مي شود. راستا معمولا بصورت زاويه اي با شمال مشخص مي گردد. براي مثال عبارت N20E نشان مي دهد که راستاي گسل 20 درجه به سمت شرق نسبت به جهت شمال متمايل است. شيب: عبارتست از شيب سطح يک توده سنگي يا صفحه گسل، نسبت به صفحه افق. شيب شامل زاويه انحراف و نيز جهت آن ميباشد. جهت متصور شدن شيب يک گسل، بخاطر سپاري اين نکته است که آب هميشه در صفحه موازي با شيب گسل به سمت پايين جاري خواهد شد. براي نمايش گسلها بر روي نقشه هاي زمين شناسي، بدين ترتيب عمل مي شود که با يک خط راستاي گسل را نشان ميدهند و با يک خط کوتاهتر و عمود بر خط قبلي، جهت شيب را مشخص کرده و درجه شيب را در کنار آن مينويسند. ◄ انواع گسلها: تقسيم بندي گسلها فقط بر اساس هندسه و جهت جابجائي نسبي ايجاد شده در آنها صورت مي پذيرد. گسلهاي راستا لغز و گسلهاي شيب لغز دو تقسيم بندي کلي گسلها ميباشند که در زير تعاريف مربوط به آنها آورده مي شود. گسلهاي امتداد لغز (strike slip fault) گسل هايي که امتداد اصلي لغزش در امتداد راستاي گسل باشد، گسل امتداد لغز ناميده ميشوند. بر اساس جهت حرکت در امتداد راستاي گسل، گسلهاي چپ گرد و يا راست گرد را ميتوان تشخيص داد. نحوه تشخيص بدين ترتيب است که اگر در يک سمت از گسل بايستيم و حرکت سمت ديگر را نظاره نماييم، اگر حرکت آن از سمت چپ به راست باشد، گسل راست گرد و در حالت برعکس چپ گرد خواهد بود. بعنوان مثال شکل زير يک گسل امتداد لغز راست گرد را نشان ميدهد. گسلهاي شيب لغز (Dip slip Fault) گسل هايي که امتداد اصلي لغزش موازي جهت شيب گسل باشد، گسلهاي شيب لغز ناميده مي شوند. گسلهاي شيب لغز نرمال و معکوس بر اساس جهت حرکت دو قطعه نسبت به هم تعريف ميشوند. در صورتي که نيروي وارده فشاري بوده و دو قطعه را به هم نزديک کند، گسل شيب لغز معکوس و در صورت دو شدن دو قطعه از هم گسل شيب لغز نرمال ناميده مي شود. بر اساس حرکتهاي قائم دو قطعه نسبت به هم، فرا ديواره و فرو ديواره قابل تشخيص است. در زبان انگليسي به فرا ديواره Hanging wall ( ديواره آوريز ) و به فرو ديواره Footwall اطلاق مي شود. دليل اين نامگذاري برميگردد به معدنکاراني که در معادن زير زميني کار ميکردند. چون غالبا معادن در محل تقاطع دو قطعه قرار دارند، فرا ديواره سقف معادن را تشکيل ميدهد که محل آويزان کردن چراغها در داخل معادن بود (Hanging wall) و فرو ديواره کف معدن يا محلي که پا بر روي آن قرار ميگيرد است که به آن Footwall اطلاق مي شود. در زبان فارسي از دو اصطلاح فرا ديواره و فرو ديواره براي نامگذاري استفاده مي شود. در عمل لغزش گسل، ترکيبي از شيب لغز و راستا لغز مي باشد که گسل مايل ناميده مي شود. در شکل زير تمام حالتهاي ممکن به نمايش گذاشته شده است. گسل معکوس در مرمر دولوميتي - برزيل ◄ درزه ها (Joints) درزهها عبارت از شکستگيهايي است که غالبا در سنگ مشاهده مي شود. مهمترين مشخصه درزهها اين است که در اين نوع شکستگيها ، حرکت نسبي به موازات صفحه شکستگي وجود ندارد و در صورتي که در اين سطح حرکتي وجود داشته باشد، شکستگي حاصله را گسل مينامند. بايستي توجه داشت که در بسياري موارد ممکن است سنگهاي موجود در دو طرف سطح شکستگي در امتداد عمود بر اين سطح حرکت کنند. در بعضي موارد ممکن است اين حرکت به چندين سانتيمتر برسد. ابعاد درزهها از چند سانتيمتر تا چندين صد متر تغيير ميکند. سطح درزه در بسياري موارد يک سطح مستوي است اما ممکن است در بعضي حالات ، به صورت يک سطح غير مستوي باشد. در غالب موارد ، سطح درزه محدود و در حقيقت به حالت بسته است، اما در مراحل بعد، در اثر هوازدگي ، ممکن است درزه گسترش يافته و در سطح برسد و به صورت يک درزه باز در آيد. ◄ طبقهبندي درزهها: درزهها را از نظرهاي گوناگون طبقهبندي ميکنند، که در زير به شرح آنها ميپردازيم : ◄ تقسيم بندي هندسي : در اين تقسيم بندي درزهها بر اساس وضعيت درزه نسبت به امتداد لايهبندي سنگهاي مجاور طبقهبندي ميشوند. در اين تقسيم بندي انواع درزههاي زير را ميتوان تشخيص داد: درزه امتدادي: درزه امتدادي نوعي از درزه است که امتداد آن موازي يا تقريبا موازي امتداد لايهبندي طبقات اطراف است. درزه شيبي: درزه شيبي درزهاي است که امتداد آن موازي يا تقريبا موازي خط بزرگتري شيب سطح لايهبندي طبقات اطراف است. درزه طبقهاي: اگر سطح درزه موازي سطح لايهبندي سنگها باشد درزه طبقهاي نام دارد. درزه مايل: اگر امتداد درزه نسبت به امتداد يا خط بزرگترين شيب سطح لايهبندي سنگهاي اطراف بر حالت غير مشخص باشد، به اين نام خوانده مي شود. ◄ تقسيم بندي جغرافيايي درزهها : در بعضي موارد درزهها را بر مبناي وضعيت امتداد درزه نسبت به امتداد شمال تقسيمبندي ميکنند. مثلا اگر امتداد درزه شمالي جنوبي باشد، به نام درزه شمالي جنوبي و در حالتي که امتداد آن شمال غربي ـ جنوب شرقي باشد به همين نام خوانده مي شود. ◄ تقسيمبندي بر اساس وضعيت درزهها نسبت به هم : در اين تقسيمبندي وضعيت درزهها نسبت به هم مورد مطالعه قرار ميگيرد و بر اساس آن ميتوان انواع درزههاي زير را تشخيص داد: درزههاي منظم : اگر درزههاي يک منطقه با هم موازي يا تقريبا موازي باشند، به نام درزههاي منظم خوانده ميشوند. معمولا امتداد مشترک اين درزهها امتداد محور چين خوردگي اصلي ناحيه و يا امتداد گسلهاي اصلي ميباشد. درزههاي نامنظم : اين درزهها وضعيت مشخصي ندارند و بطور نامنظم پراکندهاند. ◄ تقسيمبندي زايشي درزهها: بر اساس مکانيسم ايجاد و توسعه درزه در سنگها آنها را به انواع ، درزههاي کششي ، درزههاي برشي ، درزههاي ستوني و درزههاي رهايي و غير تفکيک ميکنند. همچنين درزهها را بر اساس عوامل به وجود آورنده آنها به انواع ناشي از عملکرد فرآيندهاي تکتونيکي و انواع ناشي از عوامل غيرتکتونيکي تقسيم ميشوند. ◄ عوامل به وجود آورنده درزهها: عوامل به وجود آورنده درزهها را بطور کلي به دو گروه عوامل تکتونيکي و عوامل غيرتکتونيکي تقسيم ميکنند: ◄ عوامل تکتونيکي ايجاد درزهها : پس از اينکه سنگ تحت تاثير تنش قرار گرفت، ابتدا در آن تغيير شکل الاستيک ايجاد مي شود و پس از آن ميشکند (در حالت معمولي سنگهاي حالت شکننده دارند) ، ولي تحت فشارهاي محصور کننده و حرارت بالا ، بسياري از سنگها پس از مرحله الاستيک وارد مرحله تغيير شکل پلاستيک ميشوند و نهايتا در اين شرايط سنگ خواهد شکست. شکستگيهاي حاصله در سنگها را ميتوان به دو دسته زير تقسيم کرد شکستگيهاي کششي : اگر سنگي تحت تاثير کشش قرار گيرد، در امتداد عمود بر کشش ، شکستگيهايي در سنگها ايجاد مي شود. شواهد صحرايي براي تشخيص اين شکستگيها ، ديواره خشن است، ضمنا چون شکستگي تحت تاثير کشش ايجاد شده است، بين دو ديواره شکستگي ، يک باز شدگي ديده مي شود که گاهي اوقات ممکن است توسط رگههاي معدني يا غيرمعدني پر شده باشد. شکستگيهاي کششي ناشي از تنشهاي فشارشي: اگر يک بلوک سنگي تحت تاثير تنشهاي فشارشي قرار گيرد، دو سري شکستگي در سنگها ظاهر خواهد شد، به طوري که سطح اين دو سري درزه با هم زاويه 90 درجه تشکيل ميدهند. محل تلاقي اين دو صفحه موازي با امتداد تنش فشارشي است. اين شکستگيها تحت عنوان شکستگي کششي شناخته شده است. شکستگي رهايي: نوع ديگر از شکستگيهاي کششي که در اثر پيآمدهاي بعد از فشارش ايجاد مي شود، شکستگي رهايي است. اگر نمونه سنگي را به جاي اين که در هواي آزاد تحت فشار قرار گيرد، در يک محيط با فشار همه جانبه واقع شود و آنگاه بر آن فشار وارد آيد، پس از حذف نيروهاي فشارشي ، شکستگيهاي متعدد در جهت عمود بر امتداد نيروي فشارشي در جسم به وجود ميآيد. اين نوع از شکستگي کششي را رهايي مينامند. شکستگيهاي کششي در اثر نيروهاي کوپل: اگر جسمي تحت تاثير نيروهاي کوپل قرار گيرد، مثل اين است که نيروهاي فشارشي و کششي بطور همزمان بر آن موثر بودهاند. پس بطور همزمان در جسم تغيير شکلهاي ميدانهاي کشش و فشارش ايجاد ميشوند. شکستگيهاي ناشي از تنشهاي پيچشي: علاوه بر کشش ، فشارش و کوپل عامل ديگري تحت عنوان پيچش ميتواند، شکستگيهاي را در سنگها ايجاد کند. وقتي يک جسم صفحهاي تحت تاثير پيچش قرار گيرد، تنشهاي حاصله در آن به صورت تنشهاي کشش ، فشارشي و برشي جلوهگر مي شود. ◄ فرآيندهاي غيرتکتونيکي ايجاد درزهها: عواملي مانند انقباض ناشي از سر شدن ، يا خشک شدن اجسام ، تنشهاي باقيمانده در تودهها ، حرکات سطحي زمين و اثر متقابل جنس لايهها در گسترش اين نوع درزهها موثر ميباشند. درزههاي ستوني: اين درزهها نوعي از درزههاي کششي هستند که بر اثر کاهش حجم در سنگها ايجاد ميشوند، اين نوع درزهها معمولا در تودههاي آذرين بوجود ميآيند که در اثر آن گدازه به شکل منشورهايي ايجاد مي شود. امتداد اين درزه ها در امتداد تنش بيشينه است. درزههاي ناشي از هوازدگي: معمولا سنگها مستقيما و يا به طور غير مستقيم و از طريق سنگهاي اطراف تحت تاثير هوازدگي قرار ميگيرند. به علت حرکت جداگانه قطعات سنگها در ناحيه هوازده اغلب درزههايي در آنها به وجود ميآيد. ساخت ورقهاي يا برگواري: پديده ورقه ورقه شدن به علت توسعه درزههايي است که سنگ را به پوستههايي که انحناي کمي داشته و تقريبا به موازات سطح توپوگرافي است، تقسيم ميکنند. ◄ درزهها در ارتباط با ساختمانهاي محلي و توپوگرافي: اين درزهها شامل موارد زير ميباشند: - درزهها در سنگهاي لايهاي يا سنگهايي که به نحوي حالت لايهاي دارد، عموما عمود بر لايهبندي قرار ميگيرند و فواصل آنها تابع نوع سنگ و ضخامت لايه است.فواصل درزهها با ازدياد ضخامت لايه افزايش مييابد. درزههاي ابتدايي تشکيل شده در سنگهاي آذرين ، عمود به سطح خارجي پيکره آذرين دروني است. درزههايي که در ارتباط با چين خوردگي هستند، متنوع و شامل درزههاي طولي ، عرضي و مورب ميباشند. ◄ ارتباط درزهها با پديدههاي ساختماني ◄ گسترش درزهها در ارتباط با چين خوردگي: در بسياري از حالات درزههاي متعددي در حوالي چينها مشاهده ميشوند. اين درزهها در اثر نيروهايي که لايهها را چين دادهاند، بوجود آمدهاند. ذکر اين نکته لازم است که ممکن است درزهها بعد از چين خوردگي نيز بر ساختار ناحيه اضافه شوند. پس ميتوان آنها را به دو گروه ، درزههاي همزمان با چين خوردگي و درزههاي بعد از آن تقسيم نمود: درزههاي کششي : بعضي از درزههايي که در حوالي چينها ديده ميشوند، بر محور چين عمودند. اين درزهها را ميتوان به عنوان درزههاي کششي در نظر گرفت زيرا هنگامي که طبقات ، در امتداد عمود بر محور چين تحت فشارش قرار گرفته و چينها را به وجود ميآورند، در امتداد محور چين تحت کشش واقع ميشوند، بنابراين در امتداد عمود بر محور چين ، درزههايي به وجود ميآيد. درزههاي رهايي : درزههاي رهايي ، درزههايي هستند که به موازات سطح محوري چينها به وجود ميآيند. درزههاي برشي : معمولا دو دسته درزه که با هم زاويه 60 درجه تشکيل ميدهند، نيز در حول و حوش چينها مشاهده ميشوند که ميتوان آنها را به عنوان گستگيهاي برش تعبير کرد. ◄ گسترش درزهها در ارتباط با گسلها : درزههاي پرمانند : درزههاي پرمانند شکافهاي کششي مربتط با گسل خوردگي هستند. اين درزهها ، در طرفين سطح گسل و طي زاويه حادهاي نسبت به آن تشکيل ميشوند. جهت زاويه حاده بيانگر جهت حرکت نسبي طبقات است. درزههاي برشي : درزههاي برشي متقاطع نيز ميتوانند در ارتباط با گسلهايي باشند که به طور عرضي چينها را قطع ميکند. درزههاي استيلوليتي: انفصال سنگ که توسط دو سطح کم و بيش مسطح بوسيله قشر نازکي از رس ، ذغال سنگ ، کليست يا مواد ديگر پر شده باشد را استيلوليت يا درزه استيلوليتي گويند. اين درزهها را سنگهاي آهکي بيشترين فراواني را دارند ◄ زمين لغزش : حرکت و جابجايي بخشي از مواد دامنه در امتداد يک سطح گسيختگي مشخص را «لغزش» ميناميم. در لغزشهاي دامنهاي تغيير شکل از نوع «برش ساده» است. لغزش انواع مختلف داشته و در هر نوع مصالحي ميتواند ايجاد شود. ويژگيهاي توده متحرک و شکل سطح گسيختگي معمولا به عنوان عوامل طبقه بندي لغزشها بکار گرفته ميشوند. ◄ انواع لغزشهاي دامنهاي: لغزش انتقالي يا ساده : در لغزش انتقالي ، تودهاي از مواد به روي يک سطح کم و بيش مسطوي به سمت پايين دامنه ميلغزند. شرايط زمين شناسي و در راس آن وجود ناپيوستگي هاي ساختي داراي جهت يابي مناسب ، از جمله عوامل ايجاد يک لغزش انتقالي است. لغزش دايرهاي يا چرخشي : لغزش دايرهاي يا چرخشي عمدتا در دامنههاي خاکي و خرده سنگي طبيعي و مصنوعي و به مقدار کمتر در دامنههايي که از سنگ خرد شده يا ضعيف و هوازده ساخته شدهاند، ديده مي شود. در اين حالت گسيختگي در راستاي سطوحي منحني و قاشقي شکل ، که حداکثر تنش برشي را تحمل مي کنند، صورت ميگيرد. براي ايجاد يک لغزش دايرهاي معمولا نياز به شرايط زمين شناسي ويژه و گسستگيهاي ساختي نيست. لغزش مسطوي در سنگ: اين نوع لغزش انواع مختلفي دارد. از آن جمله است لغزش يک يا چند واحد سنگي در امتداد يک يا چند سطح مسطوي ، سر خوردن يک قطعه کوچک يا ورقهاي از سنگ به روي دامنه ، لغزش توده عظيمي از سنگ و سرانجام لغزش گوهاي در امتداد فصل مشترک دو صفحه متقاطع. ◄ شرايط مناسب براي لغزش مسطوي : سنگهاي لايهلايه رسوبي که شيبشان به سمت خارج دامنه و مقدار آن مساوي يا کمتر از شيب دامنه است.گسلها ، درزها و فولياسيونهايي که سطوح ضعيف ممتدي را ساخته و سطح دامنه را قطع ميکنند.درزهاي متقاطع که گسيختگيهاي گوهاي را ميسازند.سنگ سخت و درزدار که سر خوردن قطعات سنگ را به همراه دارد. پوسته پوسته شدن در تودههاي گرانيتي که سرخوردن ورقههايي از سنگ را باعث مي شود. لغزش چرخشي در سنگ : در اين نوع لغزش تودهاي قاشقي شکل از سنگ ، بر اثر لغزش در امتداد سطحي استوانهاي ، گسيخته مي شود. ايجاد ترکهايي در راس بخش ناپايدار و برآمدگيهايي در پاشنه آن نشانههاي حرکات آغازيناند. پس از گسيختگي نيز معمولا پرتگاهي در بالاي دامنه و به هم ريختگيهايي در پايين آن متساعد مي شود. افزايش شيب دامنه ، هوازدگي و نيروهاي آب نشستي از دلايل اصلي اين نوع لغزشند.لغزش چرخشي در سنگهاي سخت يکپارچه ديده نمي شود. در مقابل درستيهاي دريايي و ديگر سنگهاي نرم ، همچنين در سنگهاي رسوبي لايهلايه به شدت درزدار و داراي لايههاي ضعيف ، فراوان ايجاد مي شود. شيب طبيعي شيلهاي دريايي متورم شونده و به شدت ترکدار ، کم و پايدارسازي آنها معمولا مشکل است. اين نوع گسيختگيها معمولا پيشرونده و وسيع اند. لغزش چرخشي در خاک: رايجترين نوع لغزش در خاک ، حرکت چرخشي يک يا چند قطعه از آن در امتداد سطوح استوانهاي است. ◄ علل اصلي لغزش چرخشي در خاک: • نيروهاي آب نشستي • افزايش شيب دامنه • ساختهاي قبلي باقيمانده در خاک برجا لغزشهاي چرخشي از ويژگيهاي رسوبات نسبتا صخيم خاک چسبنده و بدون سطوح ضعيف است. عمق سطح گسيختگي وابسته به شرايط زمين شناسي است. لغزشهاي عميق در زمينهاي رسي و لغزشهاي کم عمق در واريزهها انجام مي شود. نشانههاي اوليه اين نوع لغزش ، ترکهاي کششي در راس و برجستگيهاي در قاعده دامنه است. ◄ گسترش جانبي و گسيختگي متوالي: نوعي گسيختگي صفحهاي است که سنگ و خاک ديده مي شود. در اينجا مواد در امتداد يک سطح ضعيف بطور جانبي تحت تنش قرار گرفته و متواليا بصورت قطعاتي ميشکنند. علل اصلي اين نوع لغزش عبارت است از نيروهاي آب نشستي و افزايش شيب و ارتفاع دامنه. اين نوع گسيختگي را معمولا نميتوان با روشهاي رياضي پيش بيني کرد. زيرا از قبل نميتوان محل تشکيل اولين ترک و در نتيجه اولين قطعه را مشخص کرد. با اين حال ، چون در انواع خاصي از سنگ و خاک ايجاد مي شود، تشخيص حالات ناپايدار بالقوه امکان پذير است. گسترش جانبي معمولا به تدريج توسعه يافته و ميتواند حجم زيادي داشته باشد. اين نوع گسيختگي در دره رودها رايج است و بطور مشخصي در رسهاي سخت شکافدار ، شيلهاي رسي و لايههاي افقي يا کم شيب ، که حاوي مناطق ضعيف ممتدي هستند، ديده مي شود. واريزههايي که به روي خاک برجا يا سنگ داراي شيب ملائم قرار گرفتهاند، متواليا بصورت گسترش جانبي گسيخته ميشوند. نشانه اين نوع گسيختگي در مراحل آغازين ترکهاي کششي است، البته در برخي شرايط مثل بارگذاري ناشي از زمين لرزه ، ممکن است ناگهاني باشد. در خلال گسترش پيشرونده ، ترکهاي کششي بار شده و پرتگاههايي ايجاد مي شود. گسيختگي نهايي ممکن است تا سالها اتفاق نيافتد. ◄ لغزش واريزه: اين نوع لغزش به حرکت تودهاي از خاک ، يا خاک و قطعات سنگ که بطور يکجا يا در واحدهاي جداگانه در روي يک سطح مسطوي پرشيب ميلغزند، اطلاق مي شود. اين لغزش اغلب حالت پيشرونده داشته و ممکن است به بهمن يا جريان منتهي شود. علل اصلي لغزش واريزهاي عبارتست از افزايش نيروي آب نشستي و شيب دامنه. اين نوع لغزش در جاهايي که واريزهها يا خاک برجا به روي سطح شيبدار و نسبتا کم عمق سنگي قرار گرفته باشد، ايجاد مي شود. آغاز حرکت در اين نوع لغزش هم با ترکهاي کششي مشخص مي شود. ◄ اهميت مطالعه گسل ها: در هر زون ساختماني روند نيروهاي تغيير شکل دهنده و در نتيجه جهت و امتداد چين ها و گسل ها متفاوت است.علاوه بر گسلهاي اصلي تعداد زيادي از شکستگي هاي فرعي به صورت دستجات گسلي دسته دوم و سوم و گاه چهارم نيز در هر منطقه ديده مي شودکه سرانجام به درزها و سيستم هاي درزي ختم مي شوند. گسلهاي فرعي،عموماً با گسلهاي اصلي موازي بوده و گاهي نيز بر حسب تغيير جهت نيروها و يا مقاومت متفاوت سنگها،شکستگي هاي اصلي را با زواياي متفاوت قطع مي کنند. به علاوه وجود عوامل فرعي مثلاً گنبدهاي نمک نيز در تغيير شکل روندهاي ساختماني اثر مهمي بجا مي گذارد. در سالهاي اخير به کمک عکس هاي ماهواره اي توانسته اند نقشه هاي دقيق سيستم گسلي مناطق مختلف ايران را ترسيم نمايند. به اين ترتيب حدو مرز شکستگي هاي اصلي و فرعي مشخص شد. اهميت اين قيبل مطالعات و استفاده از عکس هاي ماهواره اي در زمين شناسي مدرن امري اجتناب ناپذير بوده و تنها به ذکر چند مورد اشاره مي کنيم که شامل: - مطالعه و شناخت دقيق روندهاي تکتونيکي کشور - مطالعه و بررسي گسلهاي فعال کواترنر و امکان جابجايي و زلزله زايي آنها - بررسي تغييرات ژئومورفولوژيکي - بررسي موقعيت زمين شناسي معادن شناخته شده به منظور کشف وضعيت مشابه در نواحي ديگر - مطالعات ژئوتکنيک در ارتباط با طرحهاي عمراني،سد سازي وجاده سازي. منبع
-
- 2
-
- لغزش واریزه
- مشخصات گسل ها
-
(و 26 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- لغزش واریزه
- مشخصات گسل ها
- مطالعه گسل ها
- چین خوردگی
- هوازدگی
- وضعیت درزه ها نسبت به هم
- گسل
- گسل معکوس
- گسل امتداد لغز
- گسل شیب لغز
- گسیختگی
- انواع زمین لغزش
- اهمیت گسل
- توپوگرافی
- تکتونیک
- درزه مایل
- درزه ها
- درزه های کششی
- درزه و گسل
- درزه امتدادی
- درزه ای غیر تکتونیکی
- درزه شیبی
- درزه طبقه ای
- زمین لغزش
- زمین لغزش چرخشی در خاک
- شکستگی
- شکستگی های کششی
- عوامل ایجاد درزه ها
-
خصوصیات جغرافیای طبیعی کشور گویای بسیاری از واقعیتهای محیطی ، نقش آن در استقرار جوامع انسانی و تکوین فعالیت و معیشت آنان است. این ویژگیها به خصوص ناهمواریها یکی از عوامل مهم در مکانیابی و نحوه پراکنش و توزیع شهرها بوده است. در ایران چهار نوع توپوگرافی را میتوان از یکدیگر تمیز داد. شهر با توپوگرافی کوهستانی شهر با توپوگرافی پایکوهی شهر با توپوگرافی واحهای )توپوگرافی فلات داخلی ایران( شهر با توپوگرافی جلگهای و ساحلی هر یک از توپوگرافیهای مذکور، شرایط زیستی و اکولوژیکی خاصی را ارائه میدهند. به طور کلی، میتوان گفت شرایط زیست و سکونت در ناهمواریهای جلگهای و یا دشتهای پایکوهی آسانتر از شرایط سکونت در ناهمواریهای کوهستانی و واحهای بوده است، لذا بیشتر شهرهای ایران در اینگونه ناهمواریها استقرار یافتهاند. (رهنمایی ، 1369) منبع : دانشمنامه رشد