تفكرات مرد
در آغوش كاناپه مهربانم نشسته ام و مثل هميشه موهاي سينه ام را با دو انگشتم مي پيچانم تا در هم تنيده شوند و به شكل موشك درآيند. بعد، چند موشك ديگر درست مي كنم تا از لحاظ توان تسليحاتي قوي تر شوم... هر كدام از اين موشكها توان حمل يك كلاهك هسته ايي را دارند. فقط كافي است سينه ام را ب...