جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تعریف فرسایش'.
1 نتیجه پیدا شد
-
فرسايش 1-1- مقدمه 1-2- زمينه هاي اجرائي كاهش فرسايش در منطقة سد گلستان 1-3- نتيجه -1- مقدمه انسان براي اينكه بتواند به حيات خود ادامه دهد به دو عنصر آب و خاك نيازمند است ، به طوريكه حذف يكي از اين دو منبع يا هردوي آنها ، زندگي را براي او غيرممكن ميسازد . عاملي كه اين مخاطره را ايجاد ميكند فرسايش است ، كه توسط آب ، باد و ... انجام ميگيرد . سالانه ميلياردها تن مواد فرسايش يافته در گسترة خشكي ها از نقطهاي به نقطة ديگر انتقال مييابد . به همين دليل مبارزة انسان براي حل اين مسئله در سطح ملي و بينالمللي امري منطقي و حياتي به نظر ميرسد . براي مبارزه با هر پديدة زيانبخش ، ابتدا بايد آن را شناخت و سپس راه حلهاي مناسبي براي مقابله با آن پيدا نمود . فرسايش و حمل مواد رسوبي توسط رودخانه ها و ترسيب آن در مخازن آبي نظير سدها و بندها ، باعث كاهش عمر اقتصادي اين مخازن و از بين رفتن سرمايههاي ملي ميشود . زمينهاي كشاورزي در نتيجة فرسايش از بين رفته و به بيابانهاي غير قابل كشت تبديل ميگردند . اهميت اين موضوع هنگامي روشن ميشود كه بدانيم 30 تا 40 سانتيمتر خاك زراعي طي چندين هزار سال بوجود ميآيد ، در حالي كه از بين رفتن خاك ميتواند طي يك سال يا يك فصل و يا حتي يك ماه و يك هفته صورت بگيرد . 2-1- زمينه هاي اجرائي كاهش فرسايش در منطقة سد گلستان تناسب و تعادل بين شدت فرسايش و ضرورت به كارگيري شيوه ها و زمينه هاي اجرائي امري اجتناب ناپذير است . با انجام حداقل موارد اجرائي ميتوان عوامل فرسايش را مهار نمود . زمينه هاي اجرائي لازم با توجه به كلاس فرسايش و ظهور صورتهاي مختلف فرسايش در نواحي مختلف منطقه به شرح زير ميباشد : (به علت كمبود اطلاعات از بيان زمينههاي بيولوژيك و فني مهندسي خودداري شده و به زمينة آموزشي و ترويجي و حفاظتي بسنده شده است ) . 1 -2-1- فعاليت هاي آموزشي و ترويجي از مهمترين مسائل و مشكلات منطقه ، فقر فرهنگي و عدم وجود سياست درست بهرهبرداري از اراضي در زمينه هاي توليدي ميباشد . با افزايش جمعيت و ضرورت تأمين مايحتاج اوليه از طريق كشاورزي ، اراضي مزروعي روز به روز وسيعتر گشته و عرصه و جايگاه تعليفدامها محدودتر ميگردد به طوريكه بهترين مراتع منطقه به علت عدم قابليت و استعداد كشاورزي و نيز استفاده از شيوههاي نادرست كشت به بدترين اراضي مزروعي تبديل شده است . بايد توجه داشت كه تمامي اين موارد در واقع از روي ناعلاجي و ناآگاهي و براي رفع حوائج روزمره تحقق يافته و قصد تخريب و تجاوز در كار نبوده است . گذشت زمان و افزايش جمعيت نياز ساكنين را افزايش داده و شيوههاي معمول متناسب با احتياجات ، مورد دگرگوني و تغيير سازنده و مفيد قرار نگرفته است . در شرايط كنوني و با توجه به سياستهاي غيرنفتي دولت ، خودكفائي روستائيان نه تنها يك امر بديهي به نظر ميرسد ، بلكه جايگزيني منابع طبيعي تجديد شونده به جاي منابع نفت و گاز يك حقيقت كاملاً پذيرفته شده مي باشد . در اين صورت استعداد بالقوة زراعي منطقه فرصت مناسبي را براي حصول اين سياست بوجود آورده است . با توجه به اين امر ضرورت انتقال طرز تفكر سنتي ساكنين به تفكري اينگونه يك اصل مهم به نظر ميرسد . اين عمل نياز به همكاري و هماهنگي آحاد مردم و همت والاي دستگاههاي اجرائي در منطقه دارد . اولين گام براي توسعة منابع طبيعي و حفظ آن در منطقه ، ايجاد زمينة مساعد فرهنگي از طريق فعاليتهاي سمعي و بصري واحد ترويج و آموزش ميباشد . برگزاري كلاسهاي كوتاه مدت براي كشاورزان ، برگزاري مجالس سخنراني و ياري جستن از استادان دانشگاهي و مجامع علمي در رابطه با آموزش مسائل مربوط به حفظ و احياء منابع طبيعي ، ضروري به نظر ميرسد . استفاده از امكانات نسبتاً وسيع و همه جانبه ، واحد ترويج آموزش جهاد سازندگي گرگان و گنبد بهترين پشتوانه براي اجراي اين امر خواهد بود . با توجه به زمينه هاي اجرائي جهاد سازندگي در جهت عمران و خدمت رساني به روستاهاي منطقه ، عملكرد اين سازمان عملكرد اين سازمان بيش از هر دستگاه مسئول ديگري در سالهاي پس از انقلاب رضايت مردم را فراهم نموده است . با توجه به زمينه هاي توليد در روستا و همبستگي آن با عرصههاي منابع طبيعي دومين مورد از فعاليتهاي آموزشي- ترويجي لازم و ضروري در منطقه ، مسئلة دامداري ميباشد كه در كنار اهداف احياء و توسعة منابع طبيعي بايد مورد توجه قرار گيرد . با توجيه عوامل محدود كنندة دامداري در منطقه و بيان نقائص شيوههاي سنتي برشمردن و مزاياي دامداري صنعتي ، (تغيير نظام دامداري با كاهش دام آزاد) زمينة احداث واحدهاي دامداري بسته را فراهم نمود . اين كار نياز به فعاليتهاي ترويجي طولاني مدت دارد و با پيشرفتهاي حاصله در بخش جنگل و مرتع طبعاً زمينه هاي لازم در مورد تغييرات ترويجي در نظام دامداري و دامپروري بوجود خواهد آمد . در اين زمينه مساعدت بخش دامپروري و دامپزشكي جهاد سازندگي گنبد ميتواند مثمر ثمر باشد . در شرايط فعلي قسمت عمدة درآمد مردم منطقه از طريق كشاورزي تأمين ميشود . اقدامات غير مسئولانه در اين بخش بيشترين زيان را به منابع آبي و خاكي منطقه وارد نموده است ، لذا آموزش برنامههاي بهزراعي نظير نحوة صحيح شخم و آمادهسازي بستر كاشت ، اقدامات مراقبتي و استفاده از سم و كود ، نحوة صحيح آبياري ، استفاده از بذر اصلاح شده ، كشت گياهان حافظ خاك ، رعايت تناوب زراعي ، تلفيق علوفهكاري و زراعت غلات ، تخصيص اراضي شيب دار به كشت دائمي و ... ميتواند آمادگي لازم را در مورد پذيرش بيشترين تحولات اساسي در استفادة بهينه از اراضي مزروعي در مردم ايجاد نمايد . 2-2-1- فعاليتهاي حفاظتي به دنبال آموزش شيوههاي صحيح بهرهبرداري از اراضي ، مسلماً اجراي درست و به موقع موارد فوق واجب ميباشد . در حقيقت نتايج كاربخش ترويج و آموزش از طريق اعمال سياستهاي حفاظتي تكميل و به ثمر مي رسد . اقدامات حفاظتي نظير قرق مراتع ، ممنوعيت ورود دام به جنگلهاي طبيعي و در دست كاشت ، جلوگيري از انجام كشت گياهان يكساله در ديم زارهاي پرشيب ، ضرورت به كارگيري ادوات مناسب كشت ، ضرورت اجرائي تناوب زراعي طبق نظر شوراي كشت و اجراي سياست تلفيق علوفهكاري و غلات و دانههاي روغني ، مبارزة به موقع و اصولي با آفات و علفهاي هرز و ... يك اصل لازم و ضروري در اين رابطه ميباشد . لازم به ذكر است كه عليرغم هزينة اجرائي بسيار كم اينگونه فعاليتها ، تأثير حياتي و زيربنايي آن متضمن به ثمر رسيدن كلية اهداف اصلاحي ميباشد . پس به طور خلاصه ميتوان براي كاهش فرسايش در منطقة سد گلستان به نكات زير اشاره نمود : 1- مبارزه با وضعيت كنوني فرسايش با توجه به شدت عوامل فرسايش دهنده ناشي از عملكرد نادرست مديريت بهرهبرداري از اراضي . 2-كنترل جمعيت ، كاهش نرخ رشد جمعيت با اجراي برنامة تنظيم خانواده ، خانه بهداشت و ... به منظور يافتن برنامههاي اصولي در آينده براي كاهش تقاضا . 3- افزايش بازده توليد در واحد سطح ، جهت تأمين نيازهاي اصولي ساكنين و جلوگيري از زياده طلبي ، اجراي برنامههاي اصلاحي زراعت . 4- جايگزيني زمينه جديد درآمد يعني پرداختن به صنعت زنبورداري ، ريسندگي و بافندگي ، روغن كشي و خوراك دام و طيور و ... 5- تغيير نظام بهره برداري و بهره گيري از تكنولوژي موجود براي حصول درآمد معقول به جاي روشهاي سنتي نظير تبديل اراضي ديم به آبي با استفاده از تاسيسات آبي و لزوم اجراي بندهاي انحرافي , ذخيره اي , حفر چاه , هدايت چشمه سارها , صرفه جويي در مصرف آب و استفاده از پرواربندي , پرورش ماهي و طيور و ... به جاي استفاده از دامداري باز و سنتي . لذا با آنچه كه در مورد استراتژي كلي مبارزه با فرسايش در حال حاضر و پيش بيني آينده و روند رو به رشد جمعيت گفته شد , لزوم اتخاذ تدابير مهم آبخيزداري در منطقه ضروري به نظر مي رسد . جداول زير برنامه و روشهاي پيشنهادي براي مبارزه با فرسايش و رسوب دهي در مراتع و اراضي ديم و آبي ارائه مي دهد . 1-3- نتيجه فرسايش كه توسط آب انجام مي شود ضمن به مخاطره انداختن دو عنصر حياتي براي انسان كه آب وخاك هستند موجب پر شدن مخازن سدها از رسوب و غير قابل كشت شدن زمينهاي مزروعي مي شود . فرسايش آبي , از نظر چگونگي عمل و شاخصهاي ظاهري كه از خود به جا مي گذارد به فرسايش توسط قطرات باران , فرسايش ورقه اي , آبراهه اي , دره اي , ... طبقه بندي مي گردد . با توجه به اقليم منطقه سد گلستان كه نيمه خشك و نيمه مرطوب مي باشد و تشكيلات لسي آن , انواع فرسايش به طور مشهود ديده مي شود . براي تخمين فرسايش در منطقه مورد مطالعه روشهاي كيفي فائو , كميته مديريت آب آمريكا , معادله جهاني فرسايش و پتانسيل فرسايش مورد بررسي قرار گرفت . براي تعيين فرسايش منطقه مورد مطالعه ( حوضه آبريز قرناوه ) از روش كيفي فائو استفاده شد كه نوع فرسايش آن كلاس پنج و نمره شصت و هفت مي باشد كه اين مقدار بيانگر آن است كه منطقه مورد نظر , تغييرات وسيع و همه جانبه اي را در مديريت اراضي و عمليات ساختماني طلب مي نمايد . در مناطقي كه بتوان عوامل مساحت حوضه , ميانگين درجه حرارت , ضريب فرسايش , ضريب حساسيت خاك , ضريب استفاده از اراضي , شيب متوسط حوزه و ميانگين بارندگي سالانه آن را تعيين نمود , به علت سهولت و رواني محاسبه فرسايش از روش پتانسيل فرسايش استفاده به عمل آمد . براي حوزه زاو در بالادست سد گلستان از نوع كلاس دو با شدت فرسايش كم استفاده گرديد . به منظور كاهش فرسايش در حوزه آبريز سد گلستان و مبارزه با وضعيت كنوني آن , لزوم اتخاذ تدابير آبخيزداري در منطقه در زمينه هاي اجرائي نظير فعاليتهاي ساختماني , آموزشي , ترويجي , حفاظتي و بيولوژيكي ضروري مي باشد .
- 1 پاسخ
-
- 4
-
- فرسایش خاک
- تعریف فرسایش
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :