فرآیند جهانی شدن، به افزایش مناطق کلان شهری جهان شتاب بیشتری بحشیده و مشکلات جدیدی بر مشکلات موجودشان افزوده است. گستردگی و پیچیدگی مجموعه مراکز زیست و فعالیت و نواحی همسبسته ای که نبض آنها با کلان شهر در یک نقطه می زند، مدیریت کلان شهری را در سطحی فراتر از نهادهای منفک و یکایک شهرداری ها ضروری می سازد. به موازات مشکلات و تهدیدها در منطقه کلان شهری، چالش اصلی مدیریت کلان شهرها استفاده از امکانات و فرصت های بسیاری است که در بطن آنها وجود دارد.
در این نوشتار، دیدگاه های نظری مدیریت کلان شهری از منظر ترتیبات نهادی برای رویارویی با این چالش مورد بررسی قرار گرفته است. دو گرایش عمده، یکی به منظور یکپارچه سازی مدیریت کلان شهری و دیگری در دفاع از تفکیک آن برشمرده شده اند که در زمان حاضر در کنار یکدیگر و بنابر زمینه ها و اولویت های گوناگون، تحت عناوین نومنطقه گرایی و انتخاب عمومی رواج دارند. آنچه مسلم است ساختار مدیریتی متفاوتی برای کلان شهرها (نسبت به دیگر شهرها و مراکز سکونتی) مورد نیاز است که به نظر می رسد صرفاً در محیط حکمروایی مطلوب، بیشترین اثربخشی و کارایی را خواهد داشت.
کلمات کلیدی: مدیریت کلان شهری، جهانی شدن، مناطق کلان شهری، حکمروایی کلان شهری، ترتیب نهادی
نویسنده: مظفر صرافی - فضیلت تورانیان
دانلود مقاله