رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تراکم در شهرسازی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. اهمیت آشنا شدن با چالش های ناشی از تراکم جمعیت در تجارب بین المللی از این روست که ضمن بازشناسی ماهیت مسائل می توان به تنوعات و اشکال مختلف آنها نیز پی برد. مسئله تراکم جمعیتی به واسطه ماهیتش می تواند ابعاد مشترکی در جوامع گوناگون داشته باشد ، لیکن به دلیل مشروط شدن آن توسط عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، محیطی تجلیات و نمودهای خارجی خاصی در کشورها و حتی شهرهای متفاوت پیدا می نماید. ایالات متحده آمریکا تغییرات تراکم جمعیت از دهه ۱۹۶۰ در آمریکا تفاوت شدیدی را با روندهای قبلی نشان داده است. علاوه بر تغییرات جمعیت و تراکم در مقیاس ملی و منطقه ای، در مقیاس شهرهای آمریکا نیز تغییراتی در توزیع جمعیت مشاهده می‌گردد. در واقع از جمعیت نواحی فقیرنشین شهرها کاسته شده و به جمعیت نواحی مطلوب تر شهری افزوده گردیده است. کاهش جمعیت شهری این گونه مناطق در مورد شهر نیویورک نیز دیده شده است. نواحی فقیرنشین شهرها معمولاً بسیار فشرده و متراکم اند.چنانچه تراکم را در قالب تعداد ساکنان در هر واحد مسکونی در نظر بگیریم، می‌توان گفت، شهرهای آمریکا شاهد کاهش تراکم بوده‌اند. به طور مثال در طول یک دهه تعداد متوسط افراد هر خانوار از ۳۱/۳ در سال ۱۹۶۰ به ۱۱/۳ در سال ۱۹۷۰ تقلیل یافته است، تعداد واحدهای مسکونی که بیش از یک خانوار سکنه داشته باشد کاهش یافته و برعکس تعداد واحدهای مسکونی که تنها در تصرف خانوار یک نفره هستند، افزایش چشمگیری را نشان می‌دهد. لیکن چنانچه تراکم را به مفهوم تعداد واحدهای مسکونی در واحد سطح تعریف کنیم، شهرهای آمریکا با افزایش تراکم رو به رو بوده‌اند. یکی از دلایل این موضوع روی آوردن به احداث ساختمان‌های چند واحدی است که نتیجه افزایش تقاضای مسکن از سوی خانوارهای کم جمعیت می‌باشد. یکی از پدیده‌های مهم شهری در تاریخ یک قرن اخیر آمریکا، دائمی جمعیت کلانشهرها و حومه شهری بوده است.به دنبال چنین مسئله ای در سال ۱۹۶۹ کمیته ملی سیاست رشد شهری پیشنهاد کرد که دولت آمریکا نقش فعالی در برنامه ریزی و مکان یابی توسعه‌های آتی شهری بر عهده بگیرد. مطابق توصیه‌های کمیته مزبور می‌بایست در ۳۰ سال آینده، ایالات متحده اقدام به ساخت ۱۰۰ شهر جدید صدهزارنفری و ۱۰ شهر یک میلون نفری می‌نمود و شهرهای مزبور ۲۰ میلون نفر از رشد جمعیت را در خود جای می‌دادند و ۳۵ میلون نفر دیگر می‌بایست در نواحی کلانشهرهای موجود جذب می‌شدند. معضل اساسی این مسئله این است که احداث شهرهای جدید در آمریکا همیشه با مشکل رو به رو بوده است. برای مثال، از سال ۱۹۴۷ تنها ۶۳ شهر و شهرک جدید ساخته شده است که فقط سه مورد آن‌ها برای جمعیت بیش از ۲۵۰ هزار نفر پیش بینی شده بودند. در صورتی که شهرهای جدید مورد نیاز احداث نگردند، قطعاً نواحی کلانشهری موجود همچنان بیشتر از سهم خود رشد جمعیت را جذب خواهند کرد. ژاپن مسائل جمعیت و تراکم شهری در آمریکا بدون شباهت با مسائل کشورهای دیگر نیست. در یک مطالعه تطبیقی در مورد تراکم شهری در آمریکا و ژاپن به مشابهت مسائل و تفاوت در رویکردهای دو کشور به مسئله تراکم پرداخته شده است. ژاپن نیز نظیر آمریکا کشوری صنعتی است که نیمی از جمعیت آن به‌طور متراکم در سطحی معادل یک پنجاهم، سطح کشور زندگی می‌کنند. تحقیق مزبور نشان از موفقیت نسبی بیشتر رویکرد ژاپنی‌ها در تأمین مسکن و کاستن از اراضی برای رشد سریع شهری در مقایسه با تجربه آمریکا می‌نماید. برخی از بررسی‌های تطبیقی در مورد مسئله در شهرهای آمریکا و ژاپن در قسمت زیر ارائه می‌شود. در حالی که علل اصلی مسائل در ژاپن و آمریکا مشابهند و عبارتند از توزیع نامتعادل جمعیت در سرزمین و عدم استفاده یا استفاده ناکافی از اراضی نواحی شهری، لیکن ژاپنی‌ها به‌به شکل مناسب‌تری در نزدیکی یکدیگر و به صورت متراکم زندگی می‌کنند. همچنین ژاپنی‌ها از نظر برآورده ساختن نیاز به مسکن از آمریکایی‌ها موفق تر بوده‌اند. زیرا با داشتن جمعیتی برابر نصف آمریکا سالانه ۲ میلون واحد مسکونی تولید نموده‌اند، در حالیکه آمریکا تنها ۶/۱ میلیون واحد مسکونی می‌تواند تولید کند.میزان تراکم جمعیتی در شهرهای جدید ژاپن بسیار بیشتر از شهرهای جدید آمریکاست. در حالی که چنین تراکمی برای ژاپنی‌ها برابر ۱۳ الی ۱۸ واحد مسکونی در جریب می‌باشد، تراکم جمعیتی در شهرهای جدید آمریکا فقط دو الی سه واحد مسکونی در جریب است. بنابراین برخی صاحبنظران توصیه می‌کنند که در سیاست توسعه شهرهای جدید آمریکا می‌بایست تجدیدنظر کلی به عمل آورند. لیکن همین صاحبنظران هشدار داده‌اند که مسلماً افزایش تراکم نمی‌بایست در حد تراکم‌های فوق العاده زیاد ژاپنی‌ها باشد، زیرا آمریکایی‌ها زمینه فرهنگی متفاوتی در انطباق با محیط‌های شلوغ ومتراکم دارند. یکی از علل موفقیت تراکم زیاد ساختمان‌های مسکونی در ژاپن، ریشه‌های مذهبی و سنت‌های زندگی متراکم حتی در روستاها بوده است. بر اساس چنین سابقه ای مسائلی همچون توجه به نظم انفرادی، آبروی خانوادگی، پاکیزگی و احترام به حقوق دیگران در شهروندان ژاپنی نهادینه شده است. جمع بندی ژاپنی‌ها بر خلاف آمریکایی‌ها، یا استرالیایی‌ها که جوامعی چند ملیتی می‌باشند، جامعه ای همسان و فاقد تنوع مذهبی و نژتدی هستند که این خود امکان زیست متراکم تر را تسهیل نموده است. بر اساس مرور مختصری که بر مسئله تراکم جمعیتی در چند کشور جهان انجام گردید، معضلات را می‌توان در دو سطح سیاست گذاری و تکنیکی خلاصه کرد. همان گونه که اشاره گردید، اغلب تحقیقات نشان می‌دهد که توزیع مناسب جمعیتی چه از طریق طبیعی یا از طریق مهاجرت به صورت موردی و کوتاه مدت ممکن نیست. بنابراین در نمونه‌های مطالعه شده بر ضرورت تدوین سیاست ملی رشد شهری جمعیت برای تعیین تکلیف در مورد مکان‌های شهری که می‌بایست به جمعیت پیش بینی شده جهت چند دهه آینده کشور پاسخ دهند تاکید شده است. در نبود چنین سیاستی حرکت و توزیع جمعیت و درنتیجه توزیع تراکم‌ها به صورت غیر قابل کنترل و بدون آمادگی جهت جذب آن‌ها صورت می‌گیرد و همانند وضع فعلی در برخورد نقاط با تراکم کم و غیراقتصادی و در پاره ای از نقاط با تراکم بسیار زیاد و مسائل مرتبط با آن رو به رو شده و با روند افول جمعیت نواحی روستایی وتراکم بیش از حد نواحی کلانشهری ادامه پیدا خواهد کرد. از بعد تکنیکی علاوه بر لزوم پیگیری روش‌هایی جهت مطالعه عوامل مؤثر بر تراکم جمعیتی و در نتیجه تدوین ابزارهایی برای پیش بینی آثار تراکم‌های مختلف نیاز مبرم به مجموعه روش‌هایی جهت کنترل تراکم وجود دارد. امروزه کشورهای زیادی نظیر آمریکا، استرالیا، انگلستان و ژاپن اهمیت بسیاری برای مبحث تراکم در مقررات و ضوابط طراحی محیط و سنجش کیفیت‌های محیطی قائل اند. بسیاری از کشورها از مفهوم ضریب سطح زیربنا (F.A.R) جهت کنترل تراکم استفاده می‌نمایند. معدودی از کشورها نیز از سطح جامع تری نظیر سیستم استاندارد LUI (سیستم شدت استفاده از زمین) استفاده می‌کنند شایان ذکر است که در سیستم LUI در کنار ضریب سطح زیربنا مجموعه ای از متغیرهای دیگر نظیر ضریب فضای باز، ضریب فضای باز مفید، ضریب فضای تفریحی، ضریب پارکینگ نیز به‌طور یکپارچه جهت کنترل تراکم و همچنین برای کنترل محیطی در طراحی نواحی مسکونی به کار گرفته می‌شوند. منابع: عزیزی، محمدمهدی: تراکم در شهرسازی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار
×
×
  • اضافه کردن...