رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تحقیق،توسعه،پتروشیمی،دکتر،طائب'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. با وجود حجم رو به رشد قراردادهاي توسعة پتروشيمي كشور و مبالغ كلاني كه صرف فعاليت‌هاي مختلف مهندسي و انتقال تكنولوژي در آنها مي‌شود و با توجه به تاثيرات عميقي كه توان فني‌مهندسي داخلي مي‌تواند در انتخاب و انتقال بهينة تكنولوژي‌ها و فعال نمودن متخصصان داخلي در پروژه‌ها داشته باشد، بررسي و ارزيابي عملكرد تحقيق و توسعه در پتروشيمي كشور، در دستور كار گروه نفت و گاز شبكه قرار گرفته است. براي شروع اين بحث و آشنايي با فعاليت‌هاي تحقيق و توسعة پتروشيمي، با دكتر طائب، مدير عامل شركت پژوهش‌ و فناوري پتروشيمي به گفتگو نشستيم كه در ادامه ملاحظه مي‌گردد:  ضمن تشكر از شما, به خاطر شركت در اين گفتگو، لطفاً ارزيابي خود از فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه (R&D)در پتروشيمي، خصوصاً در سال‌هاي اخير ارائه نماييد.  در بخش تحقيق و توسعه، سه دسته پروژه پژوهشي دنبال شده است: 1) پروژه‌هاي بنيادي كه از جمله در ارتباط با كاتاليست و فرآيندهاي جديد مي‌باشند. اين دسته از پروژه‌ها، به‌دليل اينكه به‌صورت درازمدت انجام مي‌شوند, هنوز به نتايجي كه قابل عرضه به صنعت باشد, نرسيده‌اند. 2) پروژه‌هاي كاربردي كه به‌وسيلة مراكز تحقيق و توسعه در شركت‌هاي توليدي تعريف و توسط دانشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي اجرا شده‌اند و متناسب با زمان پايان پروژه مورد استفاده قرار گرفته و نتايج ارزشمندي, از جمله صرفه‌جويي‌هاي اقتصادي مناسب را در پي داشته‌اند. 3) تعدادي از پروژه‌هاي توسعه‌اي نيز تعريف شده‌اند كه توسط مراكز تحقيقاتي پتروشيمي در حال اجرا مي‌باشند. به‌علاوه, برخي از پروژه‌ها نيز با مشاركت صاحبان ليسانس خارجي مدنظر است كه عمدتاً در مرحلة مذاكره و تحقيق جهت انجام پژوهش مشترك مي‌باشند. آيا شركت تحقيق و توسعة پتروشيمي در برنامه‌هاي ماهشهر و پروژه‌هايي كه در منطقة پارس و عسلويه در حال انجام است، نقشي دارد يا خير؟  واحدهايي كه در ماهشهر و عسلويه طراحي و ساخته مي‌شوند، واحدهايي هستند كه ليسانس خود را از صاحبان ليسانس منتخب، براساس مناقصه‌اي كه شركت مديريت و توسعه برگزار كرده است, اخذ كرده‌اند. ما يقيناً در شرايطي قرار نداريم كه خودمان ليسانس عرضه كنيم؛ بلكه تنها كاري كه ما در اين مجموعه از فعاليت‌هاي توليدي داشتيم, آماده‌كردن زمينه جهت انتقال تكنولوژي از طريق همكاري‌هاي آن شركت‌ها با پژوهش و فناوري، در راستاي بالابردن توان تحقيقاتي اين بخش‌ها مي‌باشد. در اين همكاري‌ها, شركت‌هاي مذكور، فقط اسناد طراحي‌ واحدهاي پيشتاز (پايلوت‌پلنت) واحدهاي توليدي را به ما مي‌دهند كه در تهية اسناد، همكاران و متخصصان ما نيز حضور مي‌يابند و طرز تهية اين اسناد را فرا مي‌گيرند. داشتن دانش، بحثي جدا از تهية اسناد يك تكنولوژي است و در واقع، يك كار مهندسي پژوهشي است كه ما هيچ تجربه‌اي در اين راستا نداشته‌ايم. به همين دليل، ما دستورالعملي را در پتروشيمي به تصويب رسانديم كه طي آن در هر قرارداد جديدي كه بسته مي‌شود، حتماً برنامه‌اي جهت تبيين اسناد طراحي واحدهاي پيشتاز پيش‌بيني شود و ما با مشاورة آن صاحب ليسانس، واحد پيشتاز را طراحي كنيم و يا فراتر از آن، همكاري درازمدت تحقيقاتي بين تحقيق و توسعه و آن شركت صاحب ليسانس برقرار شود. شركت صاحب ليسانس، تا مقطعي دانش خود را در زمينة مورد نظر توسعه داده است و به همين دليل ما طرحي را تعريف كرديم كه طي آن، از نقطه‌اي كه صاحب ليسانس كار جديدي را شروع مي‌كند تا دانش و تكنولوژي خود را گسترش دهد، با او همكاري كنيم. آيا تدبيري انديشيده‌ايد‌ كه در اين همكاري‌ها و مشاركت‌ها با صاحبان تكنولوژي، واقعاً به دانش‌ مورد نظر دست يابيم؛ به طوريكه در آينده بتوانيم بدون همكاري اين شركت‌ها و صاحبان ليسانس، كار خود را ادامه دهيم؟  ما به هيچ وجه بنا نداريم تا در آينده به نقطه‌اي برسيم كه خودمان در زمينة آنچه نيازمنديم، صاحب ليسانس شويم. بلكه هدف ما اين است كه در محورهاي اصلي اقتصادي پتروشيمي صاحب دانش شويم؛ يعني محورهايي كه بر اساس آنها چرخ اقتصاد پتروشيمي مي‌چرخد و بيشترين توليد را به لحاظ ارزش افزوده و معاملات فروش براي پتروشيمي دربردارد. طبيعي است كه همكاري با صاحب ليسانس از اواسط كار، ما را به بخش قبلي دانش و تكنولوژي وي مسلط نمي‌نمايد؛ به همين دليل گروه‌هايي پژوهشي را ايجاد كرديم كه همزمان با همكاري جهت توسعه آتي، با اين بخش قبلي نيز آشنا شويم و اين حركت را "شناخت فرآيند" نامگذاري كرده‌ايم. معني "شناخت فرايند" اين است كه متخصصان ما به فرآيندي كه در حال حاضر از آن استفاده مي‌كنيم، از جمله كاتاليست، مواد اولية‌ مواد افزودني و شرايط فرآيندي، چنان احاطه پيدا كنند كه در نبود صاحبان ليسانس نيز ما حركت خود را استمرار بخشيده و سود خود را به‌دست بياوريم.  بنابراين، ما تنها احاطه بر فرآيندي را كه توسط صاحبان ليسانس در اختيار ما گذاشته شده است در برنامه داريم و دستيابي به دانش و تكنولوژي فرآيندها كه بتواند در برنامه‌هاي ملي آتي و احداث مجتمع‌هاي پتروشيمي توسط متخصصان خود به ما كمك كند را در دستور كار نداريم؟  اصولاً بحث "پتروشيمي ملي" يك بحث غلط و غيرممكن است؛ زيرا يك مجتمع پتروشيمي از واحدهاي مختلفي تشكيل شده است كه برخي از اين واحدها به هيچ وجه در محور پژوهش ما جهت دستيابي به دانش فني آن قرار ندارند. ما تنها بخشي از مجموعة فرآيندها و واحدها را جهت تحقيق در دستور كار داريم تا بتوانيم در آينده در اين زمينه‌ها حرفي براي گفتن داشته باشيم. نكتة ديگر اين است كه آن بخش از تكنولوژي را كه امروز در بازار به ثبت رسيده است به هيچ عنوان نمي‌توان با تحقيق و آزمايش، دوباره به دست آورد، با تحقيق و آزمايش تنها مي‌توان روشي نوين را ابداع كرده و به ثبت رساند. هيچ شركتي از هيچ كشوري در دنيا اجازه ندارد تا مشابه آن تكنولوژي را كه فرآيند آن قبلاً به ثبت رسيده است، توليد و طراحي نمايد؛ چرا كه شركت صاحب ليسانس مي‌تواند ادعاي خسارت نمايد و اين خسارت چندين برابر هزينه خريدن امتياز و ليسانس مي‌باشد. بنابراين امكان كپي‌برداري و توليد دانش فني ثبت شده در عرصه بين‌المللي به هيچ عنوان وجود ندارد، مگر اينكه در ليسانسي كه شما خريداري كرديد، پيش‌بيني كپي‌كردن نيز شده باشد. روشي كه امروزه شركت‌هاي تحقيقاتي انجام مي‌دهند، اين است كه روي فرآيندي كه ليسانس آن را خريده‌اند، مطالعه و تحقيق مي‌كنند و دانش آن را به دست مي‌آورند، يا فرآيند توسعه‌اي كه در آن واحد اعمال مي‌كنند و نوآوري‌هاي توسعه‌اي خود را به ثبت مي‌رسانند. بحث ديگري كه در زمينة مسائل تكنولوژيك پتروشيمي مطرح است، مرحلة انتخاب تكنولوژي‌ها جهت انتقال مي‌باشد. بعضاً ممكن است تكنولوژي‌هاي وارداتي تست نشده و يا اثبات نشده و حتي منسوخ شده باشند. اگر توان در تحقيق و توسعة ما ضعيف بوده و از اطلاعات كارشناسي پاييني برخوردار باشيم، امكان دارد كه يك تكنولوژي منسوخ شده را بگيريم و در استفاده از آن با مشكل روبرو شده و در نهايت بخواهيم بر روي آن، مطالعات توسعه‌اي انجام دهيم. چه راهكارهايي را جهت بهبود اين مرحله مدنظر داريد؟  با شناختي كه بنده از سطح توانمندي علمي پتروشيمي دارم، امكان اخذ تكنولوژي منسوخ شده در پتروشيمي وجود ندارد و تمام واحدهايي كه ساليان اخير در قراردادهاي پتروشيمي بسته شده‌اند، فرآيندهاي روز دنيا مي‌باشند. در اينجا يك بحث مطرح مي‌باشد و آن اينكه، مواردي از دانش‌هاي فني جديد مطرح است كه واحد توليدي براساس آن تكنولوژي در دنيا وجود ندارد. اين نوع واحدها به‌صورت حساب‌شده از سوي پتروشيمي مورد استقبال قرار مي‌گيرد و اگر كسي در نقطه‌اي از جهان، يك كار تحقيقاتي و تكنولوژي جديدي را ارائه كرد كه هيچ واحد صنعتي در دنيا براي آن راه‌اندازي نشده باشد، بايستي قبل از انتقال، بررسي‌هاي زيادي از نظر شرايط صنعتي و اقتصادي آن انجام شود. ما تنها پس از بررسي‌هاي لازم و قانع شدن پتروشيمي از به صرفه بودن آن، وارد يك كار مشترك ميان پتروشيمي و صاحب تكنولوژي مي‌گرديم كه عمدة موارد مورد نظر ما بر "محور كاتاليست" مي‌باشد. نمونة تكنولوژي‌هاي منسوخ مورد استفاده در پتروشيمي كه توسط كارشناسان ذكر شده است،MTBE مي‌باشد كه به‌دليل مسائل زيست‌محيطي در دنيا منسوخ گرديده است و تا چند سال آينده مي‌بايد در كل دنيا كنار گذاشته شود. ولي ما به تازگي به خريد تكنولوژي آن اقدام كرديم؛ ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟  البته ما در قسمت خريد ليسانس و انعقاد قرارداد نقشي نداريم، بلكه شركت مديريت و توسعه متولي اين امر مي‌باشد ولي كلية همكاران ما در اين خصوص، دقت‌هاي لازم را انجام مي‌دهند. توليد MTBE فرآيندي است كه طراحي آن كاملاً داخلي مي‌باشد و ليسانسي در رابطه با آن خريداري نشده است، راجع به آيندة MTBE نيز هنوز هيچ مرجع علمي، موثق و قابل قبولي در مورد آلودگي محيط زيست به‌وسيلة آن، مداركي ارائه نكرده است؛ بلكه به نظر ما در اين مورد، نظرات سياسي پشت اين قضيه قرار دارد كه از محدودة كاري ما خارج مي‌باشد. در اولين همايش پتروشيمي، يك نماينده از شركت‌هاي پتروشيمي بين‌المللي در مورد MTBE بيان داشت كه طرفداران محيط زيست در آمريكا به اين نتيجه رسيده‌اند كه MTBE در سفره‌هاي آب زيرزميني نفوذ مي‌كند و از اين جهت، ما درصدد متوقف كردن توليد اين ماده در آمريكا هستيم و در آينده در اروپا نيز اين مسئله مورد بررسي خواهد گرفت. آيا اين هشدار، در آن حد نبوده است كه ما قبل از سرمايه‌گذاري، تحقيقاتي راجع به آن انجام دهيم و منتظر مراكز علمي نماييم؟  در اين خصوص مي‌توان در فرصت مناسب ديگري به اين سؤال به تفصيل پاسخ گفت. آيا پيش از احداث يك مجتمع و خريدن ليسانس‌ براي احداث خط توليد در مجتمع هاي پتروشيمي و استفاده از تكنولوژي‌هاي مورد نياز آن، بررسي‌ها و مطالعات لازم بر روي مسائل مختلف، از جمله خوردگي، محيط زيست، امكان دسترسي به خوراك، منسوخ‌بودن و يا نبودن تكنولوژي‌هاي مورد استفاده، صرفة اقتصادي و علمي و ديگر مسائل جانبي مربوط به آن مجتمع صورت مي‌پذيرد تا پس از احداث واحدهاي مورد نظر و بهره‌برداري از آنها دچار مشكل نشويم؟  قاعدتاً شرايط محيطي بخشي از اطلاعات اوليه است كه قبل از طراحي صنعتي در اختيار صاحب ليسانس قرار مي‌گيرد و او موظف است در اسناد طراحي خود، اين اطلاعات را مورد توجه قرار دهد. ولي همانگونه كه عرض كردم، "تحقيق و توسعه" هيچ‌گونه نقشي در انعقاد قرارداد ندارد. اين بخش، يك بخش جواني است كه بايد ساليان سال تجربه كسب كند تا به جايگاهي برسد كه در برخي زمينه‌ها بتواند نظرات ارشادي را به واحدهاي ديگر ارائه نمايد. اما در مورد خوردگي، تعدادي پروژة پژوهشي در مورد واحدهاي موجود در دست اجرا است كه اين پروژه‌ها از يك طرف واحدهاي توليدي را در كاهش عوامل خوردگي توانمندتر مي‌كند و از طرف ديگر، ما را قادر مي‌سازد تا در آينده بتوانيم ديدگاه‌هاي روشني را قبل از طراحي واحدها به‌دست بياوريم. آيا در مورد مسائل زيست‌محيطي نيز فعاليتي داشته‌ايد؟  ما تحقيقات زيست‌محيطي را به‌دليل اهميتي كه براي آن قائل بوديم، به‌عنوان يك شاخة مجزا در نظر گرفتيم كه اين شاخه جدا از "تحقيق و توسعه" به فعاليت مي‌پردازد تا مبادا با تحقيقات فني ادغام شده و در كنار آنها مورد كم‌‌توجهي قرار بگيرد. به نظر بنده، كارهايي كه در پتروشيمي در خصوص مسائل زيست‌محيطي صورت مي‌پذيرد، در كمتر واحد توليدي مشاهده مي‌شود و مجتمع‌هاي ما با گرفتن مجوز ISO14000 در زمينة مسائل مربوط به محيط‌زيست تحت كنترل هستند. ضمن اينكه در جهت كاهش اثرات نامطلوب واحدهاي توليدي در محيط زيست، پروژه‌هاي تحقيقاتي و مهندسي متعددي در دست اجرا هستند و غالب واحدهاي توليدي پتروشيمي از طرف سازمان حفاظت از محيط زيست به عنوان صنعت سبز شناخته شده‌اند. در ظاهر به نظر مي‌رسد در پتروشيمي به مسائل محيط زيست توجه مي‌شود، اما هنگامي كه از نزديك، مجتمع‌هاي پتروشيمي ماهشهر، رازي و بندر امام را مشاهده مي‌كنيم، با مشكلات زيست‌محيطي فراواني روبرو مي‌شويم. گوگردي كه در مجتمع رازي به‌صورت فله‌اي روي هم انباشته شده است، در فضا پراكنده مي‌شود؛ فضولات و پساب‌هاي مجتمع‌ها وارد دريا مي‌گردد و حتي رنگ آب را غيرطبيعي مي‌سازد و در كنار آن، بر اثر غلظت آمونياك و گازهاي آلاينده در هوا، تنفس براي انسان بسيار سخت مي‌باشد. چه راهكارهايي را براي مقابله با اين آلودگي‌ها در نظر داريد؟  هيچ كس نمي‌تواند ادعا نمايد كه ميزان آلايندگي در پتروشيمي در حد صفر است؛ اما آلايندگي در پتروشيمي رو به كاهش است. واقعيت اين است كه ما كار تحقيقاتي را حتي در زمينة محيط زيست دير شروع كرديم، بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم تا در عرض مدت كوتاهي بتوانيم ميزان آلايندگي را به صفر برسانيم، زيرا امكان اين امر كه واحدها را براي مدتي از كار بيندازيم و با تعميرات لازم بتوانيم آلايندگي را رفع نماييم، وجود ندارد. • با توجه به گستردگي ابعاد موضوعات قابل بررسي و پژوهشي در صنايع پتروشيمي، به نظر مي‌رسد كه مجموعه‌هاي تحقيق و توسعه در واحدها و مجتمع‌هاي توليدي و ساير مراكز به تنهايي از عهدة انجام مطالعات لازم بر نمي‌آيند و استفاده از همكاري مراكز دانشگاهي، اساتيد و پروژه‌هاي دانشجويان مي‌تواند در اين خصوص راه‌گشا ‌باشد. در اين زمينه چه فعاليت‌هايي صورت گرفته است؟  آنچه در گذشته در اين راستا صورت گرفته است، جذب نيروهاي نخبه، يعني افرادي كه حداقل فوق‌ليسانس و معدل بالاي 17 را داشته باشند، مي‌باشد. همچنين قسمت اعظم اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌ها را كه علاقه‌مند به تحقيق و پژوهش در صنعت بودند، جذب كرده و با آنها پروژه تعريف كرده‌ايم. در اين زمينه، 26 درصد از بودجة پژوهشي ما متعلق به دانشگاه‌ها، 13 درصد متعلق به مراكز تحقيقاتي، 12 درصد مختص پژوهشگاه صنعت نفت و 9 درصد مربوط به شخصيت‌هاي حقيقي علمي مي‌باشد. بنابراين، ما 60 درصد از اعتبارات را از طريق دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشي مصرف مي‌كنيم. به عبارت ديگر، كل هزينه‌هايي كه در سال 80 در اين بخش صرف شده است، بالغ بر 5.7 ميليارد تومان مي‌باشد. براي آينده نيز گروه‌هاي پژوهشي ايجاد كرده‌ايم كه هر يك از اين گروه‌ها در رابطه با يك فرآيند فعاليت مي‌كنند كه شامل محققان مراكز، محققان توسعة مجتمع‌هاي پتروشيمي و مهندسان شاغل در واحدهاي مربوط و اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌ها مي‌باشد كه اين افراد دانشگاهي، مسئولان هسته‌هاي پژوهشي ما در دانشگاه خواهند بود. كل پروژه‌هاي تحقيقاتي كه توسط اين هسته‌ها صورت مي‌پذيرد، مي‌بايد حول زمينه‌هاي اولويت‌دار ما باشد؛ مثلاً ما يك هستة پژوهشي پلي‌اتيلن سنگين خواهيم داشت، يك هستة پژوهشي در رابطه با پلي‌اتيلن سبك خواهيم داشت و الي آخر. در اين گروه‌ها، ما از متخصصان صنعتي و محققان به صورت مشترك استفاده كرده‌ايم، زيرا محققان ما تجربة صنعتي ندارند و متخصصين ما نيز محقق نيستند. با تشكيل اين هسته‌ها در دانشگاه، مدت زمان بيشتري جهت شناسايي متقابل متخصصان و محققان بالقوه‌اي كه در آينده جذب صنعت پتروشيمي مي‌شوند، ايجاد مي‌گردد و متخصصاني كه در آينده جذب پتروشيمي مي‌شوند نيز شناخت بهتري از صنعت پيدا مي‌كنند. وقتي پروژة دكترا و فوق ليسانس يك متخصص، در زمينة پتروشيمي تعريف شده باشد، او علاقه‌مندي به صنعت پيدا مي‌نمايد و هنگامي كه بر روي پروژه يا پايان‌نامة خود كار مي‌كند، بدين ترتيب ارتباط تنگاتنگي با صنعت داشته و اطلاعات بيشتري از صنعت پيدا مي‌نمايد و به عنوان يك نيروي مفيد و اثرگذار وارد صنعت مي‌گردد. لذا فارغ‌التحصيلان كارشناسي ارشد و دكترا، ديگر در صنعت احساس غربت و بيگانگي نمي‌كنند و يك ارتباط منظم بين انگيزه‌هاي دروني خود با نيازهاي صنايع مشاهده كرده و به كار در آن زمينه علاقه‌مند مي‌گردند. در مجتمع‌هاي پتروشيمي در حال حاضر نيروهايي وجود دارند كه صاحب تخصص و تجربه مناسبي بوده و در حالي كه تحصيلاتي در حد تكنسين دارند، بر اثر تجارب مختلف به متخصصان زبده‌اي مبدل شده‌اند، از طرف ديگر، وقتي ما نيروهاي جوان تحصيلكرده را وارد اين صنعت مي‌كنيم، ممكن است اختلافي بين اين دو قشر پديد بيايد و دوگانگي ايجاد شود. براي اينكه زمينه‌اي به‌وجود بيايد كه فارغ‌التحصيلان ما بتوانند از نتايج تجربيات متخصصان استفاده كرده و متخصصان و تكنسين‌ها نيز از يافته‌هاي علمي و تحقيقاتي بهره‌مند شوند، چه تدبيري انديشيده‌ شده است؟  اين تضاد كه در صنايع مختلف به وفور ديده مي‌شود، در صنعت پتروشيمي بسيار كم مي‌باشد. ما از سال 1376 كه پروژه‌هاي خود را تعريف نموديم، معين كرديم كه در تمام پروژه‌هاي پژوهشي بايد افراد باتجربه، سابقه‌دار و صنعتي همراه پروژه باشند تا به پروژه‌ها جنبة كاربردي و عملي بدهند. در اين خصوص، ما براي پروژه‌هايي كه افراد صنعتي انجام مي‌دهند، يك ناظر دانشگاهي قرار داده‌ايم و براي پروژه‌هايي كه افراد دانشگاهي انجام مي‌دهند، يك ناظر صنعتي گذاشته‌ايم. زيرا كاري را كه يك دانشگاهي انجام مي‌دهد، ممكن است يك فرد صنعتي تسلطي بر آن نداشته باشد، اما اگر يك فرد صنعتي كار نظري استاد دانشگاه را تاييد نمايد، قطعاً آن كار از كيفيتي مناسب جهت اجرا برخوردار مي‌باشد. ما هيچ پروژه‌اي را نداريم كه در آن، افراد دانشگاهي و صنعتي در كنار هم همكاري نداشته باشند. گفتني است، 5.3 درصد از شاغلين ما داراي درجة دكترا بوده، 49 درصد آنها داراي درجة كارشناسي ارشد، 37 درصد تحصيلات ليسانس داشته و 8.7 درصد از تحصيلات پايين‌تر از ليسانس برخوردار مي‌باشند. بنابراين، ما برحسب نياز يك پروژه از متخصصاني با سطوح تحصيلي مختلف استفاده مي‌نماييم. در فهرست فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه، بخشي به‌نام ارزيابي اقتصادي طرح يا پروژه وجود دارد. آيا در واحد تحقيق و توسعة پتروشيمي نيز چنين بخشي فعال است يا ارزيابي اقتصادي توسط بخش مديريتي مورد بررسي قرار مي‌گيرد؟  در ساختار جديد، دو بخش به ارزيابي اقتصادي مي‌پردازند: 1) بخش مديريتي كه پروژه را ارزيابي اقتصادي مي‌كند و بررسي مي‌كند كه آيا وارد شدن به مقوله پژوهش در زمينة مورد نظر صرفة اقتصادي دارد يا خير، 2) قسمت دوم ارزيابي فني و اقتصادي را گروه‌هاي پژوهشي ما انجام مي‌دهند. اين گروه‌ها مرحله به مرحله پروژه را بررسي فني و اقتصادي مي‌كنند و در هر مرحله اگر كار توجيه نداشته باشد، جهت اصلاح و بازنگري به مرحلة قبل عودت مي‌دهند و اگر توجيه اقتصادي و فني داشت به مرحلة بعد مي‌رسد تا وارد مرحلة پايلوت‌پلنت شده و در صورت موفقيت در آن قسمت، به مرحلة توليد صنعتي وارد شود. پروژه‌هايي كه بايد به مرحلة صنعتي ارسال شوند، ابتدا در شورايي به‌نام شوراي تحقيق و توسعة مجتمعي كه توليد در آن صورت خواهد پذيرفت، بررسي مي‌شوند. در اين شورا، رئيس مجتمع، مسئوليت و رياست شورا را برعهده دارد و روساي تحقيق و توسعه، فرآيند بهره‌برداري و خدمات فني و ساير مديران مجتمع عضو آن شورا هستند كه موضوع صنعتي شدن پروژه مورد نظر را بررسي كرده و راي نهايي را صادر مي‌نمايند. بودجة پايلوت‌ها و واحدهاي پيشتاز چه سهمي از بودجة تحقيق و توسعه را به خود اختصاص مي‌دهد؟  ما در سال گذشته 37 ميليارد تومان بودجه داشتيم كه تنها 7 ميليارد تومان از آن صرف كارهاي پژوهشي شده و باقي آنها به مصرف واحدهاي پيشتاز و طراحي و ساخت پايلوت‌‌ها رسيده است. هم‌اكنون، واحدهاي پيشتاز متعددي در مجتمع‌هاي مختلف از جمله بندر امام، اميركبير و غيره داريم كه فعاليت مي‌نمايند.  از اين پايلوت‌پلنت‌ها چه تعداد به اهداف خود رسيده‌اند و نتايج كار خود را ارايه داده‌اند؟  ما تنها دو پايلوت داريم كه به نتيجة نهايي رسيده‌اند: يكي مربوط به تهية كيسة پليمري است با نام "پلي تترامتيلن اتيل گليكول" كه در شركت پويش مي‌باشد و ما دانش فني اين پليمر را به‌دست آورديم كه پس از يك رشته بهينه‌سازي‌ها وارد توليد صنعتي مي‌كنيم. يك واحد پيشتاز نيز در خراسان داريم كه بر روي اورة گوگردي كار مي‌كند و در مرحله‌اي هستيم كه مي‌خواهيم آن را با مشاركت يك شركت خارجي وارد مرحلة توليد صنعتي نماييم.  در مورد بخش تحقيقات بنيادي بر روي كاتاليست و طراحي فرآيند با توجه به اهميت به‌سزاي آن چه بودجه‌اي را صرف مطالعه و پژوهش در آن زمينه كرده‌ايد؟  12 درصد از پروژه‌هاي ما بنيادي مي‌باشد. ما در تحقيقات بنيادي، در يك بخش بر روي كاتاليست‌هايي كه داراي اولويت بودند، كار كرديم و تا به‌حال دو كاتاليست را در مرحلة آزمايشگاهي، نهايي كرده‌ايم كه با يك شركت خارجي جهت Scale-up آن مشاركت خواهيم كرد. از 12 درصد پروژه‌هاي بنيادي ما، 10 درصد به تحقيق بر روي كاتاليست‌ها اختصاص يافته است، همچنين تحقيقاتي نيز در زمينة تبديل گاز طبيعي به فرآورده‌هاي مختلف داريم. نكتة ديگر اينكه، شركت‌هاي گاز، پتروشيمي و پالايش و پخش، يك مشكل بزرگ به‌نام توليد بسيار گسترده گوگرد دارند، يك بخش از پروژه‌هاي بنيادي ما در جهت به‌دست آوردن كاربردهاي جديدي براي گوگرد مي‌باشد تا بتواند گوگرد را به محصولات باارزش افزودة بالا تبديل نمايد. در احداث واحدهاي پتروشيمي آنچه كه مشاهده مي‌شود، اين است كه ما عموماً به سراغ توليد محصولات پايه و مياني رفته‌ايم و توليد محصولات تخصصي مانند پليمرهاي مهندسي را بسيار كم داشته‌ايم. با توجه به ارزش افزودة اين مواد، آيا از طريق تحقيق و توسعه، حركتي در جهت سوق‌دادن توليد مواد پايه به محصولات با ارزش افزودة بالاتر صورت گرفته است يا خير؟  ما اين محصولات را فرآورده‌هاي پايين دستي پتروشيمي مي‌گوييم و يكي از وظايف شركت پتروشيمي را تقويت بخش خصوصي جهت توليد اين مواد مي‌دانيم تا آن بخش سودآور توليد را به بخش خصوصي واگذار نمايد. ما بر روي پليمرها به‌صورت گسترده‌اي فعاليت مي‌كنيم تا به كساني كه از طريق بازرگاني پتروشيمي، مشتري محصولات پايه هستند، كمك كنيم تا به دانش فني مصرف بهينة محصولات بالادستي، جهت توليد فرآورده‌هاي سودآور و باارزش مجهز شوند. عمده فعاليت‌هاي ما بر روي پلي‌الفين‌ها، از جمله پلي‌استايرين، پلي‌كربنات‌ها و پلي‌استرها صورت گرفته است و گروه‌هاي متعددي از محققين ما و افراد دانشگاهي بر روي اين روش‌ها كار مي‌كنند و فكر مي‌كنيم كه اين سياست اتخاذ شده از سوي پتروشيمي، سياست عاقلانه و مناسبي مي‌باشد.
×
×
  • اضافه کردن...