دكتر محمد مصدق پانزدهم شهريور ماه 1335 به تبعيد غير قانوني خود به احمد آباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) اعتراض كرده بود، زيرا كه به چنين تبعيدي محكوم نشده بود. خود وي نوشته است كه در آستانه اتمام دوه محكوميت (محكوميت خلاف قانون)، او را تحت الحفظ از زندان به احمد آباد بردند و در اينجا به حالت تبعيد قرار دادند.
ظاهرا به اين اعتراض دكتر محمد مصدق كه حكومت او در اثر كودتاي 28 مرداد عمدا و جبرا پايان يافته بود رسيدگي نشد.
دكتر مصدق كه 3 سال زندان او در لشكر 2 زرهي در مرداد سال 1335 به پايان مي رسيد، چند روز پيش از اتمام زندان به روستاي احمد آباد تبعيد شده بود و از اين زمان تا پايان عمر در اين روستا تحت نظر قرار داشت بدون اينكه به اين تبعيد محكوم شده باشد كه خود، آن را زنداني غير قانوني در "قلعه" توصيف كرده است. دشمني شاه با دكتر مصدق از زماني شدت يافت که مصدق گفته بود حكومت از آن ملت است، نه شاه؛ و بارها تكرار كرده بود كه انگلستان چون موفق نشد كه از طريق قرارداد وثوق الدوله صاحب اختيار ايران شود؛ رضا شاه را روي كار آورد و بسياري از خواستهاي خود از جمله تمديد امتياز انحصاري نفت را در سال 1933 و كشيدن راه آهن خرمشهر – بندر شاه را كه جنبه اقتصادي نداشت به او تحميل كرد