رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تاریخ‌خوانی و تاریخ‌پژوهی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    تاریخ‌خوانی و تاریخ‌پژوهی

    دکتر اکبری به‌شدت از روال کنونی تاریخ‌خوانی و تاریخ‌پژوهی در کشور ناراضی است و چاره را در یک انقلاب همه‌جانبه در رشته تاریخ می‌داند. علی اشرف فتحی: به همراه مهدی زمانی و سجاد برزگر با دکتر محمدعلی اکبری، استاد برجسته‌ی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، در اتاق کارش درباره‌ی مشکلات نظری و اجرایی رشته‌ی تاریخ در کشورمان گفت‌وگو کردیم. دکتر اکبری به‌شدت از روال کنونی تاریخ‌خوانی و تاریخ‌پژوهی در کشور ناراضی است و چاره را در یک انقلاب همه‌جانبه در رشته تاریخ می‌داند. استاد، درباره‌ی برنامه‌ی موجود آموزشی رشته‌ی تاریخ چه نقدهایی دارید؟ این برنامه، یک برنامه‌ی تجدیدنظرشده است. اوّلین برنامه بعد از تعطیلات انقلاب فرهنگی توسط ستادی در وزارت آموزش عالی نوشته شد و شاکله‌ی برنامه‌های درسی در مقطع لیسانس در آن جلسات تصویب شد. بعدها در اواخر دولت آقای هاشمی رفسنجانی، این برنامه مورد بازنگری قرار گرفت و تاکنون به آن عمل شده است. اگر بخواهیم رویکرد انتقادی به برنامه‌ی موجود داشته باشیم، به نظر من، بزرگ‌ترین مشکل را باید در شکاف میان مباحث روش‌شناسی با حوزه‌ها و موضوعاتی که در برنامه گنجانده شده است دید. اکنون تاریخ در قالب نظام سلسله‌ای آموزش داده می‌شود. یعنی سلسله‌های حاکم در تاریخ، به عنوان ملاک عمل قرار گرفته‌اند و در درس روش تحقیق نیز به گردآوری و تنظیم داده‌ها و تبدیل آن‌ها به یک متن روایی پرداخته می‌شود. خروجی نهایی این برنامه، مجموعه‌ای از دانستنی‌های تاریخ است که با علم تاریخ متفاوت است. علم تاریخ، به چرایی وقایع تاریخی و تحلیل عوامل آن‌ها می‌پردازد، در حالی که اکنون در رشته‌ی تاریخ تنها به این پرداخته می‌شود که چه وقایعی رخ داده. در واقع ما به نوعی «خبرنگاری تاریخی» می‌خوانیم و نه بیش‌تر. در سیستم کنونی، فقط به دانستنی‌های تاریخی اکتفا می‌کنیم و خبرنگار و گزارش‌گر تاریخی تولید می‌شود. در حالی که اگر قرار است به علم تاریخ بپردازیم و عالم تاریخ پرورش دهیم، باید تغییرات جدی در روش‌های کنونی اعمال کنیم. یعنی سیستم قبلی را علمی می‌دانید؟ خیر. هیچ‌وقت علمی نبوده. یعنی هیچ‌وقت انتظار ما از رشته‌ی تاریخ، تولید علم و معرفت تاریخی نبوده و تنها خواهان گزارش‌های منقح تاریخی بوده‌ایم. این دو باید از هم تفکیک شود که آیا منظور ما از تربیت مورخ، تربیت عالم تاریخی است یا تاریخ‌دانی که به مجموعه‌ای دانسته‌های تاریخی مسلط است؛ همان‌گونه که قدما هم علم تاریخ را علم خبر می‌دانستند و با خبرنگاری یکی می گرفتند. البته خبر، شرط لازم برای علم تاریخ است، ولی شرط کافی نیست. خبر فقط می‌تواند بخشی از کوشش عالمانه برای معرفت تاریخی باشد. ما در بهترین حالت، خبرنگار تاریخی تربیت می‌کنیم. برای تربیت عالم به تاریخ، باید روش‌ها و برنامه‌ها را تغییر دهیم. علم در نگاه من یک مفهوم تخصصی است نه یک واژه‌ی عامیانه. ما به هر نوع کشفی علم نمی‌گوییم. علم در ادبیات عالمان دارای پرسش‌ها، مفاهیم، چارچوب‌های نظری، و روش‌های ویژه‌ای است. این معضلی که شما اشاره کردید، آیا از عوامل کاهش اعتماد به نفس دانشجویان رشته تاریخ نشده است؟ همین‌طور است. وقتی دانشجوی تاریخ با این پرسش روبه‌رو می‌شود که رشته‌ی او به چه کاری می‌آید و چه گرهی از جامعه را باز می‌کند، نمی‌تواند پاسخ روشنی بدهد. اگرچه می‌گوییم که گذشته چراغ راه آینده است و باید از تاریخ عبرت بگیریم، ولی خروجی کنونی سیستم آموزشی ما چنین دستاورد و نتیجه‌ای نیست. دانشجویان تاریخ عملاً نمی‌دانند که به چه دردی می‌خورند. آن‌ها نهایتاً می‌توانند اوقات فراغت خود و دیگران را با دانسته‌های خود پر کنند. هدف‌گذاری و انتظارات ما، با استلزاماتی همراه است که در برنامه‌ی موجود لحاظ نشده و «تاریخ روایی» ملاک عمل ما شده است. برای همین است که دانشجوی ما قبل از آن که کسی بگوید، خودش به این نتیجه می‌رسد که به دردی نمی‌خورد. ما با وضع کنونی، غیر از سرگرمی فایده‌ی دیگری برای جامعه نداریم. علتش هم ساختاری است و استاد و دانشجو مقصر نیستند. ساختار کنونی به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که عالم تاریخی تربیت نمی‌کند. پس بحران رشته‌ی تاریخ، بحران ساختاری است.
×
×
  • اضافه کردن...