جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تاریخچه زری بافی'.
1 نتیجه پیدا شد
-
زری یك صفت نسبی منسوب به زر است ، یعنی ساخته شده از زرین و طلائی. بنابر این زری بافی عبارت است ازپارچه های زربفت ، پارچه هایی كه پودهای آن طلاست.در این هنر پارچه هایی با نقش و نگارهای سنتی و تار و پودهائی از ابریشم و گلابتون با دستگاههای كاملا سنتی دستی بافته می شود .این بافته سنتی نیز مانند بسیاری از پارچه های سنتی از دو گروه نخ تارو پود تشکیل شده است. در زری بافی سنتی هم نخ تار وهم نخ پود از جنس ابریشم بوده و وقتی پارچه بافته میشود از شفافیت و لطافت خاصی برخوردار می شود. جنس نخهای پارچه زری مواد اولیه این صنعت ابریشم طبیعی است . برای بافت این پارچه از رنگ بندی پیچیده ای استفاده نمی کنند. برای نخ تار در نهایت از دو رنگ و برای نخ پود از شش رنگ استفاده می شود. از جمله نکات مهم در بافت پارچه زربفت استفاده از نخ های نازک طلا ونقره است. عامل دیگر پیچیدگی طرح و نقش پارچه است که به کمک همان چند رنگ تولید می شود. مراحل بافت مراحل بافت زری بافی شامل نقشه بندی ، چله كشی ،گذراندن ابریشم از وردها و شانه ها می باشد. دستگاه بافت دستگاه زری بافی نیز معمولا ابزارو آلات چوبی است كه به سبك قدیمی و ساده ساخته می شود . با هر دستگاه به طور معمول دو نفر کار می کنند یک نفربافنده زری و دیگری شاگرد او که به گوشواره کش ملقب است. کار گوشواره کش بالا و پائین بردن تخته هائی است که از قبل نقشه ها روی آن نقشبندی شده است ودر قسمت بالای دستگاه نصب است و به این وسیله نقش ها به طرف بافنده هدایت می شود. در اغلب موارد زمینه یا بوم پارچه زری ازنخ ابریشم است و نخ گلابتون جز نخهای پود می باشد. تاریخچه زری بافیراجع به زری بافی ایران نیز مانند قالی از دوران خیلی قدیم اطلاع زیاد در دست نیست ولی شواهد زیاد موجود است. در مورد تاریخچه زری بافی باید گفت که بافت پارچههایی که در متن و نقوش آنها، نخهای گلابتون به کار گرفته شده بنا به روایات تاریخی به دو هزار سال پیش میرسد. هردودت مورخ مشهور یونانی نوشته است: رومیان به خاطر زیبائی و اشتهار زربفتهای سنتی ایران همه ساله مبالغ هنگفتی میپرداختند. بدون شک بافتن پارچههای زربفت، مانند قالی و گلیم از زمان هخامنشیان در ایران مرسوم بوده است زیرا در بسیاری از نقوش برجسته تخت جمشید، شوش و حتی پاسارگاد، نقوشی در حاشیههای لباس شاهنشاهان و درباریان به چشم می خورد که حاکی از این است که لباس آنها از پارچههای زربفت بوده، به علاوه در حاشیه لباده و حاشیه آستینها و یقه لباس، قطعاتی از طلای ناب به شکل شیر، مرغ، ستاره با گل پنجپر و یا نقوش هندسی مانند مثلث و غیره میدوختند و بسیاری از این قطعات طلا، امروزه در موزه ایران باستان و موزههای دیگر دنیا موجود است که متعلق به عهد هخامنشی میباشد. نساجی ایران در این دوره به ویژه در بافت پارچههای ابریشمی، پشمی نرم و لطیف مشهور بوده و شاهان هخامنشی به داشتن لباسهای زیبا و فاخر شهرت داشتند. اسکندر مقدونی با همه دشمنیش با ایرانیان، بنا به نوشتههای هرودوت و پلوتارک از هنگام ورود به ایران تا هنگام مرگش، لباسهای زربفت ایرانی بر تن میکرد. پس از نابودی هخامنشیان، و در دوره اشکانیان دیگر آن شکوه و بزرگی در صنایع و هنرها، به ویژه در بافندگی، به وجود نیامد. تنها چند تکه از پارچههای ابریشمی در سرزمین لولان در چین پیدا شده که در آن روزگار آخرین مرز ایران در شرق دور بوده است. از دوره ساسانیان نیز در کلیساها و موزههای خارج از ایران، نمونهای متعدد زری موجود است. بسیاری از تاریخدانان بر این باور هستند که این دوره، دوره شکوفایی و طلایی هنر و تمدن ایران بوده است. بسیاری از بافتههای این دوره در کلیساها و موزههای غرب، به یادگار مانده است. زریهای دوره ساسانیان به قدری مورد توجه بود، که از تمام نقاط دنیا خواستار آن بودند و وقتی کسی به ایران مسافرت میکرد، بهترین هدیه ای که می توانست به میهن خود ببرد یک قطعه زری بود. پس از سلجوقیان، هنر رو به خاموشی گرایید و یورش مغولان از خاور دور به ایران، همه چیز و همه کس را تا لبهی پرتگاه نابودی پیش برد. در دوران مغولان کشتار و ویرانی چون شبحی تار بر ایران سایه انداخته بود و باالطبع هنرمندان هم نه مجالی برای خودنمایی داشتند و نه حکومت چنینی چیزی میخواست. هر چند که در اواخر حکومت مغولان اوضاع اندکی رو به بهبود رفت اما هیچگاه شکوه دوران پیشین، تکرار نشد. ورود زری بافی به آران و بیدگلفن زری بافی در دوران صفویه به منتهای کمال خود رسید. به حقیقت باید گفت دوران صفویان، اوج شکوه و بلندی هنر و تمدن ایرانیان بوده است که پس از اسلام مانند آن دیده و شنیده نشده است و امروز اگر کسی به کارگاههای زری بافی هنرهای زیبای کشور مراجعه کند، با دیدن دستگاههای زری بافی آن کارگاههای که نمونهای از دستگاههای قدیم است توجه خواهد کرد تا چه حد فن زری بافی در عهد صفوی تکمیل شده بود.آنان دوباره نام ایران را در اندیشهها زنده کردند. پارچههایی که در دوران شاه عباس بافته میشد، در همهی تاریخ مانند ندارد. شاه عباس در اصفهان کارگاهی بهنام کارگاه شاهی ساخته و از هنرمندان زریباف میخواهد تا در آنجا کار کنند. این کارگاه به شکل انحصاری برای دربار شاهی پارچههای بسیار نفیس میبافت و نام آن شهره ی آفاق گشته بود. از این دوران هم نمونههای بسیاری باقی مانده که حتی امروز، دیگر کسی نمیداند که آن استادان زبردست، این پارچهها را بافتهاند!در این دوره زری بافی در سراسر ایران طرفدار پیدا کرد و در منطقهی کاشان و آران و بیدگل نیز اوج گرفت. بر اساس نقلهای تاریخی در این زمان بود که کارگاههای زری بافی بسیاری تاسیس شد و حتی خانوادههایی به صورت نسل به نسل این حرفه و پیشه را دنبال کردند. هر چند برخی نقل ها وجود این حرفه در این منطقه را به دوره های پیش از اسلام نیز مربوط می دانند. در ضمیمه پست فایل pdf معرفی این هنر را برای دانلود در احتیار دوستان قرار دادم. mpdf.pdf
- 1 پاسخ
-
- نقوش پارچههای زربفت
- هنر زری بافی
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :