رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تاریخ شهر'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی
  • مکانیک در صنعت مکانیک در صنعت Topics
  • شهرسازان انجمن نواندیشان شهرسازان انجمن نواندیشان Topics
  • هنرمندان انجمن هنرمندان انجمن Topics
  • گالری عکس مشترک گالری عکس مشترک Topics
  • گروه بزرگ مهندسي عمرآن گروه بزرگ مهندسي عمرآن Topics
  • گروه معماری گروه معماری Topics
  • عاشقان مولای متقیان علی (ع) عاشقان مولای متقیان علی (ع) Topics
  • طراحان فضای سبز طراحان فضای سبز Topics
  • بروبچ با صفای مشهدی بروبچ با صفای مشهدی Topics
  • سفيران زندگي سفيران زندگي Topics
  • گروه طرفدارن ا.ث.میلان وبارسلونا گروه طرفدارن ا.ث.میلان وبارسلونا Topics
  • طرفداران شياطين سرخ طرفداران شياطين سرخ Topics
  • مهندسی صنایع( برترین رشته ی مهندسی) مهندسی صنایع( برترین رشته ی مهندسی) Topics
  • گروه طراحی unigraphics گروه طراحی unigraphics Topics
  • دوستداران معلم شهید دکتر شریعتی دوستداران معلم شهید دکتر شریعتی Topics
  • قرمزته قرمزته Topics
  • مبارزه با اسپم مبارزه با اسپم Topics
  • حسین پناهی حسین پناهی Topics
  • سهراب سپهری سهراب سپهری Topics
  • 3D MAX 3D MAX Topics
  • سیب سرخ حیات سیب سرخ حیات Topics
  • marine trainers marine trainers Topics
  • دوستداران بنان دوستداران بنان Topics
  • ارادتمندان جليل شهناز و حسين عليزاده ارادتمندان جليل شهناز و حسين عليزاده Topics
  • مکانیک ایرانی مکانیک ایرانی Topics
  • خودرو خودرو Topics
  • MAHAK MAHAK Topics
  • اصفهان نصف جهان اصفهان نصف جهان Topics
  • ارومیه ارومیه Topics
  • گیلان شهر گیلان شهر Topics
  • گروه بچه های قمی با دلهای بیکران گروه بچه های قمی با دلهای بیکران Topics
  • اهل دلان اهل دلان Topics
  • persian gulf persian gulf Topics
  • گروه بچه های کرد زبان انجمن نواندیشان گروه بچه های کرد زبان انجمن نواندیشان Topics
  • شیرازی های نواندیش شیرازی های نواندیش Topics
  • Green Health Green Health Topics
  • تغییر رشته تغییر رشته Topics
  • *مشهد* *مشهد* Topics
  • دوستداران داريوش اقبالي دوستداران داريوش اقبالي Topics
  • بچه هاي با حال بچه هاي با حال Topics
  • گروه طرفداران پرسپولیس گروه طرفداران پرسپولیس Topics
  • دوستداران هامون سینمای ایران دوستداران هامون سینمای ایران Topics
  • طرفداران "آقایان خاص" طرفداران "آقایان خاص" Topics
  • طرفداران"مخربین خاص" طرفداران"مخربین خاص" Topics
  • آبی های با کلاس آبی های با کلاس Topics
  • الشتریا الشتریا Topics
  • نانوالکترونیک نانوالکترونیک Topics
  • برنامه نویسان ایرانی برنامه نویسان ایرانی Topics
  • SETAREH SETAREH Topics
  • نامت بلند ایـــران نامت بلند ایـــران Topics
  • جغرافیا جغرافیا Topics
  • دوباره می سازمت ...! دوباره می سازمت ...! Topics
  • مغزهای متفکر مغزهای متفکر Topics
  • دانشجو بیا دانشجو بیا Topics
  • مهندسین مواد و متالورژی مهندسین مواد و متالورژی Topics
  • معماران جوان معماران جوان Topics
  • دالتون ها دالتون ها Topics
  • دکتران جوان دکتران جوان Topics
  • ASSASSIN'S CREED HQ ASSASSIN'S CREED HQ Topics
  • همیار تاسیسات حرارتی برودتی همیار تاسیسات حرارتی برودتی Topics
  • مهندسهای کامپیوتر نو اندیش مهندسهای کامپیوتر نو اندیش Topics
  • شیرازیا شیرازیا Topics
  • روانشناسی روانشناسی Topics
  • مهندسی مکانیک خودرو مهندسی مکانیک خودرو Topics
  • حقوق حقوق Topics
  • diva diva Topics
  • diva(مهندسین برق) diva(مهندسین برق) Topics
  • تاسیسات مکانیکی تاسیسات مکانیکی Topics
  • سیمرغ دل سیمرغ دل Topics
  • قالبسازان قالبسازان Topics
  • GIS GIS Topics
  • گروه مهندسین شیمی گروه مهندسین شیمی Topics
  • فقط خودم فقط خودم Topics
  • همکار همکار Topics
  • بچهای باهوش بچهای باهوش Topics
  • گروه ادبی انجمن گروه ادبی انجمن Topics
  • گروه مهندسین کشاورزی گروه مهندسین کشاورزی Topics
  • آبروی ایران آبروی ایران Topics
  • مکانیک مکانیک Topics
  • پریهای انجمن پریهای انجمن Topics
  • پرسپولیسی ها پرسپولیسی ها Topics
  • هواداران رئال مادرید هواداران رئال مادرید Topics
  • مازندرانی ها مازندرانی ها Topics
  • اتاق جنگ نواندیشان اتاق جنگ نواندیشان Topics
  • معماری معماری Topics
  • ژنتیکی هااااا ژنتیکی هااااا Topics
  • دوستداران بندر لیورپول ( آنفیلد ) دوستداران بندر لیورپول ( آنفیلد ) Topics
  • group-power group-power Topics
  • خدمات کامپپوتری های نو اندیشان خدمات کامپپوتری های نو اندیشان Topics
  • دفاع دفاع Topics
  • عمران نیاز دنیا عمران نیاز دنیا Topics
  • هواداران استقلال هواداران استقلال Topics
  • مهندسین عمران - آب مهندسین عمران - آب Topics
  • حرف دل حرف دل Topics
  • نو انديش نو انديش Topics
  • بچه های فیزیک ایران بچه های فیزیک ایران Topics
  • تبریزیها وقزوینی ها تبریزیها وقزوینی ها Topics
  • تبریزیها تبریزیها Topics
  • اکو سیستم و طبیعت اکو سیستم و طبیعت Topics
  • >>سبزوار<< >>سبزوار<< Topics
  • دکوراسیون با وسایل قدیمی دکوراسیون با وسایل قدیمی Topics
  • یکم خنده یکم خنده Topics
  • راستی راستی Topics
  • مهندسین کامپیوتر مهندسین کامپیوتر Topics
  • کسب و کار های نو پا کسب و کار های نو پا Topics
  • جمله های قشنگ جمله های قشنگ Topics
  • مدیریت IT مدیریت IT Topics
  • گروه مهندسان صنایع گروه مهندسان صنایع Topics
  • سخنان پندآموز سخنان پندآموز Topics
  • مغان سبز مغان سبز Topics
  • گروه آموزش مهارت های فنی و ذهنی گروه آموزش مهارت های فنی و ذهنی Topics
  • گیاهان دارویی گیاهان دارویی صنایع غذایی شیمی پزشکی داروسازی
  • دانستنی های بیمه ای موضوع ها
  • Oxymoronic فلسفه و هنر

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. چکیده بر همگان آشکار است که ساختن محل زندگی، ساخت شهرها و ایجاد متروپل ها همه از زحمات ایرانیان باستان نشأت گرفته و علوم کنونی ساخت، همه متأثر از زمان های قدیم هستند. در این نوشتار ضمن توضیح چگونگی ساختار فعلی، مقایسه منطقی بین ساختار دو شهر در دو کشور صورت می گیرد. نویسندگان سعی بر این دارند که با توضیحات اجمالی، مقایسه ای بین این دو نمونه ارائه نمایند و هدف این نبوده که انتقادی کرده باشند. برای این کار دو شهر نسبتاً قدیمی همدان و وین در کشور اتریش - اروپا را به عنوان نمونه ای از نمونه های فراوان از حیث تاریخی، چگونگی شکلی گیری و خصوصاً مبلمان شهری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت دو شهر ارائه شده است. نویسندگان: دکتر فرهنگ فرخی، استادیار دانشگاه زنجان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان - گروه عمران مهندس عباس صفری، مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان زهره عبدلی خالدی، دانشجوی مهندسی شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان مریم بهرامی، دانشجوی مهندسی شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان دانلود مقاله
  2. 1)شهر يوناني يا پوليس (Police): مهمترين دستاورد زندگي شهري در يونان باستان در زمينه سازمان اجتماعي بود و نه تكنولوژي . اختراع دولتشهر(polis) گام مهمي بود كه يونانيان برداشتند . واحد زندگي مدني در يونان شهر هاي با حكومت مستقل بود كه دولتشهر خوانده مي شدند. در يونان باستان هر گز دولت ملي بزرگتر از شهر به وجود نيامد و براي يونانيان باستان مفهوم دولت ملي ناشناخته بود. در يونان شهروند كسي بود كه اجدادش به خدا يا خداياني مي رسيد كه مسئول و نگهبان شهر بودند ( جد اسطوره اي مشترك ) به همين جهت در نيايش مشترك شهروندان شركت مي كرد و حق عبادت در معبد خدايان مشترك شهروندا ن را داشت . مثلا ً مردم آتن خود از اعقاب الهه آتنا مي دانستند كه الهه حامي شهر آتن بود . به همين جهت وقتي سقراط بخاطر ترديد كردن در وجود خدايان محكوم شناخته شد به او اختيار دادند تا ميان تبعيد و يا نوشيدن جام شوكران يكي را انتخاب كند و سقراط بي درنگ نوشيدن جام زهر را برگزيد زيرا براي يك شهروند يونان باستان كه منبع تمام هويتش شهري بود كه به آن تعلق داشت نفي بلد به معناي بي هويتي و نابودي كامل روحي و وضعيتي غير قابل تحمل بود . يونانيان هيچگاه شهروندي را به واحدهاي سياسي بزرگتر از دولتشهر گسترش ندادند اين كار را روميان كردند . در دوران دموكراسي مفهوم قانون ، آزادي بيان و شخصيت فردي شهروندان بوجود آمد . دريونان باستان اعتقادبه قانون وجود داشت دموستين حكيم مي گفت : " همه زندگي انسان چه در شهر بزرگ زندگي كند و چه در شهري كوچك توسط طبيعت و قانون تعيين مي شود ،‌طبيعت آدمها فرد به فرد متفاوت است . اما قانون ميراث عموم مردم است و براي همه يكسان است زيرا همه خواهان عدالت ،‌زيبا يي و مفيديت هستند"، زيبايي دوستي و حساسيت هنري از ويژگيهاي فرهنگ يونان باستان بود. خرد گرائي و تعقل آزاد وكنجكاوي كردن در ماهيت جهان نيز يكي ديگر از مشخصات يونانيان باستان بود و همين ويژگي باعث شد تا فلسفه در اين سرزمين بال وپر بگيرد و بعد از آنجا در سرزمينهاي ديگر پخش شود . در يونان باستان شيوه توليد مبتني بر برده داري بود . يونانيان خارجياني را كه در جنگها اسير كرده بودند به عنوان ملك و دارائي خود نگاه مي كردند و آنها را در مزرعه و كارگاه به كار مي گرفتند . بردگان ملك آزاد مردان يوناني محسوب مي شدند . حق داشتن ملك نداشتند و جان و زندگي آنها فقط به اراده ارباب يوناني بستگي داشت . حقوق بشر و شهروندي فقط به يونانيان آزاد مربوط مي شد نه بردگان ،‌خارجيان و يا زنان و كودكان. يونانيان همه خارجيان را بربر مي ناميدند و چون ايشان را از اعقاب خدايان المپ نمي دانستند در نظرشان خوار و خفيف بودند و مرتبتي فروتراز انسان داشتند . يونانيان همچنين زنان و كودكان را نيز انسانهاي كامل نمي دانستند . بنابراين در دوران دموكراسي آتن در شوراي شهر فقط مردان آزاد يوناني اصيل شركت مي كردند نه زنان ،‌بردگان يا خارجيان . در مورد اقتصاد و فرهنگ شهرهاي يونان باستان در بالا اشاراتي داشتيم حال به جنبه هاي كالبدي شهرهانگاه مي كنيم : ساختمان هاي عمومي : مهمترين ساختمان هاي عمومي شهر كلاسيك يوناني عبارت بودند از : 1- پنيكس (pnyx) كاخ تجمع عمومي با سقف باز براي تجمع شهروندان جهت بحث و حل مسائل . 2- آگورا (Agora) محوطه بازار مركز فعاليتهاي شهري ،‌داراي شكل نامنظم . 3- ژيمنازيوم (Gymnasium) محل ورزش و تفريح 4- تئاتر Theatron)) محل اجراي درام ، فستيوال 5- معبد (Acropolis) محل نيايش . معابر و خانه ها : همه شهرها يكسان براساس دفاع نظامي شكل گرفته بودند . ديوارهاي اصلي شهر حول يك تپه به نام آكروپليس كشيده شده بود و معابد عمده روي اين تپه بنا شده بودند . همه بناهاي مهم داخل باروي شهر مستقر بودند بجز خانه هاي بزرگان و اعيان ساير خانه ها خارج از ديوارهاي شهر اما تا حد امكان نزديك قلعه ساخته مي شدند كوچه ها خاكي بودند .وخيابانها نيز در واقع كوچه هاي كثيف ، باريك و خاك آلودي بيش نبودند . بجز در ناحيه معابد و دارالحكومه كه خيابانها پهن تر و شايد سنگفرش بودند ،‌خانه هاي مردم عادي فشرده و محقر بودند . خانه هاي بزرگان كمي بهتر از بقيه خانه ها بود . هر چند شهر متكي به مازاد محصولات كشاورزي روستاها بود اما در داخل خود شهر نيز بيشتر زمين ها به باغداري اختصاص داشت . ميان خانه هاي اغنيا و فقرا اختلاف زيادي نبود. نماي بيروني بي پنجره بود و هر خانه داراي يك راهروي داخلي بود كه اطاقها به آن باز مي شدند . نماز خانه كوچكي در خانه وجود داشت اما نيايش اصلي در معبد خارج از خانه انجام ميشد . اطاقهاي اصلي رو به جنوب باز مي شدند اطاقها دور تادور حياط شخصي را گرفته بودند . آب : در آغاز آ ب باران را جمع مي كردند و مصرف مي كردند ، ظرفهايي در سقف خانه ها مي گذاشتند و آب باران كه در آن ظرف جمع شده بود را به حياط خانه هدايت كرده و مصرف مي كردند . بعدها استخراج آب از چاهها و ديرتر كانالهاي زيرزميني و آب انبار در بعضي شهرها رايج شد . فاضلاب : در شهرهاي يونان باستان سيستم گرد آوري فاضلاب وجود نداشت و فاضلاب در كوچه ها جاري مي شد. به همين جهت كوچه و خيابان بد بو بود و خانه ها هميشه پنجره هاي خود را بسته نگه مي داشتند . شهر سازي : اواخر قرن پنجم پيش از ميلاد معماري از اهالي ميلتوس به نام هيپوداموس Hippodamus نظريه هاي جديدي راجع به برنامه ريزي شهري ارائه داد كه عبارت بود از نوعي نظام خيابان بندي بنام گريديرون (Gridiron) كه به معناي خيابانهاي پهن و راست بود كه يكديگر را قطع مي كردند و نوعي نقشه شطرنجي به وجود مي آوردند . اين سبك شهر سازي براي باز سازي شهرهايي كه توسط پارسيان تخريب شده بودند به كار رفت . ( قرن 6 پيش از ميلاد ) استفاده از طرح شطرنجي باعث شد تا كوچه ها و خيابانهاي پله دار به وجود آيد . چون يونان سرزميني كوهستاني بود و در اغلب شهرها پستي و بلندي و اختلاف ارتفاع وجود داشت . پله ها اين اختلاف ارتفاع را حل مي كردند و چون عمده رفت و آمد پياده بود مشكلي پيدا نمي شد . اندازه : در قرون 5و 6 پيش از ميلاد شهر آتن داراي 000/40 شهروند و جمعيت كل برابر 100تا 000/150 نفر كل شامل بردگان و خارجيان بود . در اوج تمدن يونان فقط 3 شهر با جمعيتي بيش از 000/10 نفر در اين سرزمين وجود داشت . يونانيان شهرهاي كوچك را ترجيح مي دادند . اين يكي از باورهاي عميق يونانيان بود. افلاطون و ارسطو معتقد بودند كه حكومت خوب به اندازه شهر بستگي دارد . افلاطون در مدينه فاصله از دقيقاً‌4050 نفر شهروند سخن مي گويد كه با زنان، بچه ها، بردگان و خارجيان به 000/60 نفر مي رسند . ارسطو معتقد بود كه شهر بايد آنقدر بزرگ باشد كه بتواند از خود دفاع كند و از نظر اقتصادي خود كفا باشد و آنقدر كوچك باشد كه شهروندان آن يكديگر را بشناسند تا بتوان افراد را بر اساس لياقت به كارهاي مختلف منصوب كرد . اما علت كوچك ماندن شهرها نه فقط باور بلكه ضعف پايه تكنولوژيك بود . با چنان درجه اي از توانمندي فني در شهر سازي داشتن شهرهاي بزرگ امكان نداشت. يونانيان توانايي انتقال آب سالم در فاصله هاي قابل توجه را نداشتند و بدون اين توانايي بزرگ شدن شهرها به معني انتقال بيماريهاي عفوني بوسيلة آب بود. ايشان همچنين وسايل حمل ونقل مناسب و كافي نيز نداشتند و با اسب و الاغ ويا پياده جا به جا مي شدند و شهر بزرگ نيازمند وسايل حمل ونقل بود. مستعمره (colony): سياست تأسيس مستعمر ات كه در يونان رايج بود مانع بزرگ شدن شهرها مي شد. بين 479 تا 431 پ م بيش از 000/100 خانواده به مستعمرات نقل مكان كردند . سياست مستعمره سازي سوپاپ اطمينان جمعيت و عامل پخش جمعيت در سكونتگاههاي جديد و گسترش فرهنگ و تمدن يونان در عرصه وسيعي از دنياي قديم بود . شيوه عمل چنين بود كه هر گاه جمعيت شهري از حد معقول فراتر مي رفت آزاد مردان يوناني با بزرگان و وابستگان خود به محل جديدي مهاجرت مي كردندو شهر جديدي براي خود بنا مي كردند . اين شهر هميشه تابع شهر اول بود و همان خدايي از آن مراقبت مي كرد كه شهر اول را تحت حمايت خود داشت . شهر در دوران هلنيستي : منظور از دوران هلنيستي دوران سلطه مقدونيان بر يونان و ايران و برخي سرزمينهاي ديگر است . اسكندر مقدوني شهرهاي يونان را تسخير كرد و متحد ساخت و بجاي دولتشهر يك امپراطوري به وجود آورد. وي پس از فتح آتن در 336 پ م بر تخت نشست و بلافاصله لشكر كشي به ايران را شروع كرد و سلسله هخامنشي را برانداخت و امپراطوري تشكيل داد كه هند و آسياي مركزي و ايران و آسياي صغير و شمال آفريقا را شامل مي شد حكومت سلوكيان كه جانشينان اسكندر بودند تا 247 پ م در ايران دامه يافت و در آن سال جاي خود را به اشكانيان داد كه آنها هم تحت تاثير فرهنگ يوناني بودند . علت پيروزي اسكندر بر دولتشهر هاي يوناني يكي جنگهاي پلوپونز بود كه آتن را ضعيف ساخته بود و ديگر فردگرايي و اختلاف طبقاتي نسبتاً شديدي بود كه در اواخر قرن چهارم يعني در پايان دوره دموكراسي در يونان گسترش يافته بود . در اين دوره طبقه متوسط نابود شد . تضاد ميان برابري كه قانون وعده مي داد و نابرابري كه شرايط اجتماعي اقتصادي به وجود آورده بود به حد اعلاي خود رسيد و فساد سياسي افزايش يافت . نهايتا ً ارتش اسكندر مقدوني آتن را تسخير كرد و بر آتن مسلط شد با وجود اين يونانيان مقدوني ها را نيز جذب فرهنگ خود كردند و فرهنگ يوناني ،‌دموكراسي ، خردگرايي ، حساسيت و زيبايي دوستي يوناني باقي ماند . دردوران هلنيستي شهرهاي بزرگ و پرجمعيتي به وجود آمدند كه نام آنها در تاريخ ثبت شده است . شهرهايي مثل پرگامون ، اسكندريه ،‌سيراكيوز . سادگي و فروتني شهرهلني ( شهر يونان باستان ) كم كم از ميان رفت و شهرهاي پرتجمل كه نمايشگر امپراطوري بودند به وجود آمدند . به ساختمانهاي عمومي خزانه داري ، كتابخانه و زندان افزوده شد . باغها و پاركها و حمامهاي عمومي و ويلاهاي زيبا در اطراف شهر پديدار شدند. دموكراسي پريكلسي ديگر از ميان رفته بود. مشاركت مردم جنبه نمايشي يافته و اختلاف طبقاتي شديد بود .
  3. سقوط امپراطوري رم در قرن پنجم بعد ازميلاد مسيح رشد شهر نشيني را در اروپا براي ششصد سال متوقف كرد . پيشرفت اسلام در قرن هفتم و حملات مردم شمال اروپا در قرن نهم نيز باعث ركود تجارت و انزواي بيشتر جوامع اروپايي گرديد . جمعيت شهري به روستا بازگشت و شهرها كوچك و بي اهميت شدند . برده داري و فتوحات جنگي از ميان رفت . نظام اجتماعي باستاني اندك اندك فرو پاشيد و از خاكستر آن نظام جديدي سر برآورد كه آن را نظام فئودالي يا فئوداليسم خوانده اند . در اين دوران اساس حيات اجتماعي در روستا بود نه شهر . سرزمين به اقطاع هاي بزرگ تقسيم مي شد كه هر كدام را بك فيف Fief مي خواندند كه به يك خاندان نجيب زاده تعلق داشت . در اينجا مراد ا زتعلق داشتن چيزي بيش از ماليكت صرف است . در اروپاي آن دوره زمين كالا محسوب نمي شد و خريد و فروش آن نادر بود . رئيس خاندان اشرافي در هر اقطاع كه همان ارباب فئودال يا لرد بود .[1] در واقع حاکم ومالك يامالک الرقاب حاكم و مالك سرزمين بود و برجان و مال مردم ساكن در آن اقطاع وتمام زمينها و آبها و همه ذخاير و منابع تحت الا رضي و سطح الا رضي آنجا تسلط داشت . اين قطعات سرزمين از يكديگر مجزا بودند . اقتصاد هر سرزمين فئودالي خود كفا ،‌معيشتي و متكي به توليد محلي بود . پول مشترك واوزان و مقياسهاي يكنواخت در كار نبود . اكثر مردم در روستاها بر روي زمين كار مي كردند و سرف خوانده مي شدند . سرف ها سهم معيني از محصول مي گرفتند و حق داشتند نسل اندر نسل بر روي زمين كار كنند . و همينطور موظف به ماندن و خدمت كردن به ارباب خود ، از جمله انجام بيگاري براي او بودند. در آغاز رابطه سرف و لرد به صورت پيمان محدود به دوران حيات لرد بود . يعني با پايان عمر ارباب سرف آزاد مي شد ، اما با تثبيت نظام فئودالي اين وضع عوض شد يعني سرفها نسل اندر نسل وابسته به زمين و لرد شدند و حق ترك زمين و روستاي خود را نداشتند و در صورتيكه فرار مي كردند به شديد ترين وجهي مجازات مي شدند . هر گاه زمين دست به دست مي گشت سرفها نيز همراه زمين ارباب خود عوض مي كردند . لردها اسب و سلاح داشتند و به همين جهت خود را شواليه يا سوار كار مي خواندند . به هنگام تهاجم خارجي لردهاي محلي وظيفه داشتند از رعايا دفاع كنند . سرفها نيز موظف بودند به هنگام جنگ صفوف پياده نظام لرد را پركنند . خلاصه لردها راس و سرفها قاعده هرم قشربندي اجتماعي فئودالي را تشكيل مي دادند . با وجود اين در دوران فئوداليسم شهرها كاملا از ميان نرفتند . بلكه با جمعيت كم به بقاي خود ادامه دادند . در آغاز شهرها در واقع فقط دراسم شهر بودند بيشتر قلعه بودند تا شهر [2] حداكثر دو تا سه هزار نفر جمعيت داشتند . اغلب حتي از اين هم كوچكتر بودند تا قرن نهم از آنجا كه نه حكومتي در كار بود و تقريبا نه تجارتي شهرها بيشتر وظايف شهري خود را از دست داده بودند و نقش چندان مهمي در اقتصاد هاي اروپا ايفا نمي كردند . پس از فروپاشي امپراطوري رم ، چندين قرن طول كشيد تا حكومتهاي پادشاهي ملي مجددا تاسيس شوند (اولين بار در فرانسه ) . در اين فاصله تنها نهاد سرتاسري و فراملي كليسا بود . به همين جهت اين شهرهاي كوچك به سرعت تحت حاكميت اسقفها در آمدند . اساس حاكميت كليساي كاتوليك از طريق شهرهاي رم قديم بود . حال كه امپراطوري از بين رفته بود اسقف ها قدرت ديني و دنيوي هر دو را تصاحب كرده بودند . شهر اروپاي غربي ( civitas) كه در دوران رُم باستان به معناي محل استقرار حاكم و پادگان امپراطوري بود در قرن نهم به بورگ(Bourg) تبديل شد و معناي اسقف نشين (Episcopal City) را پيدا كرد . در واقع هر جا اسقف ناحيه ساكن بود شهر به شمار مي آمد . اين شهرهاي قلعه مانند همچون جزايري در درياي اقطاع هاي فئودالي بودند و حتي به فئودال اجاره مي پرداختند و اوامر او را اطاعت مي كردند . در شهرها صنعتگران زندگي مي كردند كه نيازهاي مناطق روستايي را برآورده مي ساختند . لردها در قلعه هاي خود در روستا زندگي مي كردند نه شهر . احياي قرون وسطايي ( تجديد حيات شهر نشيني ): ا ز قرون يازدهم به بعد بتدريج شهرها روبه تجديد حيات گذاشتند . حركت بسوي شهرها به وجود آمد . شهرهاي جديد بسيار ساخته شد وبسياري از شهرهاي قديمي رومي حيات دوباره از سرگرفتند . اين تحول تحت تاثير مستقيم جنگهاي صليبي ( جنگهاي ميان مسلمانان و مسيحيان ) قرار داشت . افزون بر اين بعضي پيشرفتهاي تكنولوژيك مثل بازسازي خيش هاي دوران رم باستان كه در سه محور مي چرخيد و كم شدن جنگ هاي دائمي ميان فئودالها نيز بي تاثير نبودند . جنگجويان صليبي براي جنگ با مسلمين به مرز جهان مسيحي آنروز يعني بيزانس مي رفتند و با شهرهاي اسلامي نواحي فتح شده و زندگي موجود در آنها نيز آشنا مي شدند . وقتي اين جنگجويان از امپراطوري بيزانس شهر نشين بر مي گشتند با كالاهاي تجملي و مصرفي شرق آشنا شده بودند و همراه خود كالا و فرهنگ مصرف و تجارت را به اروپاي قرون وسطا منتقل مي كردند و بدين وسيله رشد تجارت و شهر نشيني را سرعت مي بخشيدند . بيرون ديوارهاي اسقف نشين ها كاروان هاي تجاري مستقر مي شدند . تحت تاثير تجارت شهرهاي قديمي رومي و شهرهاي جديد مجددا جذب جمعيت كردند . حول و حوش پادگانها و سواحل يا كناره هاي رودخانه ها و محل چهار راههاي طبيعي گروههاي بازرگانان جمع مي شدند و به معامله مي پرداختند . اين بازارهاي فصلي ابتدا به بازارهاي دائمي و سپس به شهرهاي جديدي تبديل مي شدند . در آغاز بازرگانان برگشته از شرق اجازه ورود به داخل دروازه هاي شهر را نداشتند .آنها نيز اطراف باروي شهر ساكن مي شدند و به تجارت مي پرداختند . به اين حومه ها فا بورگ ( Faubourg) مي گفتند كه به معناي بيرون شهر است . بعدها همين فابورگها به قسمتهاي اصلي شهرها تبديل شدند . شأن اجتماعي بازرگانان پايين و كارشان بسيار سخت بود . از ملك هر فئودالي رد مي شدند مي بايست حق العبور مي دادند . روي زمين هر كس بازاري راه مي انداختند بايد ماليات و عوارض مي دادند . اما با رونق گرفتن كارشان كم كم ثروتمند شدند و با استفاده از ثروت خويش اندك اندك جايگاه اجتماعي خود را ارتقا بخشيدند . به اين ترتيب كه مطابق سنت ،‌لردهاي فئودال اجازه نداشتند زمين هايشان را بفروشند اما اگر لردي شديدا محتاج به پول مي شد مي توانست اجازه تاسيس شهر در داخل زمينهايش را بفروشد و با تشويق رشد شهرهاي قديمي مي توانست اجاره سالانه بيشتري بگيرد . اغلب شهرها با لردها چانه مي زدند تا حقوقي بدست آورند مثل حق داشتن بازار دائمي ، حق ضرب سكه ،‌تعيين مقياسها و اوزان ،‌حق شهروندان براي محاكمه در دادگاههاي خودشان ،‌ حق حمل سلاح براي اهالي شهر ،‌لردهاي فئودال با تهيه منشورهايي به شهروندان حقوق و امتيازاتي مي دادند . زيرا لردها نيز به مصرف كالاهاي تجارتي كه از شرق مي آمد عادت كرده بودند و مصرف كالا نيازمند پول بود . تجارت و بازار كالاهاي متنوع . لردها را نيز به سوي شهر جلب مي كرد . امتيازاتي كه شهروندان از لردها مي گرفتند . بهترين مشوق شهرنشيني بود . شرايط زندگي در شهر با حقوق و امتيازاتي كه دم به دم شهروندان از اربابان مي گرفتند روز به روز مطلوب تر مي شد و اين زندگي آزاد توجه سرفها را نيز به خود جلب مي كرد بعضي از سرفها از روستاها به شهر پناه مي بردند . قانوني بوجود آورده بودند كه اگر سرفي يكسال و يكروز در شهر مي ماند و ارباب نمي توانست او را پيدا كند و به مزرعه باز گرداند خود به خود آزاد مي شد . و مي توانست دنبال زندگي جديدي برود . كم كم در اثر جنگهاي صليبي گسترش تجارت تحركات جمعيتي ،‌ ثبات اجتماعي بيشتر شد و از جنگ ميان فئودالها كاسته شد . غذا بيشتر شد .نرخ مرگ و مير پايين آمد و جمعيت افزايش يافت . در زمان ويليام فاتح ( قرن يازدهم ) انگلستان 8/1 ميليون نفر جمعيت داشت سيصد سال بعد جمعيت اين كشور به 7/2 ميليون نفر رسيد . بخش بزرگي از اين رشد جمعيت در واقع رشد جمعيت شهر نشين بود . ويژگي هاي كالبدي شهرها : 1- شهرهاي قرون وسطايي به مقياس امروز كوچك و به اندازه شهرك ها يا روستاهاي امروزي بودند . حتي در آغاز دوره رنسانس جمعيت شهرها از 000/10 تا 000/30 نفر بيشتر نبود . حدس زده مي شود كه ونيز ،‌فلورانس ،‌پاريس ، ميلان بعدها به 000/100 نفر هم رسيده باشند. 2- شهرها بر اساس اصول دفاعي مكانيابي مي شدند . به همين جهت معمولا بر بلندي يا در جزاير ساخته مي شدند . افزون بر اين گرداگرد شهر بارويي بلند كشيده شده بودكه داراي ديواري بلند برجهاي نگهباني متعدد و چندين دروازه بود . در بسياري مواقع خندقي نيز در حول شهر قرار داشت و پل متحركي دروازه هاي شهر را به اطراف آن وصل مي كرد . 3- جاده ها از ميدان كليسا بصورت شعاعي به دروازه ها ختم ميشد و راههاي جانبي به اين راههاي اصلي مي پيوست شهر الگوي نامنظمي داشت . اين الگو فايده دفاعي داشت تا دشمني را كه وارد شهر مي شد سرگردان سازد . توپخانه و قلعه از شهر دفاع مي كردند . از بالاي قلعه روغن داغ بر سر مهاجمين مي ريختند . جنگ تن به تن قسمت نهايي و تعيين كننده هر جنگي بود . خيابانهاي پيچ در پيچ به شهروندان در مقابل مهاجمان نا آشنا برتري مي بخشيد . 4- اوايل آب فقط در چشمه يا چاه اصلي شهر پيدا مي شد بعدها برخي شيوه هاي ذخيره آب پيدا شد كه بسيار ابتدايي بود . فاضلاب در كوچه ها سرازير مي شد . در برخي نقاط اروپا توالت شناخته شده نبود . 5- مسائلي مثل تامين آب و حفظ بهداشت عمومي و محدوديتي كه ضرورت استقرار شهردرون قلعه ايجاد مي كرد . مانع رشدو بزرگي شهرها بود . در قرن چهاردهم رشد شهرها به بروز بيماريهايي واگيردار انجاميد . 6- حمل و نقل با چرخ و گاري و درشكه فقط در جاده هاي اصلي بود بقيه كوچه ها عمدتا باريك و كم عرض بودند و فقط براي عابران پياده و جابجايي سواره با اسب و الاغ مناسب بود ارتباط بين شهرها كند بود و تسهيلات حمل ونقل ناچيز ، به همين جهت سنتي در ساختن شهر به وجود آمده بود به اين ترتيب كه شهرها را طوري مي ساختند تا فاصله آنها از يك روز سفر پياده بيشتر نباشد تامواقع اضطراري بتوانند به هم كمك كنند . 7- در مركز شهر كليسا و دير وجود داشت و همين عنصر بود كه بر كالبد شهر غلبه داشت جلوي كليسا هميشه ميدان و فضاي سبز و بازي وجود داشت كه محل تشكيل بازار بود . بعدها نزديك همان ميدان مركز صنوف و همين طور شوراي شهر و دادگاه مستقل شهر(دادگاه مستقل وشوراي شهر هردو امتيازاتي بودندکه بورژواها ازفئودالها گرفته بودند) شدند. 8- ضرورت حفظ گرما در هواي سرد و محدود بودن فضاي شهر ( بخاطر وجود بارو و ناامن بودن زندگي خارج از بارو) باعث مي شد كه خانه ها را در يك رديف و متصل بيكديگر بسازند . كوچه هاي باريكي اين رديفهاي خانه را ازهم جدا مي كرد . در پشت خانه ها حياط و باغچه وجود داشت . در خانه حيوان اهلي نگه مي داشتند . طبقه اول به اصطبل و كارگاه و مطبخ اختصاص داشت محل زندگي و خواب معمولا طبقه دوم بود . بخاري ديواري و دود كش رايج بود . پنجره ها كوچك بودند و شيشه هاي ضخيم وخام داشتند . گاه نيز به جاي شيشه از پوستهاي شفاف روغني استفاده مي كردند . امكانات دفع زباله معمولا وجود نداشت . هر خانواده با زباله خود به نحوي كنار مي آمد مصالح ساختماني سنگ ، چوب ،‌حصير و برگ و شاخه درختان و گل بود . به همين جهت آتش سوزي بسيار ساده اتفاق مي افتاد و خود اين امر انگيزه اي شد كه بدنبال مصالح مقاوم تر به آتش باشند و سقف ها ابتدا گلي و بعدها از تركيبات نفوذ ناپذير ساخته مي شد . كوچه ها معمولا سنگفرش بود و سنگفرش ها توسط خانه ها و ساختمانهاي اطراف حفظ مي شد . انجمن هاي صنفي يا گيلدها (Guilds) : داخل بورگها صنعتگران و بازرگانان ساكن بودند كه روز به روز قدرت بيشتري كسب مي كردند . ساكنان بورگها در نواحي مختلف اروپا به نامهايي مثل بورگر ، بورخس ، بورگزه و بورژوا خوانده مي شدند . اين طبقه كه به نام بورژوازي شناخته مي شدند در قالب يك نظام صنفي سازمان يافته بود . هر حرفه اي يك انجمن صنفي داشت بافندگان ،‌مهمانخانه داران ، صرافان ،‌آهنگران ،‌قصابان ،‌خياطان ،‌بنايان ،‌آسيابانان ،‌نجاران ،‌چرمسازان ، شيشه گران ،‌معروفترين اصناف شهرهاي اروپايي آن دوران و شناخته شده ترين اعضاي طبقه بورژوا بودند. عضويت در صنف بطور موروثي منتقل مي شد ،‌در عين حال صنف مي توانست اعضاي جديد بپذيرد يا برخي از اعضاي خود را اخراج كند . در هر حال پرداختن به كسب و كار فقط داخل نظام صنفي ممكن بود . انجمن هاي صنفي را در اروپا ي قرون وسطا گيلد مي خواندند . گيلدها را كنترل توليد ،‌حفظ قيمت ها ، حمايت از تجارت و حرفه خود و همين طور تنظيم روابط صنف خود مراقبت مي كردند و هر چه مي گذشت حقوق بيشتري كسب مي كردند . در بسياري نقاط اروپا گيلدها با ديرها و كليساها پيوند مي خوردند و از تماس ميان كشيشان و راهبان و اصناف انجمن ها اخوت Fraternity و فرقه هاي مختلف مذهبي پديدار مي شدند و به گيلدها رنگ و بوي سياسي – مذهبي مي دادند . اصناف از اين پيوند ها سود مي جستند و در زندگي سياسي – مذهبي جامعه مشاركت مي كردند براي جنگ با كفار بسيج مي شدند برعليه لردها مبارزه مي كردند و بر سر تفسيرهاي مختلف از آيين مسيح با يكديگر به جدال مي پرداختند . تأسيسات مهم : 1- دانشگاه (university) : يكي از مهمترين نهادهاي مو جود در شهرهاي پيشرفته قرون وسطايي بود . اين نهاد محصول همكاري اصناف و ديرها بود . ثروت طبقه بازرگان پشتوانه مالي و ميراث علمي و ديني حفظ شده نزد راهبان پشتوانه علمي دانشگاهها بود بديهي است كه اين داشنگاهها مذهبي بودند و فارغ التحصيلان آن كشيش محسوب مي شدند . برخي از دانشگاههاي مهم قرون وسطا طي قرنها باقي مانده و هنوز به حيات خود ادامه مي دهند . دانشگاههاي بولونيا ( د رايتاليا ) و پاريس ( در فرانسه ) در قرن دوازدهم و دانشگاههاي كمبريج و سا لا ما نكا در قرن نوزدهم ميلادي تاسيس شدند . هنوز هم بسياري آثار و سنن قديمي اين دانشگاهها در دانشگاههاي امروز اروپايي حفظ شده است ( ساختمانها ، پوشش ها ، عناوين ) . 2- بيمارستان (Hospital) : نيز يكي از نهادهاي شهري است كه در اواخر قرون وسطا در شهرهاي اروپايي توسط كليسا ها و ديرها و بويژه با مشاركت خواهران روحاني دست از دنيا شسته بوجود آمد . 3- كليسا : خود كليسا نيز يكي از تاسيسات مهم شهرهاي قرون وسطايي محسوب مي شد . نقش كليسا در قرون وسطا دوگانه بود از يك سو تفتيش عقايد و سركوب علم و فرهنگ و مستقيم يا غير مستقيم گسترش خرافه با حيات كليسا در قرون وسطا پيوند خورده است . از سوي ديگر در شهرها كه محل سكونت شهروندان آزاد بود كليسا و مذهب پيوند بخش و يگانه ساز اهالي بود بطوريكه گاليون مورخ شهر در كتاب الگوي شهري در اين باره مي نويسد : زندگي در شهرهاي قرون وسطايي رنگ و بو داشت كليسا به زندگي همگان معنا مي بخشيد زيرا تنها نهادي بود كه همه مي توانستند در آن مشاركت كنند و انگيزه و زيبايي به زندگي مي داد و احساس مشاركت در آنها به وجود مي آورد . مردم بازرگانان و صنعتگران و روستاييان در بازارهاي شهر در هم مي آميختند و سرود زندگي و آزادي سر مي دادند ( گاليون ،‌آيزنر، ص 38). در بسياري نقاط اروپا كليسا بزرگترين زميندار بود . هرچند زمين ها به كليسا متعلق بود نه كشيشان و كشيشان ازدواج نمي كردند و فرزندي نداشتند تا چيزي براي او به ميراث بگذارند ،‌اما در هرحال از منافع اداره اين زمينها بهره مند مي شدند و با لردها منافع مشترك داشتند ، با وجود اين بنظر مي آمد لايه هايي از كشيشان با بورژواها بيشتر پيوند و همبستگي داشتند تا اشراف و همين گروه اين پيوند را حفظ و تقويت مي كردند . تحولات اواخر قرون وسطي : در دوره متاخر قرون وسطا قانون و دادگاه نيمه مستقل در بسياري از شهرهاي اروپاي تثبيت شد و اندك اندك حكومت خود مختار محلي و شوراي شهر هم پديدار شد . شوراي اصناف ،‌ شوراي شهر ،‌و دادگاه شهر در مركز شهر ودر كنار كليسا مستقر شدند و براي شهروندان امنيت و آزادي را به همراه آوردند . ميان شهر و ده تضاد شديدي وجود داشت . در عمده سرزمين كه مناطق روستايي بود ، مردم به دو طبقه فرمانبر و وابسته و فرمانده و مستقل تقسيم مي شدند . گروه كوچكي همه ثروت و قدرت را در اختيار داشتند و اكثريت چاره اي از فرمانبرداري و نوكري نداشتند . اما در شهر وضع ديگر گونه بود ،‌نه آقايي در كار بود نه بنده اي سرف و لرد و كشيش و عا.مي معنا نداشت همه شهروندان افراد آزاد و برابر بودند كه با كسب حقوق شهروندي نه از لرد ترسي داشتند و نه از كليسا و ثروت وقدرت توليدي آنها نيز پشتوانه قدرت سياسي و حقوق مذهبيشان بود . شهرها در واقع جزاير آزادي بودند . به همين جهت در قرون وسطا ضرب المثلي رايج بود كه مي گفت : هواي شهر آزاد مي سازد (stadt luft mach frei) . هر سرفي كه از زندگي رعيتي به جان آمد با اشتياق و براي كسب آزادي و برابري و كسب حقوق شهروندي و مشاركت در جامعه مدني به شهر مي گريخت و درون قلعه پنهان ميشد چون اگر يكسال و يك روز از اقامتش در شهر مي گذشت آزاد مي شد. بورژواها با استفاده از اين قانون و طرق ديگر مردم رابه شهرها جلب مي كردند و بر رونق و آباداني شهرها مي افزودند . در اوايل قرون وسطا اختلاف سطح زندگي ميان بورژواها زياد نبود . مهمترين قشر بندي در ميان مردم شهر اختلاف ميان استاد كاران و شاگردان بود كه از كودكي نزد استاد كار آموزي مي كردند . معمولا در دهسال اول دستمزد نمي گرفتند و كار خود را از پادويي و نوكري آغاز مي كردند و بتدريج اگر لياقت نشان ميدادند استاد مي شدند و از صنف كمر بند استاد كاري مي گرفتند و مي توانستند مستقلا كار كنند . گروه ديگر كارگران مزد بگير بودند كه امتيازات شاگردان را نداشتند و فقط در مقابل دستمزد كار مي كردند و استاد هيچ وظيفه اي جز پرداخت دستمزد در مورد آنان نداشت . اندك اندك برخي از بورژواها با رونق صنعت و تجارت ثروتمند شدند . بازرگانان موفق در شهرهاي گوناگون منافع داشتند . نزول خواري ، وام دادن پول به تجار به توسعه تجارت كمك كرد و كم كم حرفه بانكداري به وجود آمد . با تضعيف بيشتر لردهاي سابق زمين تبديل به كالا شد و خريد و فروش آن رواج يافت . بازرگانان ثروتمند زمين مي خريدند و صنعت و تجارت و ملك داري درهم آميخت كم كم فروش القاب نيز شروع شد . ثروتمندان جديد براي خود لقب مي خريدند . لردهاي قديم يا دچار فقرو فاقه مي شدند يا آنها نيز به تجارت و معامله زمين مي پرداختند در نتيجه يك طبقه اشرافيت جديد پيداشد كه به آنها آرستيوكرات Aristocrat مي گفتند كه با بورژواهاي بزرگ و ثروتمند همكار و شريك بودند . اصناف تنزل كردند و موقع خود را از دست دادند و سرفداري نيز بتدريج از ميان رفت و در شهر وروستا اقتصاد جديدي پيدا شد كه برخلاف اقتصاد قديم ريشه در مالكيت و پول داشت و نه زمين . تحولات فوق طي قرن چهاردهم تحقق يافت و زمينه را براي تحولات دوره رنسانس در شهرهاي اروپايي در قرن پانزدهم فراهم كرد . منابع و مآخذ 1- دورانت ،‌ويل ( ترجمه ابوطالب صارمي و همكاران ) . تاريخ تمدن : عصر ايمان ، جلد چهارم ‌،بخش اول،‌تهران ، انتشارات علمي و فرهنگي ، 1373. 2- دورانت ،‌ويل ( ترجمه ابوالقاسم طاهري ) . تاريخ تمدن : عصر ايمان ،‌جلد چهارم ،‌بخش دوم ،تهران ، انتشارات علمي و فرهنگي ،‌1373. 3- Davis, Kingsley. Cities: Their origin , Growth. And Human Impact, San Francisco, Freeman, 1973.4- Gallion, A , Eisner,s . The Urban pattern: City planning and Design . New york, Norstad Co, 1983 پرویز اجلالی منبع
  4. 1- مركانتاليسم و تراكم در دوره‌ي قرون وسطاي متاخر تعداد شهرها افزايش يافت. اما از نظر جمعيت شهرها همچنان كوچك بودند. عمده‌ي شهرها فقط چند صد نفر جمعيت داشتند و شهرهاي بزرگتر بندرت جمعيتي بيش از پنجاه هزار نفر را در خود جاي مي دادند. اندازه‌ي شهر به خاطر وجود استحكامات (حصار و باروي شهر) محدود مي ماند، تأمين آب و بهداشت عمومي نيز از موانع ديگر بزرگ شدن شهرها بود. طول شهرها معمولاً از 5/1 كيلومتر بيشتر نبود. آب آشاميدني فقط در چشمة اصلي شهر يافت مي شد. سيستم دفع فاضلاب موجود نبود و فاضلاب در كوچه ها جاري مي شد.ارتباط ميان شهرها بسيار كند بود، حمل و نقل بسيار خسته كننده و دشوار بود و در عين حال نياز به مساعدت به هنگام سختي به شدت به چشم مي خورد. به همين جهت شهرها را به نحوي مي ساختند كه فاصلة ميان آن ها بيش از يك روز پياده روي نباشد. تا وقتي جمعيت كم بود، اين كمبودها مشكلي محسوب نمي شد. اما اندك اندك افزايش تجارت بر تجمع مردم در شهرهاي واقع شده در چهار راه هاي اصلي افزود. طي قرن پانزدهم جمعيت فلورانس از 45000 نفر به 000/90 نفر رسيد. پاريس از يك شهر 000/100 نفري به شهري با 000/240 نفر جمعيت تبديل شد و جمعيت ونيز به 000/200 نفر رسيد. تجار موفق در شهرهاي مختلف صاحب علاقه شدند و بازار صرافي و قرص دادن پول به گسترش تجارت كمك كرد. مبادلة بازرگاني ميان شهرها و كشورها گسترش يافت.اندك اندك از خطر تهاجمات نظامي كاسته شد و امنيت مسافران افزايش يافت. هر چه اقتصاد مركانتاليستي (بازرگاني خرد) وسعت مي گرفت از اقتدار لردهاي فئودال كاسته مي شد. كم كم مالكيت اراضي به گروه تازه اي از اشراف يعني همان بازرگانان ثروتمند منتقل مي شد. كليسا ثروت بسيار اندوخته بود و املاك فراوان داشت بنابراين اشرافيت و كليسا دو طبقة ممتاز را تشكيل مي دادند. گيلدها رو به زوال مي رفتند و سرفداري قرون وسطايي كم كم از ميان رفت و تأسيساتي مثل آسياب ها و كوره هاي ذوب فلز و كارگاه هاي صنعتي نيز مثل زمين در اختيار طبقات برگزيده قرار گرفتند. اقتصاد فئودالي ريشه در زمين داشت. اما اقتصاد جديدي كه سر بر مي آورد مبتني بر پول بود. 2- ازدحام و محلات فقير نشين: افزايش جمعيت منجر به ازدحام درون شهرها شد. چيزي كه پيش از آن وجود نداشت. خانه هاي سنتي دو طبقه جاي خود را به ساختمان هاي سه و چهار طبقه دادند. طبقات بالاتر ساختمان ها معمولاً برآمده بودند و بخشي از فضاي كوچه را اشغال مي كردند. فضاهاي باز داخل بلوك ها ساخته مي شد تا جمعيت بيشتري را در خود جا دهد. بر تراكم جمعيت افزوده مي شد اما در سيستم تأمين آب و بهداشت تحولي مشاهده نمي شد. رفت و آمد با وسايل نقليه چرخدار زياد شده بود، اما خيابان ها باريك و شلوغ، پر ازدحام، تاريك و آلوده به فاضلاب و زباله هاي خانه ها بودند و تمهيداتي كه براي از ميان بردن زباله انديشيــده مي شد بسيار ناكافي بود. مدفوع آدمي را در چاه هاي زير خانه دفن مي كردند يا اينكه در خانه و يا كوچه رها مي كردند تا به كود تبديل شود. براي فرار از بوي بد كوچه هاو خيابان ها پنجره ها و دريچه ها همواره بسته بودند و تنها امكان تهويه هوا در خانه ها از طريق دودكش بود. به همين جهت بيماري هاي مسري به سرعت در همه جا منتشر مي شدند. در قرن چهاردهم مرگ سياه يا تيفوس جان نصف جمعيت شهرنشين اروپا را گرفت. در اين دوره شهرها وضعي به مراتب بدتر از هزار سال پيش از آن يعني دوران امپراطوري رم داشتند. خانه هاي اربابي روز به روز بزرگتر و تجملي تر مي شدند، اما مسكن فقرا تنگ و تاريك مي ماند و به اطاقك زير شيرواني در طبقات بالا محدود مي گرديد. در لندن اولين فاضلاب بعد از مرگ سياه بنا شد. در اسپانيا، فرانسه و انگلستان تا قرن شانزدهم مستراح شناخته نشده بود. در لندن براي اولين بار در اوايل قرن هفدهم منبع آب به خانه ها وصل شد. آتش سوزي در همه جاي اروپا يك خطر دائمي بود. براي پيش گيري از آتش سوزي در لندن قرن سيزدهم فرماني صادر شد كه مردم را وادار مي كرد سقف هاي خانه هاي خود را به جاي حصير و پوشال از سفال بسازند. چندي بعد در مستعمرة آمريكا نيز مشابه همين دستور صادر شد. شلوغي و ازدحام در خانه هاي فقرا سلامتي افراد را مورد مخاطره قرار مي داد و گسترش بيماري هاي مسري را سرعت مي بخشيد. در سال 1539 در يكي از لوايح پارلمان انگلستان به اين موضوع اشاره مي شد كه خراب كردن خانه هاي بزرگ و ساختن واحدهاي كوچك و اجاره دادن خانه ها به خانواده هاي متعدد موجب صدمات و لطمات بسياري براي جامعه شده است. 3- باروت : در قرن پانزدهم باروت اختراع شد و شيوه هاي نوين جنگ پديدار گرديد. لردهاي فئودال به هنگام جنگ به رعاياي معمولي كه موقتاً نقش پياده نظام را بازي مي كردند متكي بودند، اما سلاح هاي آفندي و پدافندي جديد وجود تعداد بيشتري سرباز حرفه اي را ضروري مي ساخت. مهندسي نظام به علم تبديل شد. استحكامات بيشتر شد و مرتباً قلاع، خندق ها و برج هاي ديده باني جديد بنا مي شدو افزايش فضاي اختصاص داده شده به استحكامات شهر و توسعة برج و باروي شهر تفاوت ميان شهر و روستا را محسوس تر ساخت و دسترسي شهروندان به فضاي باز آنسوي ديوارها كمتر شد. با وجود اين مردم به شهرها هجوم مي آوردند تا در فعاليت هاي تجاري رو به گسترش مشغول شوند. همين مهاجران ارتش هاي حرفه اي را پر مي كردند. نویسنده: فرشته خوش قلب منبع
×
×
  • اضافه کردن...