بسيار شنيدهايم كه واژههاي مختلفي همراه واژه فيزيك آمده و به مجموعهاي از مطالعات خاص اطلاق شده است. از آن جمله ميتوان به علوم فيزيك محيط زيست، متافيزيك، فيزيك هوافضا، فيزيك انرژيهاي بالا و... اشاره كرد.در واقع هر كدام از اينها به نحوي به علم گسترده فيزيك مربوط است. ميدانيم كه «فيزيك» در لغت به معني «طبيعت» است و بيشتر در مورد آنچه كه با حواس خود از جهان طبيعت در مييابيم، مربوط ميشود.
به بيان ديگر، علم فيزيك قوانين موجود در جهان طبيعت را شناسايي و كشف كرده و از آنها در جهت بهبود وضعيت زندگي انسان بهره ميگيرد.اما بهره گرفتن از قوانين موجود و كشف شده، در شاخههاي مختلف و به روشهاي گوناگون صورت ميگيرد. به عنوان مثال، در فيزيك هوا فضا با استفاده از اين قوانين ميتوان در هدايت بهتر هواپيماها، سفينهها و ديگر مصنوعات ساخت بشر كه در هوانوردي مورد استفاده قرار ميگيرند، استفاده كرد و يا در فيزيك انرژيهاي بالا ميتوان در پي منابع جديد انرژي براي تامين زندگي آينده بشر بود بنابراين ميتوان گفت كه علم فيزيك به نوعي با زندگي و حيات انسان عجين و آميخته شده است. نكته تكامل اين بحث علم بيوفيزيك است. علم بيوفيزيك از علم فيزيك در جهات حيات بشر بهره ميبرد.
استفاده و كاربردهاي فراوان و روزافزون علوم و فنون هستهاي در رشتههاي مختلف زيستشناسي، پزشكي، علوم پايه پزشكي و... جهت پژوهشهاي علمي و درماني همراه با ساير كاربردهاي انرژي اتمي در كشاورزي، صنايع و غيره، ايجاب ميكند كه بايد شاخهاي از علم فيزيك تحت عنوان بيوفيزيك وجود داشته باشد تا اينكه بتوانيم از اين علوم و فنون در جهت بهتر كردن زندگي بشر و موجودات زنده ديگر بهره گيريم.به طور كلي ماده چگال نرم به شكلي از ماده گفته ميشود كه در فازهاي ايدهآل جامد كريستالي، مايع نيوتني و گاز قرار نميگيرد. اين مواد كه در ابتدا به مايعات پيچيده شناخته ميشد و در سالهاي اخير نام ماده نرم را به خود گرفتهاند در زندگي روزمره دامنه وسيعي از مواد را دربرميگيرند.