[TABLE=width: 95%]
[TR]
[TD=class: HTitle, width: 100%, colspan: 2]تقدير سياست و اجتماع در ديباي خسرواني[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD=colspan: 2]
چکیده:
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD=colspan: 2, align: right]بيهقي و شاهكار فارسي اش متعلق به تاريخ پيشامدرن ايران است. در تاريخ پيشامدرن ايران، اجتماع و سياست، شأن مستقلي از قدرت سلطان قاهر ندارد تا موضوع تاريخ نگاري واقع شود. پيش فهم و پيشانگارهي مهم بيهقي تقديرگرايي و جبري نگري است كه برآمده از سنت ديني اوست. ديباي خسرواني او تسليم به جبر زمانه است؛ واقعيت تسلط غلامان ترك تبار غزنوي. بيهقي خردگرا نيست و بسآمد واژههاي خرد و خردمند در ديباي او دليل بر خردمندي او نيست. تاريخ پايه اي او جاودان سازي خاندان ترك تبار غزنوي است و براي خودش هدفي جز آن نميشناسد. تاريخ بيهقي، نه تاريخ اجتماعي كه تاريخ سياسي است و بر محور قدرت و سلطه ميگردد. شيوهي فرمانروايي و سرشت قدرت سياسي و به تعبير خود بيهقي «ادوات سياست و رياست» سلطان مسعود، بخش اعظم تاريخ را به خود اختصاص ميدهد. تاريخ اجتماعي در تاريخ بيهقي غايب است و به رفتارها، شيوههاي زندگي، انگيزهها و خواستههاي مردم عادي و فرودست جامعه توجهي نشده است.
مشخصات مقاله:مقاله در 9 صفحه به قلم بهمن شعبان زاده (دانشجوی دکترای تاریخ ایران اسلامی دانشگاه خوارزمی).منبع:علوم اجتماعي ،شماره پياپي 70، ،سال هفدهم،، شماره در سال 10، دي، 1392، صفحه 39-47
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
تقدير سياست و اجتماع در ديباي خسرواني.PDF