رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'برزخ ميان كودكي و جواني'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. [TABLE=width: 98%, align: center] [TR] [TD]از پنجره به بيرون نگاه مي‌كني، از سرويس مدرسه پياده مي‌شود و در حياط را باز مي‌كند. زيپ كاپشنش مثل روزهاي قبل​با وجود تاكيد هر روز صبح تو باز است و كلاهش را دستش گرفته است. بدون عجله و آرام آرام قدم برمي‌دارد. چند وقتي است رفتارش تغيير كرده و همين نگرانت مي‌كند. هر چه فكر مي‌كني به ياد نمي‌آوري​ چند ماه پيش يا پارسال همين موقع يا...؟ به ذهنت فشار مي‌آوري كه از چه زماني رفتار فرزندت تغيير كرده؟ اما تلاشت بيهوده است چون خوب مي‌داني اين تغيير در يك شب اتفاق نيفتاده. فقط به خودت آمدي و ديدي كه ديگر وقتي از در خانه وارد مي‌شود خودش را در آغوشت نمي‌اندازد. ديگر سير تا پياز اتفاقات مدرسه را برايت نمي‌گويد. گاهي در خودش فرو مي‌رود و ترجيح مي‌دهد بيشتر وقتش را با دوستانش بگذراند. گاهي از لباس پوشيدنت، غذا خوردنت و رفتارهاي اجتماعي‌ات ايراد مي‌گيرد. هنوز مرد نشده، اما احساس مي‌كني آن پسر بچه ديروز نيست. تاريخ تولدش را مرور مي‌كني و يادت مي‌آيد او مدتي است وارد نوجواني شده و ياد حرف‌هاي استادت مي‌افتي: «بلوغ روزگار، برزخ است!» اما با خودت مي‌گويي: «برزخي براي او يا برزخي براي من؟» صداي در آسانسور مي‌آيد، پسرت به طبقه پنجم رسيده و تو مثل هر روز در را به رويش باز مي‌كني و مرد كوچكي را نگاه مي‌كني كه دارد بزرگ مي‌شود. بلوغ، دوراني است كه گذر از آن براي دختران و پسران با مسائل خاصي همراه است كه گاهي همين مسائل، روزهاي برزخي را براي نوجوان و والدين او مي‌سازد، اما گذر از اين مرحله براي رسيدن به بزرگسالي اجتناب‌ناپذير است و يك عبور آرام و حل منطقي مشكلات اين دوران مي‌تواند به داشتن دوران جواني موفق و شاد كمك كند، اما چگونه مي‌توانيم به فرزندمان كمك كنيم تا بي‌دغدغه از اين روزها بگذرد؟ در قدم اول بايد شناخت بيشتري از ويژگي‌هاي اين روزها داشته باشيد. يادتان هست وقتي متوجه شديد قرار است صاحب فرزند شويد، يكي از كارهايي كه انجام داديد اين بود كه كتابي مخصوص تغذيه در دوران بارداري و همچنين ويژگي‌هاي جنين در هر مرحله خريداري كرديد و خوانديد. دوران بلوغ از دوران جنيني ناشناخته‌تر است و اين شما را نيازمند مطالعه و مشاوره با افراد صاحب‌نظر مي‌كند. اين دوران، زماني است كه فرزندان‌تان مثل كودكي‌شان رفتار نمي‌كنند، شايد فكر كنيد كه از شما فاصله گرفته‌اند و شايد اين تغيير رفتار برايتان سخت باشد اما گذر از كودكي و وارد شدن به دنياي بزرگسالان كار چندان ساده‌اي نيست. به گفته يكي از دانشمندان،‌ بلوغ يك تولد مجدد است چرا كه در هر حال، اين مرحله با مجموعه‌اي از تغييرات در جسم و روح و روان ظهور مي‌كند و فرد را، نه مي‌توان كودك دانست و نه در طبقه بزرگسال جاي داد. بنابر​اين مرحله بلوغ خود سر آغازي است براي زندگي نوين. اين تعريف يك چشم‌انداز كامل از بلوغ است و معني ديگر آن اين است كه جاي نگراني نخواهد بود، اما به شرط آن‌كه شما بعد از شناخت ويژگي‌هاي اين دوران در گام‌هاي بعد​ در كنار او باشيد و به او كمك كنيد. اين تغييرات، ناگهاني است و بخش فيزيكي آن كاملا مشهود است. آنقدر كه براي خود نوجوان هم كمي عجيب خواهد بود و مخصوصا بلوغ جنسي كه شما (والد همجنس) بايد اطلاعات كافي را به او بدهيد، در غير اين صورت منابعي چون گروه همسال به كمك او مي‌آيند كه چندان خوشايند نيست. تغييرات فيزيكي فرزند شما بسته به اين‌كه دختر يا پسر باشد متفاوت است، اما مشكل اصلي تغييرات روحي و تلاطم دروني نوجوان است كه چون ظاهرا ديده نمي‌شود، ممكن است به آن توجه كافي نداشته باشيد. دوران بلوغ، روزگار سوال‌هاي مهمي است كه خيلي از آنها را نوجوان​تان مطرح نمي‌كند و برخي از آنها را مي‌گويد و در چنين مواقعي عكس‌العمل شما بسيار مهم خواهد بود. بپذيريد كه او ديگر چون كودكي، فكر و اعتقاد شما را نمي‌پذيرد و دوست دارد مقابل خيلي از مسائلي كه تا ديروز برايش قابل قبول بود، يك علامت سوال بزرگ بگذارد. مي‌خواهد با منابع قدرت در خانه و مدرسه مقابله كند و شايد رفتارهايي از او سر بزند كه باعث نگراني‌تان شود، اما بايد بدانيد و درك كنيد كه او در حال پاسخگويي به مهم‌ترين سوالات زندگي‌اش است. پايان دوران بلوغ، وقتي او وارد جواني بشود بايد به يك هويت مستقل دست پيدا كند و اين اتفاق نمي‌افتد مگر آن‌كه بتواند براي سوالاتي چون: از كجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود؟ پاسخ‌هاي قانع‌كننده‌اي بيابد. فرزند شما گاهي عصباني و گاهي بي‌حوصله خواهد بود. شايد تنهايي را ترجيح دهد و شايد بيش از حد به دوستانش وابسته باشد، مهم اين است كه شما به‌عنوان خانواده او، صبور باشيد، غوغاي دروني‌اش را بشنويد و با رفتارهاي درست خود، اين تولد دوباره را در كنار او تجربه كنيد. ندا داودي [/TD] [/TR] [TR] [TD][/TD] [/TR] [/TABLE]
×
×
  • اضافه کردن...