جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'بررسي موانع و ارائه راهكارها'.
1 نتیجه پیدا شد
-
كاربرد پذيري نظريه تصميمگيري شغلي هالند در مدارس، دانشگاهها و بازار كار ايران بررسي موانع و ارائه راهكارها
spow پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مدیریت صنعتی
كاربرد پذيري نظريه تصميمگيري شغلي هالند در مدارس، دانشگاهها و بازار كار ايران بررسي موانع و ارائه راهكارها چكيده: نظريه تصميمگيري شغلي هالند، نظريه همخواني شغل و شخصيت است كه حدود 50 سال توسط هالند و ديگران بكار رفته و هماكنون نيز در مدارس، دانشگاهها، بازاركار و ديگر محيطها مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين سودمندي و اعتبار آن در كشورهاي امريكايي، اروپايي، آسيايي، استراليايي و افريقايي مورد تاييد قرار گرفته است. در اين مقاله سعي بر آن است تا از طريق پژوهشهاي انجام شده در ايران، سودمندي و كاربردپذيري اين نظريه مورد بررسي قرار گيرد. اين پژوهشها كه از سال 1370 تاكنون در مدارس، دانشگاهها و بازار كار انجام پذيرفته است هريك به نوعي مؤيد نظريه و كاربردپذيري آزمون شغلي – شخصيتي هالند ميباشد كه در سالهاي اخير توسط نگارندگان براي مدارس و مشاغل مختلف هنجاريابي شده بود. در پايان ، موارد مثبت و منفي كاربردپذيري اين نظريه و آزمون شغلي – شخصيتي در مدارس،دانشگاهها و بازار كار ايران اشاره ميشود و به منظور سودمندي نظريه، راهكارهايي متناسب با فرهنگ ايراني پيشنهاد ميگردد. مقدمه: تصميمگيري درباره انتخاب شغل و حرفه يكي از مهمترين و سرنوشتسازترين موضوعات در زندگي هر فرد به حساب ميآيد. امروزه پيچيدگي و دگرگوني دنياي كار، سرعت فزاينده رشد تكنولوژي، تقاضاهاي روزافزون براي ورود به برخي مشاغل و نياز به كسب دانش و مهارتها با توجه به تفاوتهاي فردي، موجب برهم خوردن تعادل آموزش و بازار كار شده و مشكلاتي را در چگونگي هدايت استعدادها، راهنمايي شغلي و تصميمگيري حرفهاي بوجود آورده است. از آنجا كه يكي از اهداف تعليم و تربيت در كنار ديگر اهداف، تسهيل رشد حرفهاي و هدايت شغلي افراد است، و اين هدف بويژه در حيطه آموزش و پرورش و تا حدي آموزش عالي كشور قرار ميگيرد، لذا، بايد كوشش نمود تا اين مهم بصورت سيستماتيك به اهداف از پيش تعيين شده خود برسد و راهنمايي تحصيلي – شغلي متناسب با ويژگيهاي فردي و نيازهاي بازار كار حركت كند. هرچند مبحث راهنمايي و هدايت شغلي به شكل علمي آن در ايران موضوع نسبتاً جديدي است، با اين حال، حدود يك قرن است كه در دنيا بصورت علمي انجام ميگيرد. از زمان پارسونز (1908) پدر راهنمايي شغلي كه هماهنگي بين ويژگيهاي فردي با دنياي مشاغل را مطرح نمود تا به امروز نظريههاي مختلفي جهت انتخاب و تصميمگيري شغلي ارائه شده است كه همگي به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به اهميت رابطه فرد و شغل اشاره دارند. براي مثال ”رو“ و ”هاپاك“ : ارضاي نيازهاي فردي، ”مك كله لند“: انگيزة پيشرفت، ”هرزبرگ“: عوامل انگيزشي، ”گينزبرگ“: تجربيات و ارزشهاي فردي و ”سوپر“: خود پنداره را عامل مهمي در انتخاب شغل افراد ميدانستند (حسينيان، 1370). از سوي ديگر، در نظريات مربوط به طبقهبندي و تيپشناسي شخصيت كه معمولاً تعدادي تيپ يا سنخ مشخص ميشود، از طريق تيپ يا سنخ غالب فرد، ميتوان برخي از رفتارهاي آينده وي را پيشبيني نمود. قديميترين طبقهبندي شخصيت مربوط به ”بقراط“ است كه افراد را به طبقات چهارگانه دموي ، بلغمي، صفراوي و سودايي تقسيم ميكرد. ”آيزنك“ نيز با نوسازي طبقهبندي بقراط سه بعد درونگرايي – برونگرايي، روان رنجوري و روان پريشي را جهت شناسايي شخصيت افراد ارائه نمود. ”يونگ“ نيز افراد را به دو سنخ درونگرا و برونگرا تقسيم نمود و ”مايرز-بريگز“ براساس نظرية يونگ شانزده سنخ شخصيتي را جهت انطباق افراد و مشاغل ارائه نمود (حسينيان، 1379). هالند(2001، 1999،1997 ، 1985 ، 1973 ، 1958) روانشناس و نظريهپرداز معاصر شغلي و حرفهاي در بررسيهاي پنجاه ساله خود نشان داد كه شخصيت فرد ميتواند نقش مهمي در انتخاب شغل و بطور كلي در زندگي حرفهاي او داشته باشد. براساس اين نظريه، افراد جامعه را ميتوان از نظر شخصيتي در يكي از شش تيپ واقعگرا، جستجوگر، هنري، اجتماعي، متهور و قراردادي طبقهبندي كرد. هر تيپ ويژگيهاي خاص خود را دارد و محصول تعامل خاصي بين عوامل ژنتيكي و محيطي است. شكل شماره 1 شش ضلعي بالا (سمت راست) ، روابط بين اين تيپها را از نظر ميزان شباهت و يا عدم شباهت با توجه به نزديكي و دوري فاصله آنان بر روي شش ضلعي نشان ميدهد. مثلاً تيپ واقعگرا، از نظر ويژگيهاي شخصيتي بيشتر نزديك به تيپ جستجوگر و تيپ قراردادي است و با تيپ اجتماعي در تضاد است. از طرف ديگر، در اين نظريه شش مدل محيطي (اعم از محيط شغلي، محيط تحصيلي و غيره) وجود دارد. اين مدلها عبارتند از: محيط واقعگرايانه، محيط جستجوگرانه و هر محيط تحت تسلط يك تيپ شخصيتي قرار دارد. مثلاً محيط هنري تحت تسلط افراد هنري است. شكل شماره 1 شش ضلعي بالا (سمت چپ)، روابط بين اين محيطها را از نظر ميزان شباهت و يا عدم شباهت با توجه به نزديكي و دوري فاصله آنان بر روي شش ضلعي نشان ميدهد. مثلاً محيط اجتماعي به محيط متهور بيشتر شباهت دارد تا محيط واقعگرايانه. از آنجا كه افراد در محيطي رشد ميكنند كه بتوانند در آن مهارتها و تواناييهاي خود را بكار گيرند و نگرشها و ارزشهاي خود را نشان دهند، تيپهاي هنري به دنبال محيطهاي هنري و تيپهاي قراردادي به دنبال محيطهاي قراردادي هستند. حال اگر ما الگوي شخصيتي يك فرد و الگوي محيطي او را بدانيم ميتوانيم برخي از نتايج اينگونه جورشدنها را پيشبيني كنيم. در واقع براساس اين نظريه حالت ايدهال از نظر جورشدن تيپ شخصيتي و محيط شغلي يا تحصيلي و غيره زماني اتفاق ميافتد كه اين دو شش ضلعي يعني شش ضلعي تيپها و شش ضلعي محيطها، منطبق بريكديگر باشند (شكل شماره 1. پائين). يعني تيپ واقعگرا در محيط واقعگرايانه، تيپ جستجوگر در محيط جستجوگرانه و به همين ترتيب بقيه تيپهاي شخصيتي هم در محيط مناسب خود قرار گيرند. جدول شماره 1، تيپهاي شخصيتي و خصوصيات هر تيپ را نشان ميدهد. اين نظريه تا به امروز در كشورهاي امريكايي، اروپايي، آسيايي، استراليايي و افريقايي جهت راهنمايي و مشاوره شغلي و تحصيلي مورد تاييد قرار گرفته است (رييردانوبولاك، 2004؛ لامسدن و ديگران، 2002؛ هالندوديگران، 2001 و موچنسكي،1999). در ايران نيز اين نظريه در سال 1359 توسط شفيع آبادي معرفي و از سال 1370 تا به امروز توسط نگارندگان و ديگران در مدارس، دانشگاهها، سازمانها و ادارات مورد بررسي و تاييد قرار گرفته است.در زير ضمن اشاره به پژوهشهاي انجام شده در بازار كار، دانشگاهها و مدارس ايران، به موانع و مشكلات نيز اشاره ميگردد. متن کامل مقاله را از لینک زیر دریافت نمایید: دانلود کنید.-
- مدیریت
- نظريه همخواني شغل و شخصيت
- (و 3 مورد دیگر)