از نظر زماني اين پروژه پيش از كاناري وارف و لوجياژو ساخته شده است. زمين آن مانند كاناري وارف به اسكله هاي متروك شده و فرسوده اي متعلق بود كه مالكيت شان در اختيار شهر قرار داشت. در 1966 نلسون راكفلر استاندار ايالت نيويورك با طرحي مدرنيستي براي اين پروژه روبرو شد كه آن را رد كرد. پس از پيشنهاد چند طرح ديگر كه همه رد شدند، تنها بخشي از آخرين طرح كه يك مجموعه مسكوني ( به صورت خوشه اي) به نام پلازاي گيت وي بود، ساخته شد. سپس طرح مجتمع هاي مسكوني خوشه اي كنار گذاشته شد و طرح جامع ديگري توسط الكساندر كوپر ارائه شد.
در طرح جامع مزبور، 14000 واحد مسكوني، تسهيلات تجاري، فضاي اداري( در روبروي مركز تجارت جهاني)، ميادين، پارك و يك فضاي باز عمومي پيش بيني شده بود. در دسترسيهاي بتري پارك سيتي مي بايست الگوي خيابان هاي منهتن ادامه پيدا كند و كيفيات زيبايي شناسي آن بر پايه ميراث معماري نيويورك باشد.
دستورالعمل هاي طراحي، نوع مصالح، مكان خطوط افقي نما، و نسبت خاص پنجره با سطح نما را تعيين كرده بود. طراحي فضاي باز عمومي به يك شركت معروف معماري منظر سپرده شد و سلسله مراتب جالب توجه پياده راه هاي آن ، الگويي براي ساير طرح ها شد. در عين حال رعايت بالاترين استانداردها در ساخت فضاهاي عمومي، نه به عنوان بالا رفتن هزينه ساخت بلكه به عنوان تضميني براي بازگشت مالي پروژه تلقي مي شد. تلقي درستي كه امروزه نيز در بسياري از طرح هاي از اين دست، مورد تقليد قرار گرفته است. زيرا كيفيت بالاي كار، به نوعي موفقيت مالي پروژه را در پي دارد.
اين پروژه به دليل رعايت ويژگي هاي معماري نيويورك كمتر به طرح هايي مانند لوجياژو و لادفانس شبيه است. با اين حال تقاضاي زياد براي توسعه، و حفظ شخصيت بصري نيويورك موجب موفقيت اين پروژه شده است. كاركنان ادارات از آن به عنوان محل كار راضياند و جمعيت بيست و پنج هزار نفري ساكنان آن نيز بتري پارك سيتي را محل مناسبي براي زندگي مي دانند.