[TABLE=width: 95%, align: right]
[TR]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]چکیده:
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]فلسفه پوزيتيويســم و معرفت انتزاعي، دستآورد انديشه دكارت بعد از قرن هفده موجب شد مطالعه پديدهها با رويكرد تحليلي و جزئينگر و توجه صرف به كميتها انجام شود. تغيير بنيادين در تعريف سوژه و اُبژه و اولويت بودن انسان در بينش دكارتي، ديدگاهي عينيتگرا و علمي را رقم زد كه ماحصل آن ناديده گرفتن غنا و پيچيدگي انديشه نمادين، توجيه و استدلال همه پديدهها و ناديده گرفتن جوهر معنايي آنها بود. در تقابل اين رويكرد به خصوص از نيمه دوم سده بيستم، نگرش هاي انتقادي و تفسيري- تأويلي شكل گرفت. امروزه در حوزه معماري، نگرش تفسيري سعي در بازنگري به تعريف مكان و احياء معناي مستتر در فضا هاي انسان-ساخت را دارد. اين تحقيق با متدولوژي پديدارشناسي/هرمنوتيك با تأكيد بر وجه كيفي و توصيفي شناخت مكان انجام گرفت. نتايج اين تحقيق با مشاهده مستقيم، مصاحبه عميق و تهيه گزارش هاي توصيفي از مكان و دريافت معناي پنهان آن حاصل گرديد.
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
مشخصات مقاله:مقاله در 6 صفحه به قلم حسنعلي پورمند(نویسنده مسول:استادیار گروه پژوهش هنر،دانشکده هنر و معماری،دانشگاه تربیت مدرس) حسين فلاح(دانشجوی دکتری معماری،دانشکده هنر و معماری،دانشگاه تربیت مدرس)
دانلود مقاله