رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'باز زنده سازی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. گردشگری شامل همه خدمات و ویژگیهایی است که در کنار هم قرار می گیرند تا آنچه مسافر می خواهد، فراهم آورند و انواع مختلفی دارد. اما صاحبنظران گردشگری در دنیا، 4 فضای کلی را برای آن مشخص کرده اند: 1- فضای روستایی یا جهانگردی سبز 2- فضای کوهستانی برای ورزشهای کوهستانی 3- فضای ساحلی با ویژگیهای خاص خود 4- فضای شهری سرآمد انواع این گردشگریها و پر مشتری ترین آنها گردشگری شهری است؛ بطوریکه با توجه به جایگاه ویژه شهر، در بسیاری از کشورهای موفق در این صنعت، شهر پایه و اساس توسعه گردشگری است. ایجاد و توسعه فضاهای شهری مناسب، بازسازی فضاهای ظاهراً متروک و مرده به قصد زنده کردن جنبه های کهن جامعه از جمله آثار توسعه گردشگری شهری است. بدین منظور بسیاری از شهرها درصددند تا از ویژگیها و امکانات خاص شهر خود سود برده و از مزایای جلب توریست شهری بهره گیرند. فضاهای شهری در شهرهای معاصر را می توان به دو دسته تقسیم نمود: الف- فضاهای مدرن یا جدید نظیر پارک ها، مراکز فروش مدرن، فرهنگسرا ها، میادین و پلازاها. ب- فضاهای سنتی نظیر بازارها، امام زاده ها، گورستان ها، باغ ها، مساجد و سایر اماکن تاریخی. از این منظر، تاثیر گردشگری بر کالبد فضاهای شهری نیز قابل تقسیم به صورت ذیل است: الف- گردشگری و ایجاد و توسعه فضاهای شهری مدرن و جذاب ب- گردشگری و احیا و باز زنده سازی بافتهای تاریخی و فضاهای کهن شهری گردشگری و ایجاد و توسعه فضاهای شهری مدرن و جذاب ایجاد فضاهای شهری قوی بر اساس فعالیت‌های جدید و تأكید بر توسعه فعالیت‌های گردشگری و ایجاد جاذبه های بیشتر‌ برای ماندگاری همراه با توسعه هسته‌های كار و فعالیت با هدف توسعه موزون شهر و پیوند كار و سكونت در تمام منطقه شهری و ایجاد یك نظام چند هسته‌ای، انعكاس تجربه‌ها و درس‌های نظری و عملی است كه از كلان‌شهرها و شهرهای جهان می‌توان آموخت و به كار گرفت. ایجاد و توسعه انواع مراکز اقامتی مدرن، فضاهای تفریحی و سرگرمی، فضاهای خرید بزرگ شهری، موزه ها و مراکز فرهنگی و هنری بویژه فرهنگ و هنر بومی با هدف توسعه گردشگری موجب بهره مند شدن ساکنین شهر از این خدمات خواهد بود و رضایت عموم را به همراه خواهد داشت. مرکز ژرژپمپیدو پاریس سالانه توجه هزاران گردشگر را به سوی خود جلب می نماید. گردشگری و احیا و بافتهای تاریخی و باز زنده سازی فضاهای کهن شهری بافت‌های تاریخی كانون و هسته شهرها هستند. حیات این بافت‌ها طی سده های گذشته پایه بسیاری از آداب و رسوم و حتی فرهنگ موجود و نیز رونق اقتصادی شهر و منطقه بوده است. فضاهای شهری تاریخی قبل از همه وظیفه دارند تاریخ، هویت عینی و ذهنی شهر را حفظ كنند و در زندگی جاری سازند. پاسدار همه خاطره‌ها و یادمان‌ها بوده و از این رو باید فعالیت‌هایی را در كالبد خود جای دهند كه با هدف یاد شده انطباق یابد. چنین فضاهایی با توسعه فعالیت‌ها و فضاهای گردشگری در حفظ بناها و عناصر تاریخی خود موفق می‌شوند و حضور روز و شب شهروندان و گردشگران را امكان‌پذیر می‌سازند. حضور مردم، جوانان و نوجوانان، جشن‌ها، انواع تظاهرات اجتماعی، برپایی نمایش‌ها و معرفی فرهنگ‌های گوناگون با برپایی مراسم و جشن‌ها، اشكال گوناگون تعاملات اجتماعی و فرهنگی و هر آن چه مظهر تنوع فرهنگی و قومی یك ملت بزرگ با تاریخ هزاران ساله است، تمام این جلوه‌ها كه در رشد و ارتقای فرهنگ و دانش یك شهر و ملت موثر است، در چنین فضاهایی زمینه‌ساز رشد صنعت گردشگری و جلب گردشگران داخلی و خارجی است. از این رو اقتصاد مركز تاریخی شهر با صنعت و فعالیت‌های گردشگری شكل می‌گیرد و حیاتی تازه می یابد. توان اقتصادی مراكز تاریخی موضوع دیگری است كه از نظر كارشناسان محرك و تقویت‌كننده محسوب می‌شود. اقتصاد پایدار با تاكید بر گردشگری در مراكز تاریخی می‌تواند منشا بهره‌برداری اقتصادی فراوانی از این مراكز شود که این موضوع خود بهانه‌ای برای تجدید حیات مراكز تاریخی و موجب بازگردانده شدن كاركردهای فاخر و برتر با توجه به ظرفیت‌های این فضاها به آنها می باشد. در زمان معاصر با شناخت عوامل اصلی تخریب بافت‌های با ارزش تاریخی و سازگاری واژگان نوین طراحی معماری با زبان كهن معماری بومی می‌توان در جهت بهبود محیط شهری و جهت‌های توسعه آتی آن نقش‌آفرین بود. فلسفه احیا و دوباره‌سازی اندام‌های صدمه‌دیده و فرسوده شهرها، ریشه در همین جایگاه دارد و به نظر می‌رسد یكی از موثرترین راهكارها در احیا دوباره بافت‌های تاریخی،‌ ایجاد فعالیتهای مجدد در این مناطق با توجه به توانایی‌های فیزیكی و كالبدی آنهاست. ایجاد محوررهای گردشگری می تواند بعنوان یکی از روشهای احیای فضاهای تاریخی شهری و جذب توریست مورد استفاده قرار گیرد. محورهای گردشگری در صورت دارا بودن ارزش‌ها و ویژگی‌های یاد شده می‌تواند بافت پیرامونی خود را متحول كند. به طور مثال ایجاد فعالیت‌های تجاری در محور توریستی به نحوی كه مورد توجه گردشگران باشد، اقتصاد محله را متحول می‌كند و با تغییر كاربری بناهای با ارزش به عنوان محل‌های استراحت مانند هتل و رستوران نیز در این موضوع موثر است. از دیدگاه دکتر سید محسن حبیبی ، طراحی مسیرهای پیاده گردشگری با هدف حفاظت از بافت و رونق بخشیدن به صنعت گردشگری یكی از مهم‌ترین اقدامات برای باز زنده‌سازی این بافت‌ها به شمار می‌رود. زیرا از آن جا كه نتایج مثبت این اقدام از سوی ساكنان و بهره‌برداران این مناطق، درك می‌شود می‌تواند مداخله و مشاركت آگاهانه آنها را برای بهسازی و اصلاح بافت برانگیزد. از دیدگاه وی، اهمیت و ارزش این بافت‌های كهن چنان است كه هم اكنون و با محدودترین امكانات ضروری، توانسته‌اند بسیاری از گردشگران را به خود جذب كند. بنابراین ساماندهی و احیای این مراكز شهری با استفاده از پیاده‌ راه‌ها علاوه بر تحقق هدف حفاظتی این بافت‌ها به دلیل ارتقای كیفی فضاهای مربوطه و تجهیز مناسب آنها نه تنها نیازهای ساكنان به فضاهای مطلوب شهری برای زندگی جاری را تامین می‌كند، بلكه چرخ‌های توسعه گردشگری در این بافت را فعال می‌كند و این امر نه تنها موجب افزایش هویت اجتماعی و فرهنگی مجموعه بافت می‌شود، بلكه راهكارهای موثر و تجربه شده برای ایجاد و بازتولید عرصه‌های عمومی و هویت از دست رفته و خاطرات زدوده شده از بافت‌های تاریخی شهرهای ایران است. مقاله "بررسی و تبیین نقش صنعت گردشگری در توسعه فضاهای شهری"، مینا انوری آریا و مینا نساج ، همایش منطقه ای جغرافیا، گردشگری و توسعه پایدار، اسلامشهر، 1386 منبع:آرک نویز
  2. باززنده سازي مَنظر فرهنگي»، روند منسجم و مُنظمي در راستاي احياء و حفاظت از «هويت فرهنگي و طبيعي» يك مجموعه تاريخي است كه تداوم و بازشناسي آن، درك و شناخت ارزش هاي يك سرزمين را تعالي مي بخشد. «مطالعه تحليلي»، «ثبت اطلاعات به دست آمده»، «ارزش گذاري» و در نهايت «حفاظت و مُديريت»، مراحل باززنده سازي يك اثر تاريخي را شكل مي دهند. رويكردهاي حاضر، همچون: سرويس احياء و حفاظت از ميراث و سرويس پارك ملي نيز چنين روندي را پيش رو گرفته اند. مناظر تاريخي به جا مانده از گذشته هر سرزمين، نماد و سمبلي از هويت فرهنگي و تمدن غني اجداد آن است كه هر آينه به زندگيِ امروز قوم و ملتش معنا مي بخشد و موجبات تفاخر و عزت آن را فراهم مي آورد. بدين سبب، هر كوششي در راستاي بازنمايي و حفظ آن، در اصل كمكي به بقاي فرهنگ و سنت هاي كهن يك سرزمين است. هدف از اين تحقيق، باززنده سازي مَنظر فرهنگي تخت سليمان با پياده سازي اصول رويكردهاي حفظ و بازآفريني ميراث و برنامه مُديريتي پارك ها مي باشد. روش تحقيق در حوزه ادبيات نظري و پيشينه در اين پژوهش، «تاريخي» و «توصيفي- تحليلي» و در حوزه مطالعات ميداني، روش تحليلي با ابزار گردآوري داده از طريق مشاهدات محلي و تكميل پرسشنامه و روش مشاهدات ميداني (مصاحبه، رولوه، و تهيه عكس) و در ضمن روش تحليل، تحليل توصيفي مي باشد. نتايج پژوهش حاضر، دست يابي به روندي قانون مند در احياء و باززنده سازي مناظر فرهنگي با تاكيد بر هويت تاريخي و طبيعي سايت مي باشد كه به گونه اي يكپارچه در هم ادغام شده اند. کلمات کلیدی: باززنده سازي، مَنظر فرهنگي، تخت سليمان نویسندگان: محمدرضا بمانيان، مجتبي انصاري، نينا الماسي فر دانلود مقاله
  3. چکيده در آستانه ی آغاز عصر روشنگری در غرب، آرمان اصلی انقلاب کبير فرانسه ميل به آشتی دادن زمين و آسمان بود، يعنی اراده ی اصلی «لوبس پير» و همرزمانش بر اين بود که آرمان ملکوت و جهان برتر را که سال ها در انحصار گروهی خاص بود، در همين جهان خاکی و برای انسان عام تحقق پيدا کند. اما حدود يک قرن بعد ريشه های تفکر مدرن در «آلمان» شکل گرفت. هگل « فيلسوف مدرن انديش » در سلسله درس گفتارهای خود درباره ی زيباشناسی در دهه 1830 اعلام نمود: « هنر ديگر نمی تواند برای ما چون يونانيان، ارجمند ترين راه دريافتن و فرانمودن حقيقت باشد، صورت هنر صرفاً متناهی است و از اين رو در بيان نامتناهی نارساست.» (اعلام مرگ هنر دوره ی جديد، طهوری، مجله معماری و فرهنگ) چند دهه ی بعد نيچه از اين هم فراتر رفت و تمام تلاش خود را برای باز گردانيدن نگاه به هستی از بالا به زير و لغو همه ی ارزش های متعالی و باز آفرينی آنها به مثابه پديده ای بشر ساخت به کار گرفت. آلمان پس از جنگ مبدل به قطبی اقتصادی شد و «ثروت» عامل امتحان آزمون و خطای بيانيه های مدرنيسم گرديد. همين جريان تاريخی، بار ديگر يک قرن بعد، برای کشوری به نام آمريکا رخ داد، تک قطبی شدن و ليبراليسم سرمايه داری و گسترش امکانات فنی و اقتصادی، در بستر فرهنگی که می گويد: « Every Thing Goes … » و شتاب تغيير در آن چنان زياد است که به زحمت می توان در نقطه ای بند شد، اين بار جريان سپری شدن ديدگاه های مدرنيسم و پروژه های مصداقی آن را پيش برد. «سرمايه سالاری» کثرت گرايي صوری را تشديد کرد و طراح ديکانستراکشن، بر کانسپت و انديشه ی راهبردی، زياد تأکيد کرد. اين نوشتار به دنبال بررسی اين جريان های فکری و پيامد های آنها نيست، بلکه فرضيه ی مورد نظر اين است که معماری منظر معاصر به ويژه پس از پيدايش پست مدرن، در بستری از تاريخ، جغرافيا، و پارادايم های فکری هر دوره، رويکردی محلی و سازگاری يافته مي يابد. هنر معاصر و مظاهر مصداقی آن، حتی در جهان يکپارچه ی غرب، از سرزمينی به سرزمين ديگر تفاوت های ماهوی دارد. ديکانستراکشن «دولاويلت» در فرانسه، چه در کانسپت و چه در پروسه ی طراحی، با ديکانستراکشن « دويسبورگ نورد» آلمان متفاوت است. انگاره ی مشترک، فرض «درحال تکميل بودن» داده های يک پديده است. اما پروژه ی دويسبورگ نورد، کاری است که شايد با بهره گيری از پشتوانه ی عقل مداری، از جريان های تاجر مأبانه ی «پايداری نما» و «سبز نما» رسته است و به دور از خود نمايی های سبکی، عواملی چون تاريخ، جغرافيا و اقتصاد منطقه ای را در نظر گرفته است. اما در جريان تبديل داده های محيطی به مکان نو، اندکی محافظه کارانه و به دور از نوآفرينی حرکت کرده است. شايد، ملاحظات اقتصاد منطقه ای و بازنده سازی تاريخی بر بداعت تصميمات چربيده است. هنر و معماری معاصر ايران نيز بايد جريان تحول خود را در بستر تاريخ و جغرافيای غنی خود طی کند و به يک هويت معاصر قابل قبول برسد. مناقشه از هيچ تاريخ و جغرافيای ديگری، حتی اگر اين تاريخ، پيشينه ی خودمان باشد، راه حل معماری معاصر ما نيست. سرمايه عظيم سنت، که مدام به عنوان بازيچه ای در دست قدرت اجتماعی، مديريتی و اقتصادی بالادست قرارگرفته است، بايد به پتانسيلی برای تکميل داده های مکانی- زمانی منظر به عنوان يک محصول با مقياس ميانی و محلی مبدل گردد. کليدواژه: پارک پسا صنعتي، صنعت، پارک دويسبورگ نورد، محيط پايدار، سليقه، بي تصميمي، چند معنايي Keywordz Postindustrial, Topotek weak form, Escapsim, peter latz, community participation, Sustainable development. مرجانه زندی / دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر دانشگاه تهران / مقاله درس منظر معاصر، دکترسید امیر منصوری، سال تحصيلی 87-1386 / نشریه اینترنتی معماری منظر
×
×
  • اضافه کردن...