جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'باخ'.
2 نتیجه پیدا شد
-
دانلود بهترین موسیقی های کلاسیک جهان از بهترین اهنگسازان تاریخ موسیقی یوهان سباستیان باخ Johann Sebastian Bach 1685-1750 اهنگساز شهیر المانی و به تعبیری خورشید اسمان موسیقی کلاسیک.اثار باخ به گونه ایست که موسیقی دوران باروک را به بلوغ و تکامل رساند.در کودکی پدر و مادر خودرا ازدست داد و سرپرستی وی را برادر بزرگترش بعهده گرفت.سبک باخ بخصوص در سروده های ارگ رویایی و خیال برانگیز بوده و خیلی از اوقات تم مذهبی دارد.سویت های پیانویی و پرلودها و فوگ های ارگ از اثار ارزشمند وی بشمار می رود.در اینجا چهار اثر بی نظیر از این نابغه عالم موسیقی تقدیم شما می گردد: Air From Suite 3 Choral Jesus bliebet Meine Freude Toccata in D MinorBwv Brandenburg Concerto No. 3, 1st movement لودویگ فن بتهوون Ludwig Van Beethoven 1770-1827 اهنگساز المانی و یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ موسیقی کلاسیک جهان.پدر بتهوون از موسیقیدانان دربار بود و از کودکی به وی اموزش موسیقی می داد.دومین معلم وی هایدن بود که در جوانی به او اموزش می داد.بخاطر وجود سرب در پیانویی که با ان می نواخت شنوایی خود را از دست داد اما با وجوداین نقیصه شاهکارهای جاودانه ای خلق کرد.از اثار معروف او می توان به سمفونی شماره ۹ - سمفونی شماره ۵ - سمفونی شماره ۳ و سونات مهتاب اشاره کرد. دو اثر سحر امیز از سمفونی های شماره ۵ و ۶ تقدیم به شما دوستان: Symphony N5 , Allegro Con Brio Symphony - 6 In F Op 68 یوهانس برامس Johannes Brahms 1833-1897 در خانواده ای فقیر در المان به دنیا امد. پدرش نوازنده Contrabass بود و اصول موسیقی را از کودکی به فرزندش اموخت.شومان در سالهای اخر عمرش برامس را یک نابغه انکارناپذیر معرفی کرد.از شاهکارهایش می توان به سمفونی های اپوس اشاره کرد.دو اثر باشکوه از گنجینه رقص های مجار اثر برامس: Hungarian Dances 5 Hungarian Dances 1 in G minor جورج فریدریک هندل George Frideric Handel 1685-1759 اهنگساز المانی که در ابتدای جوانی به انگلستان رفت و تا پایان عمر در انجا اقامت گزید.از شاهکارهای وی می توان به سمفونی مسیح اشاره کرد و هر ساله مسیحیان جهان با این اثر جاودانه کریسمس و عید پاک را جشن می گیرند.دو سمفونی زیبا از اثار این نابغه عالم موسیقی: Harp Concerto Op 4 No. 6 Konzer No 1 fuer Orgel ژوزف هایدن Joseph Haydn 1732-1809 اهنگساز اتریشی و از مشاهیر موسیقی کلاسیک جهان.در سنین کودکی به عشق یادگیری موسیقی از روستای زادگاهش روانه وین شد و در انجا دوران بسیار سختی را سپری کرد. سهم هایدن در تکامل بخشیدن به سمفونی های کلاسیک تا انجاست که موتسارت و بتهوون از اثار او تاثیر پذیرفتند.دو اثر رویایی و خیال انگیز از اثار هایدن : Serenade (Andante Cantabile) - 1.8MB Sinfonia concertante in B flat major 1 Allegro - 5.2MB ولفگانگ امادئوس موتسارت Wofgang Amadeus Mozart 1685-1750 اهنگساز اتریشی و از نوابغ مسلم موسیقی کلاسیک جهان.در هفت سالگی اولین سمفونی ودر دوازده سالگی اولین اپرای خود را نوشت.پدر موتسارت از اهنگسازان و ویولونیست های مشهور بشمار می رفت.موتسارت قبل از رسیدن به سن دوازده سالگی در نواختن پیانو ,ویولون و ارگ به استادی رسید. موتسارت با هندل و باخ دوستی صمیمانه ای داشت.چهار اثر بی نظیر از بهترین اثار این نابغه جهان موسیقی که هر کدام شاهکاری در نوع خود محسوب می شوند تقدیم به شما دوستان: Eine Kleine Nachtmusik, 1st movement - 3.3MB Symphony 40 - 3.5MB Andantino bohm 299 - 5.2MB The Marriage of Figaro - 2.4MB یوهان اشتراوس Johans Strauss 1825-1899 موسیقیدان بزرگ اتریشی که لقب "شاه والس"گرفت.پدرش که او هم یوهان نامیده می شد ویرا از کودکی با موسیقی اشنا کرد.اشتراوس بیش از ۴۰۰ سمفونی والس ساخت. در یکی از سفرهایی که ناصرالدین شاه به اروپا رفت اشتراوس مارش فارسی را ساخت.در اینجا سه اثر بسیار زیبا از جمله مارش فارسی تقدیم شما دوستان می گردد: The voices of springtime - 4.4MB Persian march - 1.3MB Radetzky march - 1.7MB پیتر ایلیچ چایکوفسکی Peter Ilyich Tchaikovsky 1840-1893 از موسیقیدانان شهیر قرن نوزده روسیه و از بزرگان موسیقی کلاسیک در جهان. از اثار معروف او می توان به رومئو و ژولیت و سمفونی شماره شش بنام Pathetique اشاره کرد. در اینجا چهار اثر جاودانه از اثار این موسیقیدان از جمله والس دریاچه قو تقدیم حضورتان می گردد که امیدوارم از شنیدن انها لذت ببرید: Waltz Swan Lake - 4.1MB No. 4 Pas di trois Intrada(Allegro) - 1.6MB No. 13 Danses des cygnes a(Tempo di valse) - 1.3MB No. 21 Danse espagnole - 1.6MB انتونیو ویوالدی Antonio Vivaldi 1678-1741 کشیش ونیزی که بدلیل رنگ موهایش به کشیش موقرمز معروف بود.پدر ویوالدی از ویولونیست های ماهر بود و این هنر را از کودکی به فرزندش اموخت.در سال ۱۷۲۲ که پاپ اورابرای اجرای موسیقی به ر دعوت کرد شروع به نوشتن اوج کارهای خود(چهار فصل) کرد.در اینجا چهار اثر بسیار زیبا از سمفونی های ویوالدی را تقدیم حضور شما عزیزان می کنم: La tempesta di mare - 1.5MB Unknown Track - 2.4MB Concerto No 1 Spring Allegro - 2.2MB Autumn Allegro - 2MB ریچارد واگنر Richard Wagner 1813-1883 از اهنگسازان بنام قرن نوزدهم اروپاست. اثار واگنر طرفداران زیادی پیدا کرد بطوریکه هیتلر و سران نازی نیز به اثاراو عشق می ورزیدند.دو اثر زیبا از اثار واگنر تقدیم به عاشقان موسیقی کلاسیک: Ride of the Valkyries - 3MB Lohengin Prelude to Act 3 - 1.8MB با سپاس ویژه از اقای محمد مظفری ووبلاگ خوبشون شاهکارهای موسیقی کلاسیک
-
کتاب آهنگسازي به شيوه باخ يا کنترپوان تونال دومين اثر عليرضا مشايخي در زمينه کنترپوان است. وي چند سال پيش رساله کنترپوان مدال را نيز به رشته تحرير درآورده بود. کتاب جديد اين آهنگساز به درس گفتارهايي شبيه است که به شکل باسليقه و هدفمندي تنظيم و تبديل به اثري ارزشمند شده است. ارزشمند بدان جهت که مشايخي با يک چينش پايه يي و هدفدار دانشجو را از مبنايي ترين روش ها و تکنيک هاي کنترپوان باخ به سمت پيشرفته ترين شکل آن هدايت مي کند. کتاب مشايخي بيش از اينکه رساله يي آموزشي باشد نوعي آناليز مفهومي و ساختاري انوانسيون ها و فوگ هاي باخ است. بايد در نظر گرفت که کنترپوان در حد نهايي و عالي خود به فوگ مي رسد. مولف با بخش بندي، جداسازي و ارائه نمونه هاي صحيح از مجموعه انوانسيون و فوگ باخ الگويي مستحکم را جهت بررسي تحليلي موسيقي چندصدا به خصوص تکنيک هاي کنترپوان ارائه داده است. اما اشاره به يک نکته مفيد خواهد بود؛ متن هاي تحليلي همواره پس از اثر مورد بحث آفريده مي شوند. در اينجا با نوعي الحاق مفهوم مواجه خواهيم شد. چه در زمينه ادبي، چه در زمينه هنر و موسيقي. به زبان ديگر صورت بندي دانايي و مقولات مربوط به يک اثر موسيقايي همواره سال ها و حتي قرن ها بعد ارائه مي شوند. باخ يا هر موسيقيدان ديگر در لحظه آفرينش بخش عمده يي از اين صورت بندي ها را در نظر نداشته است. اين امر شهودي و الهام است که بخش قابل توجه يک اثر را مي آفريند. به زبان ساده تر، آگاهي در امر هنري سهم اندکي را برعهده دارد. امر خودآگاه کمتر توانسته است در زمينه آفرينش هاي هنري به ناخودآگاه مخاطب نفوذ کند. در نتيجه معرف شناسي و صورت بندي- طبقه بندي دانش باخ در فوگ هايش نه به وسيله او، بلکه توسط ديگران تعريف شده است. ديگراني که منتقد، آهنگساز، نوازنده و… بوده و هستند. اگر باخ روزي زنده شود از حجم مطالبي که درباره تکنيک ها و قطعاتش نوشته شده سردرگم مي شود و شايد اختلاف نظر فيلسوفان و هنرمندان در زمينه «بازنمايي حقيقت» در همين جا باشد. باخ نه فيلسوف بود و نه منطق دان بلکه هنرمندي بود که طي چند قرن کساني چون مندلسون و واگنر او را به اروپا معرفي کردند. از اين زمان به بعد بارگيري دانش آغاز شد. رساله هايي مانند رساله مشايخي نيز از اين نظر جدا نيستند. آن باخي که مشايخي در سال 1386 به ما معرفي مي کند باخ سال1340 نيست و همچنين باخ معرفي شده در سال 1400 نيز نخواهد بود. مولف کتاب فوق به شکلي اختصاري و نه چندان دقيق به ترسيم چگونگي قرار گرفتن فيگورهاي همزمان ملوديک- هارمونيک در خطوط افقي و عمودي نمونه ها مي پردازد و هنرآموز در روند مطالعه رساله(اگر حوصله خواندن دقيق داشته باشد) مفهوم کنترپوان و تفسير مشايخي از پلي فوني باخ را درک خواهد کرد. در اينجا از کلمه- اصطلاح «تفسير» استفاده شده بدين علت که برداشت مشايخي، نکات مهم و مراکز عطف نظر وي مختص خود او است و نه ديگران. مولف با شجاعت در مقدمه کتاب مي گويد؛ «در نگارش اين رساله نخستين قدم فراموش کردن موقتي همه کتاب هايي است که درباره کنترپوان خوانده ايد…»ص 10 اين جمله خود دلالت گر وجود تفسير است. در رساله کنترپوان مشايخي نحوه جمله بندي ها براي رساندن مفهوم آنچنان موفقيت آميز نيست. مساله ديگر تمرين هايي است که مولف در پايان هر بخش ارائه داده است. شايد نوع تمرين ها (تکراري بودن آنها)، جملات و نداشتن حل المسائل از ضعف هاي ديگر اين رساله محسوب شود. از اين منظر رساله مشايخي يک اثر کلاسيک است که نتوانسته خود را با تکنيک هاي نوين آموزشي منطبق سازد. لحن و بيان آمرانه و تاديبي مولف يکي ديگر از نقاط منفي اين اثر است. به اين جمله توجه کنيد؛«اصولاً تا زماني که مهارت و دانش کافي و استادانه به دست نياورده ايد از حرکت و پرش موازي به پنجم و اکتاو خودداري کنيد چرا که بدون تجربه و شناخت کافي …»ص31 اين گونه جمله نويسي هاي تکراري ما را به ياد آکادمي هاي قرن نوزدهم و مفهوم اوليه کنسرواتوار (يعني جايي براي نگهداري کودکان يتيم) يا مدارس شبانه روزي با ناظماني سخت گير در داستان هاي چارلز ديکنز مي اندازد. چنين لحني باعث ايجاد حس تدافعي در هنرجو خواهد شد. نکته ديگر آنکه نمونه هاي انتخاب شده از مجموعه انوانسيون ها و پرلود- فوگ هاي باخ بسيار کاربردي و مفيد هستند. اما يک سوال؛«آيا شنيدن اين مثال ها امکان پذير است؟ آيا در آشفته بازار توليدات موسيقي ايران هنرجويان مي توانند آثار باخ را به راحتي يافته و به مطالعه آن بپردازند؟» مولف در مقدمه مي نويسد؛«جاي بسي افسوس که طرح درس ها و آموزش موسيقي ما هنوز بسامان و نظام مند نيست.» يا در جاي ديگر تاکيد مي کند؛«سرزمين ما سده ها است که از تمدن موسيقي بين المللي عقب مانده.»ص11-10 اين دو جمله معظم و نجيب از سمتي باعث خوشحالي است و از سويي موجب تاسف. خوشحالي از اين بابت که عاقبت صداي در جهت ارتقا بخشيدن سطح دانش و هنر موسيقي به طور جدي شنيده شد. اما سوال اينجا است که تا چه زمان بايد در انتظار تحولي بنيادين در موسيقي آکادميک ايران نشست؟ زمان نابود کردن جزوه ها و جعليات مقولاتي که به نام موسيقي علمي به خورد دانشجويان داده مي شود، چه وقت فرا مي رسد؟ و چرا اساتيد باتجربه يي مانند عليرضا مشايخي که ذهني مدرن دارد دست به اعتراض و اقدامي جدي در زمينه آموزش نمي زنند؟ اين پرسش ها، پاسخ هايي مي طلبد که در انتظار آن خواهيم ماند. تا صبح اميد بدمد. البته اگر صبحي وجود داشته باشد، اما نوشتار درباره موسيقي ، رساله نويسي ها، معرفي سبک هاي موسيقي تا چه حد مي تواند به درک موسيقي ياري رساند؟ گذشته و حال نشان داده اند که يک ساعت تجربه نوازندگي در جمع مخاطبان از ده ها ساعت مطالعه، ده ها سال بررسي و پژوهش نظري مفيدتر خواهد بود. وقتي نوازنده يي در حال تکنوازي دست هايش مي لرزد، عرق مي کند، فشارخونش پايين مي آيد، آدرنالين در خونش بالا مي رود، ضربان قلبش رو به ازياد مي گذارد، تمامي خوانده هاي کتاب ها را فراموش مي کند. مدرسان هر چه در کتاب هاي خود به تجزيه و تحليل آکوردها، فواصل درجات و… بپردازند تا زماني که خود دانشجو به اجراي يک آکورد اقدام نکند تلاش هاي تحسين برانگيزشان بيهوده مي نمايد. هنرجوياني را ديده ام که پس از ده سال مطالعه هنوز قادر به همنوازي با يک خواننده نبوده اند. دانشجوياني هستند که تا کتابچه نت در مقابل شان نباشد نمي توانند قطعه يي را براي دوستان خود بنوازند. رمز موفقيت هر نوازنده يا آهنگساز زندگي در فضايي موسيقايي است؛ فضايي که از بامداد تا شامگاه او را در برگيرد. فضايي آزاد و منبسط، ديالوگ نوازنده با جامعه، با مردم، پيکره شهر، گفت وگوي موسيقايي نوازنده با آهنگساز در دانشگاه و مدارس. آيا چنين اتفاقي را در آينده شاهد خواهيم بود؟ بعيد است هنوز در بند بايدها و نبايدها در موسيقي هستند. هنوز رسانه ملي سازها را پشت گل و بته هاي مصنوعي بدرنگ مخفي مي کند. هنوز اجراي يک کنسرت ساده محتاج اخذ مجوز از کساني است که شايد چند سالي باشد که پا در عرصه موسيقي گذاشته اند(هيچ گاه از ياد نمي برم که يکي از مديران اسبق موزه هنرهاي معاصر تهران قبل از اين سمت در وزارت نفت مشغول به کار بود،) کنترل هاي هر روزه و هر روز فضاي خلاقيت هنري را تنگ تر خواهد کرد. درچنين وضعيتي برآيند نشر کتب تخصصي موسيقي هرچند که پرشمارگان باشد، هرچند که انگيزه و خواست کسب دانش در هنرجو زياد باشد، هر چند که حتي جنبشي در زمينه هنر روي دهد تا آنگاه که فضايي براي ارائه نباشد نتيجه همين خمودي، خواب آلودگي و مرده باشي طويلي است که شاهد آن هستيم. موسيقي محتاج فضا است، نه آن فضاي پرخاشجويانه هر روزه. هيچ توقعي از دست اندرکاران ، آهنگساز و نوازنده نيست جز آنکه در پي تعريف و کسب فضا باشند. تلاشي براي ايجاد فضا و زمان موسيقايي( البته به پيشکسوتان اميدي نيست که آرد خود را بيخته و الک خود آويخته اند.) به اميد آن روز که ارکستر سمفونيک تهران و ساير ارکسترها در بزرگترين پارک تهران، در بزرگترين ميدان شهر، در يکي از ورودي هاي مترو، در کارخانجات، مدارس و محوطه دانشگاه ها به اجراي کنسرت بپردازند. ميهمان شهر باشند و نه در تالار وحدت ميزبان تازه به دوران رسيدگان.
-
- 1
-
- كتاب آموزش موسيقي
- كتاب آهنگسازي به شيوه باخ
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :