جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'انرژی،پاک'.
1 نتیجه پیدا شد
-
دسترسی كشورهاي درحال توسعه به انواع منابع جديد انرژي، براي توسعه اقتصادي آنها اهميت اساسي دارد و پژوهش هاي جديد نشان داده كه بين سطح توسعه يك كشور و ميزان مصرف انرژي آن، رابطه مستقيمي برقرار است. با توجه به ذخاير محدود انرژي فسيلي و افزايش سطح مصرف انرژي در جهان فعلي، ديگر نمي توان به منابع موجود انرژي متكي بود. دركشورما نيز، با توجه به نياز روز افزون به منابع انرژي و كم شدن منابع انرژي فسيلي، ضرورت سالم نگه داشتن محيط زيست، كاهش آلودگي هوا، محدوديت هاي برق رساني و تأمين سوخت براي نقاط و روستاهاي دورافتاده و... استفاده از انرژي هاي نو مانند: انرژي باد، انرژي خورشيد هيدروژن، انرژي هاي داخل زمين مي تواند جايگاه ويژه اي داشته باشد. امروزه، بحران هاي سياسي، اقتصادي و مسائلي نظير محدوديت دوام ذخاير فسيلي، نگراني هاي زيست محيطي، ازدحام جمعيت، رشد اقتصادي و ضريب مصرف، همگي مباحث جهان مشمولي هستند كه با گستردگي تمام، فكر انديشمندان را در يافتن راهكاهاي مناسب در حل مناسب معضلات انرژي در جهان، به خصوص بحران هاي زيست محيطي، به خود مشغول داشته است. بديهي است امروزه، پشتوانه اقتصادي و سياسي كشورها، بستگي به ميزان بهره وري آنها از منابع فسيلي دارد و تهي گشتن منابع فسيلي، نه تنها تهديدی است برای اقتصاد كشورهای صادركننده، بلكه نگرانی عمده اي را براي نظام اقتصادي ملل وارد كننده به وجود آورده است. صاحبان منابع فسيلي بايستي واقع نگرانه بدانند كه برداشت امروز ايشان از ذخاير فسيلي، مستلزم بهره وري كمتر فردا و نهايتاً، تهي شدن منابع شان در مدت زماني كمتر خواهد بود. خوشبختانه، بيشترممالك جهان به اهميت و نقش منابع مختلف انرژي، به ويژه انرژي هاي تجدي دپذير(نو) در تأمين نيازهاي حال وآينده پي برده وبه طور گسترده، در توسعه بهره برداري از اين منابع لايزال، تحقيقات وسيع و سرمايه گذاري هاي اصولي مي كنند. با توجه به اين گونه گرايش هاي اساسي و فزاينده در زمينه استفاده از انرژي هاي تجديد پذير و فناوري هاي مربوط در كشورهاي صنعتي و درحال توسعه در ايران نيز لازم است راهبردها و برنامه هاي زيربناي و اصولي تدوين شود. گرايش جهاني در توجه به بهره برداري از انرژي هاي تجديد پذير و پيامدهاي زيست محيطي ايجاب كرده كه سازمان ها و مراكز متعددي در ايران، علاقمند به اجراي پروژهايي در اين زمينه باشند، هر چند اين گونه فعاليت ها لازم و مؤثراست، ولي آيا اين اقدامات طبق برنامه ريزي و تحقيقات اصولي در سطح ملي انجام مي گيرند يا اين را انفعالي وبه صورت پراكنده، تفويض مستقل و سيلقه اي اجرا مي كنند. بدين ترتيب است كه هنوز بسياري از چالش ها و سؤال ها در توجيه و دفاع از توسعه بهره برداري از انرژي هاي تجديدپذير در ايران، بدون جواب مانده اند. بديهي است كه اين گونه روند توسعه، بدون برنامه جامع و مدرن، صحيح و پايدار نخواهد بود. تدوين راهبردي جامع جهت بهره وري بهتر از انرژي در كشور، مستلزم شناخت كامل وضعيت كنوني و تعيين دقيق وضعيت مطلوب آن در جميع جهات است. انتظار مي رود با توسعه بهره برداري از انرژي هاي پاك در جمهوري اسلامي ايران، طبق نتايج ارائه شده دراين رساله و برمبناي راهبردي وبرنامه اي مدون بتوان بسياري از چالش ها را شناسايي و راهكارهاي مناسب را انتخاب و تبيين نمود. اميد است روند كاري ارائه شده بتواند به ابهامات و سؤالهاي مهمي چون: 1- ميزان پتانسيل هر يك از حامل هاي انرژي تجديدپذير در ايران؛ 2- شناسايي وانتخاب مناطق مناسب(سايت يابي)؛ 3- چشم اندازي مدون براي آينده انرژي هاي تجديدپذير (به ويژه انرژي پاك هيدروژن) در ايران؛ 4- توجيه اقتصادي با توجه با عوامل گوناگون مطروحه؛ 5- برنامه ريزي، نحوه و ظرفيت سرمايه گذاري، با تشخيص ارجحيت براي هر يك از انرژي هاي تجديد پذير؛ 6- برنامه اي مدون جهت توسعه فناوري هاي مربوط در ايران؛ 7- ظرفيت وقابليت جانشين؛ وپاسخ گو باشد.