افسردگی به عنوان خلق یا عاطفه، احساس یا هیجان ، از همراهان همیشگی تجارب طبیعی انسان و دگرگونی هایی است که در زندگی او پدید می آید. فقدان ها، محرومیت ها،جدایی ها، نارسایی ها و ناتوانی ها ایجاد افسردگی می کند .
کدام مادر است که وقتی فرزند او به سفر می رود اندوهگین و افسرده نشده باشد ؟
این نوع افسردگی ها بیماری نیست ، بلکه طیعی است . آنها جزئی از طبیعت انسانی ماست که بودن ها ، داشتن ها و توانستن ها را برایمان خوشایند و معنی دار می کند و در ما این انگیزه را ایجاد می کند که قدر چیزهای خوب را بدانیم و چون با کسی که از آنها محروم است ، رو به رو شویم ، خود را به جای او بگذاریم و با همدردی در صدد رفع نیاز و محرومیت او برآییم .
انسانی که افسردگی را نشناسد ، از شادی نیز چیزی نخواهد دانست . پس ، نه هر فرد افسرده ای بیمار است و نه هر افسردگی ناپسند است ، اما مرزی نیز میان این دو وجود دارد .