جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اصطلاح'.
2 نتیجه پیدا شد
-
گرد آورندگان : رویا عباس نژاد-سعیده آقارفیع-کبری بیات-فاطمه بحری-رضا باقری منبع بسم الله الرحمن الرحیم مقد مه؛ هدف اصلی و اولیه تدوین واژگان حاضر ارائه توضیحاتی مجمل پیرامون مفاهیم و کلیه واژگان روانشناسی مطروحه در کتاب روانشناسی پایه سوم انسانی است و هدف فرعی این مجموعه آماده کردن یکی از ابزارهای لازم برای بهره گیری مستقیم دانش آموز می باشد . رشته علوم انسانی از کتابها و مجلاتی که در علوم روانشناسی تالیف شده است . امید است که مجموعه اصطلاحاتی که در این واژگان عرضه شده است بتواند کار مطالعه متون را برای دانش آموز رشته علوم انسانی تسهیل کند به نحوی که آنان بتوانندسریع تر به اطلاعات نوین علمی دست یابند . در این مجموعه سعی شده است برای توضیح هر کلید واژه با رجوع به منابع معتبر و متعدد موجود در رشته روانشناسی ، مطالبی که مفید و مناسب می باشد استخراج و بیان گردند و دانش آموزان عزیز می توانند در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر به منابع مذکور تحت هر کلید واژه مراجعه نمایند . این واژگان با همه وقتی که در تدوین آن به کار رفته است مسلماً خالی از نقص نیست امید است اهل نظر بر مولفان منت نهاده ، نا رساییهای کار و پیشنهادات اصلاحی خود را با آنان در میان گذارند . در پایان از جناب آقای آهنی دبیر زبان که مولفان را در ویرایش اثر یاری نموده اند ، همچنین از جناب آقای میرهاشمی که ضمن مطالعه واژگان ، یاری در گرد آوری کلیه واژگان نمودند صمیمانه سپاسگذاری می کنیم . « الف » احسا س sensation - از دیدگاه نظری ، ساده ترینتجربه حسی(آگاهیآنی ) که در اثر تحریک یکی از در یافت کنندگان به وجود می آید . - فرآیند یک دریافت کننده که به مرحله کسب معنی ، نرسیده است . - واکنش دستگاههای حسی یا حواس نسبت به محرکی که از راه اعصاب حسی به مغز انتقال می یابد . (ساعتچی ، ۱۳۷۷) احساسات feelingssentiments/ هر چند ارائه یک معنی دقیق برای این اصطلاح مشکل است ، اما می توان گفت معنی آن در کلی ترین حالت تجربه کردن حس کردن ، یا داشتن نوعی فرآیند هشیار می باشد. معانی خاص تر آن عبارتند از ۱) اثر حسی ، یا احساساتی نظیر گرما یا درد ۲)حالتهای عاطفی مثل احساس خوب بودن ، احساس افسردگی و . . . ۳) یکی از ابعاد هیجان . . . ۴) اعتقاد مثل احساس مبهم درباره چیزی که با هیچ دلیل و شاهد واقعی حمایت نمی شود . هر چند مطابق علم صرف و نحو اصطلاح (sentiment) از کلمه حس کردن گرفته شده اما به معنی وسیعتری به کار می رود حس کردن یک حالت پیچیده است که بر پایه احساس یک فرد نسبت به بعضی موقعیتها، اشخاص، عقاید و افکار و نظایر آن ، وجود می آید . یک احساس ،کلی تر و پیچیده تر از یک نگرش یا قضاوت است ، یعنی یک احساس خاص بیش از یک حالت عاطفی است و در آن معنی ضمن عمل نیز وجود دارد برای مثال فردی که دارای احساسات قوی وطن دوستی است ، احتمال دارد با شدت از وطن خود در مقابل دشمن مهاجم ، دفاع کند.(ساعتچی ، ۱۳۷۷)
-
آشنایی با اصطلاحات ادبی [h=3]صدر[/h] صدر در علم عروض نخستین پایه از مصراع اول هر بیت را گویند، مانند واژهی توانا بر وزن فعولن در این بیت: توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود [h=3]ضرب[/h] ضرب آخرین پایهی از مصراع دوم هر بیت را گویند، مانند "بُوَد" بر وزن فَعَل در توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود [h=3]ضعف تالیف[/h] در علم معانی، نادرستی و سستی سخن به سبب تقدم و تأخری که بر خلاف قواعد دستور زبان در اجزای کلام واقع شود، یا حذفی ناروا که در آنها پیش آید، یا استعمال نا به جای کلمهای در ترکیب کلام را ضعف تألیف میگویند. مانند: "والاتر از آنچه بود مقامش شد" به جای "مقامش از آنچه بود والاتر شد". یا مانند: "دیروز هوا گرم و من مدتی در استخر شنا کردم" که حذف نا به جای فعل "بود" از جمله ی اول باعث ضعف تألیف شده است. ضعف تألیف از عیب های فصاحت کلام است. [h=3]عدالت ادبی[/h] عدالت ادبی از خصلت های اخلاقی ادبیات به شمار می رود. به موجب این خصلت، هر اثر ادبی در نهایت باید بازتابنده روحیه ای عدالت خواهانه باشد به طوری که خبث و بدطینتی به کیفر برسد و پاکی و نیکی پاداش نیکو ببیند. این نظریه نخستین بار توسط توماس رایمر، ادیب قرن هفدهم در کتاب "تراژدی های اعصار گذشته" (١٦۷٨م) پیش کشیده شد اما پیش از آن نیز همواره از آثار ادبی توقع عدالت جویی و عدالت خواهی رفته است. عدالت ادبی نزد دسته ای از نویسندگان مثل اسکار وایلد، نویسنده و شاعر ایرلندی و دیگر طرفداران نظریه "هنر برای هنر" چندان مورد توجه و اهمیت قرار نگرفته است.
- 18 پاسخ
-
- 1
-
- ادبیات
- اشنایی با اصطلاحات ادبی
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :