[TABLE=width: 98%]
[TR]
[TD=class: arial, colspan: 2]نویسندگان[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD=colspan: 2]باقر قرمز چشمه؛ سادات فیض نیا؛ جعفرغیومیان؛ غلامرضا زهتابیان[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD=class: arial, colspan: 2]چکیده[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD=colspan: 2]کشورایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی ، توپوگرافی و آب و هوایی ، جزء مناطق خشک جهان است . آب ، عامل محدود کننده فعالیت انسان در این مناطق به شمار می آید.
بخش عمده عرصه فعالیت بشر از توسعه منابع طبیعی تجدید شونده ، کشاورزی ، صنعت و شهرسازی بر روی نهشته های کواترنر متمرکزند. با پخش سیلآب فصلی ، امکان استفاده بهینه ازاین نهشته ها به منظور توسعه منابع طبیعی ، کشاورزی ، توسعه مناطق شهری و روستایی وجود دارد. پخش سیلاب علاوه بر جلوگیری از خسارت سیل و فرسایش ، موجب رونق اقتصادی این مناطق نیز می شود. تعیین محل مناسب برای پخش سیلاب به شناخت کامل از خصوصیات محل پخش مانند نفوذپذیری ، شیب ، ضخامت آبرفت ، ضریب آبگذاری نیازمند است.درایران اطلاعات مذکور برای اغلب دشتها وجود ندارد ، همچنین استخراج شاخص های ذکر شده به منظور تعیین مناطق مناسب پخش سیلاب به هزینه و زمان زیادی نیاز دارد. در این تحقیق رابطه بین واحدهای ژئومورفولوژی دشت میمه ومناطق مناسب برای پخش سیلاب بررسی شد. بدین منظور نقشه ژئومورفولوژی منطقه ، با استفاده از تفسیر عکس های هوایی ، پردازش تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی تهیه شد.سپس این نقشه با نقشه تناسب اراضی برای پخش سیلاب مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج نشان داد که واحد دشت سراپانداژ همپوشانی خوبی ( 75 درصد ) با مناطق بسیار مناسب پخش سیلاب دارد. با توجه به سهولت نقشه های ژئومورفولوژی در مناطقی که فاقد اطاعات زیر سطحی اند ، نقشه های ژئومورفولوژی می تواند به عنوان معیاری مناسب برای تعیین مناطق پخش سیلاب در نواحی فاقد اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد.
اصل مقاله (783 K)
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]