رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ارتباط بین مدیریت کیفیت و مدیریت دانایی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. ارتباط ببن دانایی و کیفیت در بسیاری از مراجع در حد اظهار نظر دیده می شود . مانند: "بسیاری از فعالیت­های بهبود، نیازمند خلق دانایی جدید در سازمان هستند. همچنین دمنیگ گفته است که "بهترین تلاش­ها و سعی زیاد، در صورتی که بر مبنای دانایی بنا نشود، تنها منجر به عمیق­تر شدن چاله­ای که اکنون در آن هستیم، می­شود" بنابراین، فهم دانایی، نقش کلیدی در فهم فعالیت­های بهبود سازمانی دارد. بنیان­گذاران مدیریت کیفیت، به نقش دانایی در فعالیت­های بهبود اشراف داشتند. از سوی دیگر، هدف اصلی مدیریت کیفیت و مدیریت دانایی، مشابه است : خلق دانایی سازمانی بیشتر در جهت بهبود عملکرد. بسیاری از رهبران کیفی، دانایی را به عنوان یک مفهوم پایه در نظر گرفته­اند، اما اغلب در مورد معنای آن اتفاق نظر ندارند. ارتباط دو جانبه و تنگاتنگ بین مدیریت دانایی و مدیریت کیفیت را از جنبه دیگری نیز می توان بررسی کرد: مدیریت کیفیت با استفاده از دانایی موجود در سازمان و درخواست دانایی از محیط (مشتریان ، بازار ، رقیبان ،بهترین الگوها ،قراردادها و پیمان ها و ....) انجام می شود. فعالیتهای مدیریت کیفیت با توجه به دیدگاه دانایی- محوری در سازمان ، باعث خلق دانایی می شود.در این صورت ، فرایندهای مدیریت کیفیت بهتر و موثرتر انجام می شوند و سازمان بهبود عملکرد بیشتری خواهد داشت. بسیاری از صاحبنظران کیفیت (مانند دمنیگ، شوارت، ایشی­کاوا، ....) بر اهمیت خلق دانایی تأکید داشته­اند. اما مفهوم دانایی را به خوبی تعریف نکرده­اند. علاوه بر این، برخی بر دانایی صریح و برخی بر دانایی ضمنی تأکید داشته­اند. برخی دانایی فردی، و برخی دانایی سازمانی را در نظر گرفته­اند. بنابراین، مدیریت کیفیت در رابطه با مفاهیم دانایی، دچار سر در گمی است. این گونه بررسی ها ( که من در قالب گزارش اول – مرور ادبیات حوزه مورد تحقیق- در اسفند ماه سال گذشته تهیه کردم و مراجع آن قابل ارائه است ) ، نشان می­دهد که دانایی، نقش کلیدی در توسعه مدیریت کیفیت داشته است؛ اگرچه ارتباط بین مدیریت کیفیت و دانایی، به صورت واضحی بیان نشده است و تحقیقات دانشگاهی کمی – بویژه در خصوص تحقیقات کمی - در خصوص ارتباط بین مدیریت کیفیت و دانایی انجام شده است. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چهارچوب تحقیق- بویژه تحقیق کمی- که به بررسی این ارتباط می پردازد بایستی چگونه باشد؟؟ همان گونه که می بینید ، ارتباطات واضح و آشکارند اما مبنای تئوریک و عملی که قابل ارجاع و اثبات باشد وجود ندارد.....
×
×
  • اضافه کردن...