جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ادبیات اسپانیا'.
2 نتیجه پیدا شد
-
1393/12/27 باستانشناسان با بررسی زیرزمین یک صومعه موفق به کشف باقیمانده جسد «میگوئل دو سروانتس» شدند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پس از گذشت چهار قرن، بقایای جسد میگوئل دو سروانتس نویسنده سرشناس اسپانیایی و خالق شاهکار ادبی «دن کیشوت» پیدا شد. «فرناندو دو پرادو» که با گروهی 30 نفره از باستانشناسان مشغول کار بوده پس از بررسیهای طولانیمدت در میان قبرهای طبقه زیرین صومعهای در مادرید، اعلام کرد: ما میدانیم که برخی از استخوانهای یافتشده به سروانتس تعلق دارد. در جریان این پروژه، 33 مقبره پیدا شدند و هماکنون دانشمندان در حال انجام آزمایش روی تکههای استخوانهای یافتشده هستند. اوایل سال جاری میلادی بود که تابوتی در این مکان با حروف اول اسم و فامیل این نویسنده بزرگ اسپانیایی روی آن کشف شد. به گزارش بیبیسی، با توجه به نتایج آزمایشهایی که تاکنون روی سن استخوانهای این مرده و باقیمانده لباسهای او انجام شده به احتمال زیاد این جسد متعلق به خود سروانتس است. در این جعبه تکههای چوب، سنگ و خرده استخوانهایی یافت شده که شاید از راز سروانتس پرده بردارند. گفته میشود این نویسنده دوران طلایی اسپانیا یک روز پس از درگذشتش در 22 آوریل 1616 زیر محراب صومعهای در مادرید دفن شده است. سروانتس در همان هفتهای که شکسپیر درگذشت، فوت کرد اما محل دقیق دفن او همچون یک راز باقی ماند. پروژه پیدا کردن جسد سروانتس از 10 ماه پیش راهاندازی شد و با استفاده از ابزارهای فناوری روز همچون دوربینهای مادون قرمز، اسکنرهای سهبعدی و رادارهای نفوذ زیرزمینی پیش رفته است. این پژوهشگران تاکنون 33 قبر در این محل پیدا کردهاند. جراحاتی که این نویسنده در جنگ برداشته ممکن است کمک شایانی برای شناسایی باقیمانده جسدش باشد. طی نبرد دریایی «لپانتو» در سال 1571 یک گلوله در سینه و یکی در دست سروانتس نشست. اسپانیا در این جنگ از ارتش عثمانی شکست خورد. میگوئل دو سرانتس که لقب «پدر رمان مدرن» را یدک میکشد، در سال 1547 در پایتخت اسپانیا متولد شد. او شاهکارش «دن کیشوت» را در دو بخش و در سالهای 1605 و 1615 به نگارش درآورد. تاثیر او بر زبان اسپانیایی تا جایی بوده که اغلب این زبان را «زبان سروانتس» میخوانند. سروانتس از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای دنیای ادبیات و از عوامل اصلی شکوفایی فرهنگی اسپانیای قرن شانزدهم بود. رمان «دن کیشوت» او را شالوده ادبیات غرب و اولین اثر داستانی مدرن اروپایی میدانند. این رمان ماندگار به 65 زبان دنیا ترجمه شده است و همچنان به چاپ میرسد. نقدهای ادبی درباره این رمان که از قرن هجدهم آغاز شده همچنان ادامه دارند. دایرةالمعارف «بریتانیکا» درباره این کتاب نوشته است: محبوبیت سریع «دن کیشوت» بیشتر برگرفته از تنوع حوادث آن، طنز عالی و شوخطبعی فراوان آن بوده است. از دو قسمتی که سروانتس نوشته بود، بخش اول بیشتر در نظر مردم و به مذاق آنها خوش آمده بود. در سطح جهانی، به لطف رمان «دن کیشوت» علاقهمندان فراوانی به سروانتس پیدا شدند و این در حالی بود که او این رمان را برای تمسخر عشق شوالیهها و خدشهدار کردن محبوبیت نوعی از ادبیات نوشته بود که برای یک قرن مورد محبوبیت عموم مردم بود. در سال 1613، سروانتس مجموعهای از داستانها را به نام «رمانهای نمونه» منتشر کرد. در مجموع این اثر شایسته شهرت سروانتس بود و به همان نبوغ «دن کیشوت» نوشته شد. در 67 سالگی (1614) مجموعه شعر «سفر پارناسو» را نوشت و یک سال بعد از آن، «هشت کمدی» و «هشت میانپرده جدید» را منتشر کرد. در همین سال، او نوشتن رمانی مشتمل بر اتفاقات سفرهایش را به پایان رساند، که بعد از مرگش در سال 1617 منتشر شد. نویسندگانی چون «چارلز دیکنز»، «گوستاو فلوبر»، «هرمن ملویل»، «فئودور داستایوفسکی»، «جیمز جویس» و «خورخه لوییس بورخس» از آثار و سبک ادبی سروانتس الهام گرفتند. یونسکو به احترام درگذشت همزمان سروانتس و شکسپیر، این دو شخصیت بزرگ دنیای ادبیات، روز 23 آوریل را «روز جهانی کتاب» نام نهاده است.
- 4 پاسخ
-
- 7
-
- نویسنده اسپانیایی
- ادبیات اسپانیا
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
كلمه «باروك» از زبان اسپانیایی وارد واژگان فرانسه شد كه در زبان فنی جواهرسازی به معنای «مروارید غیر غلتان» است. سپس فرهنگستان در فرهنگ لغت معنای مجازی كلمه را «عجیب، غیر عادی، نامنظم، بی قاعده» تعیین كرد. از سال ۱۸۶۰ این كلمه برای جریان ادبی و هنری به كار رفت كه در اروپا و آمریكای لاتین از اواخر قرن (شانزدهم) تا اوایل قرن هجدهم رواج داشت و بطور كلی به هر چیز غیر كلاسیك و غیر رایج اطلاق می شد و سن سیمون (Saint-Simon) باروك را «خلق كارهای غیر متداول» تعریف كرد و این گرایش تمامی هنرها بویژه هنر مجسمه سازی، موزیك و معماری را تحت تأثیر قرار داد. لازم به ذكر است كه باروك هرگز به عنوان یك «مكتب» مطرح نشد، بلكه یك «جریان» یا «گرایش» بود كه در یك دوره با اهمیت و ارزش گذاشتن به چندین ویژگی مشترك هنری و ادبی به وجود آمد و هنرمندان، نویسندگان و شعرا آن را تحت عنوان «سبك باروك» نامگذاری كردند. • جهان بینی و خصوصیات سبك باروك 1. بی ثباتی دنیا: یكی از اساسی ترین تفكرات باروك این است كه شناخت و دانش بشر از جهان پیرامون خود كامل و صد در صد نیست، چون دنیا بی وقفه در حال تحول، دگرگونی و بازسازی است و هیچ چیز ثابت و قطعی نیست. به عنوان مثال، این تغییر و تحول در طبیعت كاملاً محسوس است. توالی فصلها، نشانه هایی ملموس از این تغییر شكل بی وقفه دنیا است. 2. انسان آزاد: انسان محكوم به سرنوشت نیست، بلكه حاكم بر تقدیر خود است، چون این دنیا ثابت و بدون تغییر و تحول و قوانین حاكم بر آن نیز قطعی و غیر قابل نقض نیست، بودن انسان در چنین شرایطی، آزادی عمل، قدرت انتخاب و توانایی تصمیم گیری با تمام آگاهی را برای او به دنبال دارد. 3. نپذیرفتن چیزی بطور قطعی و مسلم: باروك به واقعیتهای قطعی و صد درصد ایمان ندارد، بلكه عقیده دارد كه همه چیز در ظاهر نمودار می شود. باروك به آنچه كه در «ظاهر وجود دارد» اهمیت می دهد نه به آنچه كه «واقعاً هست.» 4. واقعیت و توهم: پیروان سبك باروك معتقد هستند كه بین حقیقت و خیال، ظاهر و باطن مرز مشخصی وجود ندارد و كاملاً از هم قابل تفكیك نیستند. شاید آنچه را كه خیالی می دانیم، عین واقعیت باشد و شاید هم برعكس، تمام واقعیتهای ذهنی ما همه خیالی بیش نباشد. 5. دنیا صحنه نمایش است: زندگی تئاتری توأم با خواب و بیداری، عشق و عقل، جنون و شیفتگی، خیال و حقیقت است. انسان باید دراین صحنه زندگی بانقابی بر چهره نقش بازی كند یعنی باید بازیگر صحنه زندگی خودباشد. و بازیگر این صحنه، انسان، باید با گذاشتن نقاب، واقعیت را پنهان كند كه این كتمان و بازیگری نوعی خودسازی است زیرا با تظاهر به خوب و شریف بودن، واقعاً می توان خوب و شریف شد. 6. باید مدرن بود: درعصر باروك دیگر از قدما تقلید و پیروی نمی شود، بلكه بیشتر به دنبال چیزهای نو و جدید و خلاف روال معمول هستند. 7. مخاطبان متمدن: مخاطبان باروك مردمان با فرهنگ و متمدن هستند ولی الزاماً دانشمند و فاضل نیستند. 8. افراط: هنرمندان سبك باروك در خلق آثار خود گاهی زیاده روی می كنند و ازنظر آنان هر افراطی به نام «آزادی خلاق» مجازاست. • قالبهای ادبی و هنری: سبك باروك در همه هنرها ازجمله : نقاشی، معماری، سینما، موسیقی، تئاتر، شعر و هنرهای تجسمی راه پیداكرد . معمولاً درقالبهای ادبی باروك به صنایع ادبی بویژه تضاد، مجاز و استعاره توجه خاصی می شود. 1. تئاترهای تراژدی ـ كمیك و نمایشنامه های روستایی (Pastoral) كه از یك عشق ساده در دل طبیعت ناشی می شود دراین دوران بسیار مورد توجه است. 2. شعر باروك نیز بیشتر اشعار شخصی با تصویرسازی های بسیاردرخشان و گاهی هم با سخنان نامفهوم ارائه می شود. 3. رمانهای این دوره نیز پر از حوادث و اتفاقهایی است كه در مكانها و زمانهای مختلف برای قهرمان باروك روی می دهد. قهرمان باروك خود را در عشق خود حبس نمی كند و پایبند به آن نیست. به همین دلیل اغلب عشقهای باروك بی ثبات و ناپایدار هستند. 4. معماری نیز از قالبهای بسیارموردتوجه این سبك است. سمبل معماری باروك خطوط منحنی، كج و ناموزون است. تزئینات و نمای ظاهری در معماری سبك باروك بسیاراهمیت دارد.
-
- 1
-
- مکتب نویسندگی
- مکتب ادبی
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :