رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'احساسات'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. نوشته شده توسط دکترسیدرضاآقاسیدحسینی تیم مشاوران مدیریت ایران : تلاش برای مقایسه بین هوش و جنسیت حتما به یک بحث سازنده ختم نمی‌شود، اما گاه نتایج برخی تحقیقات باعث می‌شود که این مطلب دوباره داغ شود. من نیز بر آن شدم شما را با یکی از این تحقیقات آشناسازم. نتایج حاصل از دهه‌ها تحقیق به‌صراحت نشان می‌دهد که مردان و زنان دارای هوش IQ یکسانی هستند ( توزیع نرمال هوش)، اما این مورد در خصوص هوش هیجانی EQ (هوش احساسی / هوش عاطفی ) صادق نیست. یک اختلاف ظریف یا نه‌چندان ظریف بین بیان و فهم احساسات بین زنان و مردان وجود دارد که باید آن را کشف و درک نمود. به‌طور معمول با بیان جنسیت به دنبال برچسب زدن بر احساسات هستیم. تا جایی که جنس مونث را بیشتر به رفتارهای عاشقانه نزدیک می‌دانند، زیرا سرشار از احساس هستند و مردان را به مانند ماده منفجره احساسی و آماده عمل دانسته که این احساساتشان کاملا سطحی و تهی از واقعیت است. درحالی‌که هر دوی این باورها اشتباه است. نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهد که هوش هیجانی (EQ ( Emotional Intelligence برای اجرای درست وظایف در محیط کار بسیار مهم و ضروری است. هوش هیجانی مسئول 58% از عملکرد ما در هر نوع شغل است. در حدود 90% از افرادی که بالاترین عملکرد را در محیط کارشان نشان داده‌اند، دارای EQ بسیار بالاتری از سایر کارکنان هستند. جالب است که Timothy Leary روانشناس و نویسنده شهیر آمریکایی می‌گوید : زنان به دنبال حق برابر با مردانی هستند که فاقد حس بلندپروازی‌اند. موسسه TalentSmart با آزمون بیش از یک میلیون نفر به این نتیجه رسیده است که زنان دارای هوش هیجانی بالاتری هستند. البته به‌صورت کلی خانم‌ها فقط چند امتیاز بالاتر از امتیازات آقایان را کسب نموده است. همین تحقیقات نشان می‌دهد که از نظر آماری مهارت بیشتری در استفاده از احساسات در کارشان دارند. برای درک علت اختلاف سطح بین هوش هیجانی مردان و زنان بهتر است به امتیازات کسب‌شده در چهار بعد اساسی هوش هیجانی بپردازیم. چهار بعد هوش هیجانی : 1- خودآگاهی Self-Awareness 2- خود مدیریتی Self-Management 3- آگاهی اجتماعی Social Awareness 4- مدیریت ارتباط Relationship Management با توجه این داده‌ها به یک الگوی منطقی از چرایی وجود این اختلاف بین هوش هیجانی زنان و مردان خواهیم رسید. 1- خودآگاهی Self-Awareness : خودآگاهی عبارت است از درک صحیح فرد از احساسات خویش در یک لحظه مشخص و همین‌طور میزان شناخت فرد از تمایلاتش. پس در این بعد نمرات مردان و زنان برابر بوده است. 2- خود مدیریتی (مدیریت خود) Self-Management : خود مدیریتی عبارت است از اقدامی که فرد در قبال احساسات خود انجام می‌دهد، البته هنگامی‌که از وجود آن احساسات مطلع باشد. هنگامی‌که قادر به مخفی یا عدم بروز احساسات نباشید، نقش خود مدیریتی بسیار پررنگ می‌شود، زیرا که این خود مدیریتی است که به شما کمک می‌نمایند تا این احساسات را به‌نوعی کنترل با در پشت رفتاری مخفی و یا مدیریت نمایید. در این بعد آقایان نمرات بالاتری از خانم‌ها کسب نموده‌اند. معتقدم که بهترین تعبیر برای توصیف تفاوت جنسیتی در هوش هیجانی در چگونگی رشد اجتماعی افراد است.شاید به این معنا که اختلاف نمره بین زنان و مردان ( در بعد خود مدیریتی ) شاید ناشی از روش تربیتی افراد در اجتماع باشد. به این معنا که به جنس مذکر از کودکی گفته‌شده است که مرد نباید احساسی باشد و احساسات نباید در مرد غلبه نماید و .... ، این سبب شده است تا مردان در کنترل و مدیریت احساسات خود، فقط کمی قویی‌تر عمل نمایند. 3- آگاهی اجتماعی Social Awareness : آگاهی اجتماعی عبارت است از سطح درک و شناخت فرد از احساسات و تجربیات دیگر افراد. این شناخت ناشی از مهارت فرد در تفسیر زبان بدن و سایر اعلائم و پیام‌های غیرکلامی ارسال‌شده از سایر افراد جامعه پیرامونی است. با توجه به آنکه خانم‌ها را با مهارت "توجه به جزئیات" می‌شناسیم. این مهارت سبب می‌شود که نمره زنان در این بعد بسیار بالاتر از نمره مردان باشد. این نیز ریشه در نحوه پرورش جنس مونث دارد که از کودکی در حال تمرین برای رعایت برخی آداب و ژست‌های خاص زنانه هستند که اصلا برای جنس مذکر اتفاق نمی‌افتد. درست یا غلط، نقش جنس مونث در طول تاریخ بشر همواره با مواظبت از دیگران همراه بوده است. این عمل سبب شده است که زنان به تغییرات پیرامون محیط خود و افراد تحت حفاظتشان توجه بیشتری داشته و جزئی‌نگری و شناخت دقیق‌تر از محیط در آن‌ها نهادینه گردد. پس در این بعد خانم‌ها نمرات بالاتری از آقایان کسب نموده‌اند. 4- مدیریت ارتباط Relationship Management : مدیریت ارتباط، اوج هوش هیجانی است. این بعد نیاز بسیاری به خودآگاهی، مدیریت خود و آگاهی اجتماعی در برقراری ارتباط مناسب با دیگران دارد. هرگز در برقراری ارتباط با دیگران موفق نخواهید شد مگر آنکه احساسات خود و دلیل بروز آن را بشناسید. با توجه به توضیحات بعد آگاهی اجتماعی، زنان در تعامل بیشتری با افراد پیرامون خود هستند و محیط و افراد پیرامون خود را بیشتر می‌شناسند. پس در این بعد از امتیاز بالاتری نسبت به مردان برخوردارند. منبع : چرا زن باهوش‌تر از مرد است ؟ تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
  2. تنها با فشردن هر یک از انگشتان دست می‌توانید احساسات خود را کنترل کنید. به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ در اینجا یک سیستم اساسی و جالبی را به شما معرفی می‌کنیم که از طریق آن می‌توانید کل ارگانهای بدن را هماهنگ کنید. اگر شما بتوانید روزانه 15 دقیقه در بدن خود سوخت و ساز داشته باشید، به رفع بسیاری از مشکلات بدنی خود( من جمله رهایی بدن از مواد آلی خطرناک) کمک کرده‌اید. جین شین- کهنه کار در صنعت ژاپن- به شما کمک می‌کند تا با تمرکز بتوانید احساسات خود را تنظیم کنید. اصول اولیه این دستورالعمل این است که هر انگشت با یک ارگان خاص در بدن مرتبط است که هر کدام مسئول یک احساس در افراد می‌باشد. برای این کار نیاز است که یکی از انگشتان را با دستی دیگر به مدت 3 تا 5 دقیقه نگه داشته و در حین انجام این کار نفس عمیق بکشید تا شاهد اثر گذاری آن بر روی اندام مشخص باشید. انگشت شصت اندامهای مرتبط با شصت عبارت است از معده و طحال. احساسات: عصبانیت، غم و نگرانی تظاهرات فیزیکی: میگرن، افسردگی، مسائلی پوستی انگشت سبابه اندام‌های مرتبط عبارت از کلیه‌ها و مثانه می‌باشد. احساسات: هراس، سرگشتگی، سرخوردگی، نشانه‌های فیزیکی: دندان درد، مشکلات هضم و گوارشی درد عضلانی انگشت میانی اندام‌های مرتبط شامل کبد و عصب مثانه است احساسات: خشونت، حساسیت و تردید علائم فیزیکی شامل ضعف، میگرن فرونتال، سردرد، مسائل بینایی، اختلالات جریان خون انگشت حلقه ریه‌ها و اندام‌های گوارشی با این انگشت در ارتباط هستند. احساسات درگیر کننده شامل نگرانی، آشفتگی و غم نشانه‌های فیزیکی عبارت است از مسائل تنفسی، آسم، بیماری‌های پوستی، وزوز گوش انگشت کوچک قلب و روده با این انگشت رابطه دارند احساسات شامل تنش، دلهره، عدم اعتماد به نفس و نگرانی علائم فیزیکی نظیر: بیماری‌های قلبی، درد گلو، نفخ معده، مسائل مرتبط با استخوان
  3. victoria_r

    چگونه بر حسادت غلبه کنیم؟

    چگونه بر حسادت غلبه کنیم؟ حسادت زمانی ایجاد میشود که فردی احساس کند رابطه و یا موقعیتی که برایش بسیار اهمیت دارد از سوی فرد دیگری در معرض تهدید است. این احساس میتواند در موارد گوناگونی از جمله روابط عاطفی،ارتباط با والدین،ارتباط کارمندان و مدیر در محیط های گوناگون،در روابط دوستانه،ارتباط با معلم و دانش آموز و غیره نمود پیدا کند. حسادت گاهی در بطن یک رقابت نیز بروز میکند مانند محیط های کاری و تحصیلی. حسادت حالتی است که بیشتر افراد آن را در طول زندگی بارها تجربه میکنند اما این حالت بسته به نوع شخصیت افراد در برخی از آنها بیشتر و در برخی کمتر است. حسادت از ترسی درونی حکایت میکند که فرد را به شدت آزار میدهد. برای درک و رفع این حس افراد باید با دقت خود و احساساتشان را بررسی کنند تا دریابند حسادت به انها چه اخطاری میدهد و ترس از دست دادن چه حسی را در آنها ایجاد کرده است. و آیا فرد یا موقعیتی که ترس از دست دادن ان را دارند آنقدر ارزشمند است که حاضر شوند دشواری های این حسادت و تاثیرات منفی ان را بر خود بپذیرند؟ منبع:مجله ی موفقیت
  4. با قلب عاشق می شویم یا مغز؟ ترس را در شكم و معده نيز مي‌توان حس كرد ولي مي‌گويند جايگاه عشق، قلب است. لجبازي نكنيد. عكس قلب و تيري را كه به سمت آن پرتاب شده است همگان ديده‌اند. در عهد باستان ارسطو معتقد بود قلب جايگاه تمامي احساسات است، هر چند كه كلود گالين - پزشك يوناني قرن دوم ميلادي - جگر را مركز همه چيز مي‌دانست اما با اين حال قرن‌هاست كه بشر با قلبش هم حس مي‌كند و هم تصميم مي‌گيرد. در نيمه دوم قرن 13 ميلادي، قلب به‌طور رسمي جايگاه عشق خوانده شد و در تمامي تصاوير مذهبي، قلب مكان مقدس عشق خداوندي معرفي شد. در قرن 18 ميلادي گرچه علم قلب‌شناسي در حال بال و پر گرفتن بود ولي جايگاه عشق متزلزل نشد تا آنكه سرانجام در قرن 20 ميلادي، انسان عشق را احساسي توليد و كنترل شده از سوي مغز دانست. انسان قرن بيستمي عشق را بي‌اهميت و نتيجه گذراي فعل و انفعالات شيميايي در بدن جلوه داد. بشر قرن بيست و يكي نيز بيشتر به ماترياليسم زيستي گرايش پيدا كرده است. تحقيقات اخير نشان داده است كه عشق نتيجه واكنش متقابل مغز (مراكز مربوط به غرايز، احساسات و منطق) و قلب است جالب است كه بدانيد قلب نقش مستقل در عاشق‌شدن بازي مي‌كند. گاهي عشق اصلا نتيجه يك تصميم عاقلانه و منطقي نيست. در واقع مغز در اين ميان نقش اندكي ايفا مي‌كند. ده‌ها هزار نرون، اطلاعات دروني بدن را به مغز مخابره مي‌كنند و در نهايت مركز مربوط به غرايز با بررسي اين اطلاعات و اطلاعات هورموني، دستور بروز عكس‌العمل‌هاي فيزيكي اتوماتيك مانند ترس، خشم و شادي را صادر مي‌كند. هنگامي كه عاشق مي‌شويد، مغز فرمان مي‌دهد تا ضربان قلب تند، پوست سرخ و تنفس عميق‌تر شود. به لطف تكنيك‌هاي مدرن عكس‌برداري از مغز، هم‌اكنون مي‌دانيم كه مركز احساسات در مغز كجاست و به اين منطقه در اصطلاح "مغز احساسي" مي‌گويند. به‌طور خلاصه وقتي فردي را مي‌بينيد كه به دلتان مي‌نشيند، بخش مربوط به غرايز در مغز فعال مي‌شود و از بخش مربوط به احساسات مي‌خواهد نظرش را درباره فرد روِيت شده بگويد. بخش احساسات در تمامي خاطرات ذخيره شده در مغز موقعيت‌هاي مربوط به اين فرد و اين حس را مورد بررسي قرار مي‌دهد و نتيجه را چه خوب و چه بد بازگو مي‌كند. بخش منطقي مغز نيز موقعيت و داده‌ها را با توجه به معيارهاي خود ‌‌مي‌سنجد و ممكن يا غيرممكن بودن ايجاد يك رابطه عاشقانه را به كمك هورمون‌هاي مختلف مخابره مي‌كند. نكته جالب توجه آنجاست كه دانشمندان پس از بررسي تصاوير گرفته شده از مغز يك انسان عاشق متوجه شدند كه در عشق همان مناطقي درگير مي‌شوند كه وقتي انسان از مواد مخدر يا مشروبات الكلي به مقدار زياد مصرف مي‌كند، دچار اختلال مي‌شوند. كشف اين موضوع، توجيهي براي اين ادعاست كه عشق ناپايدار است.
×
×
  • اضافه کردن...