رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'آنجا که دل خوش است'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. soheiiil

    کجا خوش است؟

    شايد اين قصه قديمي رو شنيده باشيد ، يه شاهزاده در عين شجاعت و شايستگي براي جانشيني پادشاه توسط برادران حسودش دستگير مي شه و اون رو به جاي دور افتاده اي مي برند و توي يه چاه عميق كه توسط يه ديو نگهباني مي شه زنداني مي كنند و اون ديو عادت داشته از تازه وارد مي پرسيده " كجا خوش است " و زنداني بايد پاسخ مي داده و اگه پاسخ نادرست بود سر زنداني رو از تن جدا ميكرد و بيشتر جواب مي دادند مثلاً بخارا خوش است ، چين و ماچين خوش است ، همنشيني با فلان خاتون زيبا رو خوش است و.... ديو هم سر از تن اون ها جدا ميكرد ، شاهزاده باهوش وقتي توي زندان با ديو روبرو ميشه مي بينه ديو تو يه بركه كوچيك درون غار چند تا بچه غورباقه داره که مشغول شنا و بازی توی آب هستند و به فراست در می یابه که اين ديو زشت كه همه ازش بيزارند و سالهاست تو اين غار نگهباني ميده دلش به اين بركه و بچه غور باقه ها خوش و در جواب ميگه " آنجا كه دل خوش است " و ديو هم كاري بهش نداره و كم كم انس و الفتي بين اونها پديد مياد و با كمك ديو از چاه فرار ميكنه و با شكست دادن برادراش به پادشاهي مي رسه ، بله معيارهاي ارزش و ضد ارزش براي هر كسي ممكنه از زمين تا آسمون تفاوت كنه و هر كسي دلخوشي خاص خودش رو داره ، اين روضه رو خوندم تا اصل مطلب رو بگم ( پول روضه تو پاكت فراموش نشه ! ) دختر من دو سال پيش ديپلم هنرستان رشته حسابداري گرفت و همون سال تو آزمون مخصوص هنرستان ها شركت كرد و قبول نشد و فرستاديمش پيش دانشگاهي علوم انساني گرفت وسال پيش هم دوباره دانشگاه شرکت کرد و بازهم قبول نشد و امسال تو دانشگاه جامع علمي كاربردي ثبت نام كرد و....ديشب داشتم تلویزیون تماشا می کردم و همسرم هم داشت كنارم روزنامه مي خوند كه يه دفعه سپيده اومد و هيجان زده گفت كارداني حسابرسي تهران قبول شده و خدا رو شكر محل دانشگاه هم تقاطع تخت طاووس و روزولت و با مترو راحت ميتونه بره ....بايد حتماْ پدر و مادر باشيد تا احساسات كنترل شده من و فوران احساس همسر و دخترم رو درك كنيد چون دخترم از نظر روحي خيلي تحت فشار بود و نياز به قبولي دانشگاه داشت ،خيلي ها ممكنه مسخره كنند و پيش خودشون بگن نفر اول كنكور سراسري انقدر خوشحالي نميكنه يا من فوق ليسانس دانشگاه شريف گرفتم و كارداني علمي كاربردي كه رشته مهمی نيست ولي همه تون سخت در اشتباهيد ممكنه پدر و مادر شما به اندازه من و همسرم از قبولي فرزندش خوشحال نشده باشه چون وقتي به ياد گريه هاي دخترم توی دو سال گذشته كه قبول نشد و خنده و شادي ديشب سپيده ميافتم ديگه برام مهم نيست كه كارداني علمي كاربرديه يا P.H.D از دانشگاه آكسفورد یا كمبريج و فقط و فقط اين برام مهمه كه دیشب دخترم دلش خوش شد ، لبش خندون و بعد از مدتي يه شب بدون استرس خوابيد. كجا خوش است ؟ آنجا كه دل خوش است ! کپی پیست بود گویا
×
×
  • اضافه کردن...