مسئله این است که در جوامع خاورمیانه ای بخش عمده ای از سرزمین ها به کویر و دشت ها تعلق دارد. و در مقابل حاشیه ی رودها و دریاها تنها برای سکونت مناسبند که تعدادشان در مقابل مساحت کل بسیار محدود است.
همچنین اکثریت ساکنین این کشورها زیر خط فقر به سر می برند و درصد کمی از آنها ثروتمند هستند. در عین حال بخش عمده ی از ثروت این کشورها بر ثروت ثروتمندانش افزوده می شود.
جالب این جاست که اندیشمندان بر این باورند که ثروت در این کشورها از قانون "حرکت آب" تبعیت میکند. آبهای روان و رها شده (ثروت) همواره به سمتی میروند که آب (ثروت) دیگری در جریان است یا در جایی جمع شده است. آبها (پول ها) همواره مناطق کویری و پست (سکونتگاه فقرا) را رها کرده و سمت جایی میروند که آب (پول) دیگری وجود دارد. در واقع آب ترجیح میدهد که گیاهان کویری (فقرا) را رها و گیاهان دریایی (ثروتمندان) را سیراب تر از گذشته میکنند. به همین دلیل است که گیاهان حاشیه ی کویر و دشت ها (فقرا) چنان ریشه میدوانند که به جرعه ای آب (پول) دست یازی کنند و در نهایت خشک و شکسته رها شده اسیر باد یا طعمه ی آتش روستاییان می شوند و در مقابل گیاهان دریایی (ثروتمندان) آبیاری می شوند!
این پدیده از نظریه جبر جغرافیایی تاثیر پذیرفته و میان فلاسفه و اندیشمندان قرن 21 به پدیده ای به نام آبیاری گیاهان دریایی معروف گشته است.
شما چقدر با این نظریه موافق هستید؟
چرا؟
it was just a Fake topic
به تقاضای SPOW عزیز
در تاپیک درخواست موضوع درخواستی