رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های '«مدیریت مثبت» و اهداف آن'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    «مدیریت مثبت» و اهداف آن

    مدیریت مثبت از دو کلمه ساده مدیریت و مثبت شروع شده و سپس به شیوه‌ای سازمان‌یافته همه قسمت‌های مربوط به نیرو و روابط انسانی شرکت را در بر می‌گیرد، بهبود می‌دهد و بالاخره به اوج می‌رساند. در این نوشته به تعریف کلی و اهداف مدیریت مثبت می‌پردازیم و در مقاله‌های آینده توضیحاتی مربوط به عملکرد و مزایای مدیریت مثبت را ادامه می‌دهیم. ● مدیریت مثبت چیست؟ هدف مدیریت مثبت افزایش دادن و به اوج رساندن کیفیت و کمیت خدمات و محصولات شرکت و همچنین ثبات، تولید، فروش و درآمد است. هدف دیگر مدیریت مثبت پایین آوردن و به حداقل رساندن هزینه‌های ناشی از مشکلات مربوط به کارمندان و محصول کار آنهاست. این نتایج از راه ایجاد و ترویج احساس‌ها، افکار،‌رفتار و همکاری‌های مثبت و سازنده در نیروی انسانی شرکت به دست می‌آیند. اهداف اجرایی و نهایی مدیریت مثبت به‌کار گرفتن مهارت‌های اصلی کارمند، ۴ اصل رابطه مثبت کارل راجرز (احترام، همدلی، اصالت، خیرخواهی) و بالاخره هدایت شرکت به موقعیتی است که میزان احساسات مثبت برای اکثر کارمندان، بالاتر از احساسات منفی باشد. ● درون کارمند به نظر شما چه میزانی (چند درصد)‌ از وجود، ماهیت و توانایی‌های شغلی یک کارمند، درونی است و چقدر برونی؟ به عنوان یک کارمند چقدر (چند درصد)‌ از امکان‌ها، انرژی و کیفیت کاری شما به وضعیت درونی‌تان مربوط می‌شود؟ می‌دانیم که کار و کارمند یک جنبه مهم درونی دارند. مدیر مثبت جوانب درونی کارمند را تقویت و فعال می‌کند و این‌گونه از این قسمت بزرگ و پنهانی نیروی انسانی استفاده و بهره‌برداری می‌کند. اگر بپذیریم حداقل ۷۰ درصد کیفیت و کمیت خدمات کارمند به وضعیت درونی او ربط دارد، ارزش و کاربرد ایجاد تغییر و تحول مثبت در این جوانب درونی مشخص‌تر می‌شوند. به عبارت دیگر، قسمت عمده توانایی شغلی و سازندگی کارمند از وضعیت درونی او سرچشمه می‌گیرد. به همین دلیل مهارت‌ها و تکنیک‌های مدیریت مثبت به میزان قابل توجهی روی بالا بردن و مثبت کردن جوانب درونی کارمند مانند احساس‌ها و افکار شغلی او تمرکز می‌یابند. ● اهمیت سنجش و استفاده از مهارت‌های اصلی کارمند هر کارمند اطلاعات و مهارت‌های مهم و منحصر به فردی در اختیار دارد که سنجش و به کار گرفتن آنها از سوی مدیر، بازده کار و ارزش خدمات آن کارمند را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد. مدیر می‌تواند با مهارت‌های اصلی کارمند آشنا شود و از آنها بخوبی به نفع شرکت و کارمند استفاده کند. ● درون کارمند چه می‌گذرد؟ ندای درونی کارمندی که مدیرش مهارت‌های اصلی او را شناخته و فعالیت می‌کند به او می‌گوید: چه مدیر استثنایی‌ای دارم. انگار مرا از خودم هم بهتر می‌شناسد چون کارهایی به من می‌دهد که هم آنها را خوب انجام می‌دهم و هم از انجام دادن آنها خسته نمی‌شوم. ضمنا باید اعتراف کنم که با توجه به این‌که خودم را کارمند چندان ماهری نمی‌دانم، از انجام دادن کارهایی که او به من محول می‌کند کلا احساس رضایت و افتخار می‌کنم.
×
×
  • اضافه کردن...