سامیار220 10919 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۴ وقتی می خوام یک امکان جدیدی رو به مدیرم نشون بدم: وقتی مدیر پروژه وارد دفتر می شه: وقتی دارم برنامه ای که نوشتم رو روی سرور اصلی وارد می کنم: شب تحويل پروژه: تصوير ذهني من از پيدا كردن يك خطا در سيستم: وقتی بهم می گن که بخشی از برنامه که کل هفته رو روش کار می کردم از برنامه کنار گذاشته شده: وقتی برنامه بدون تست قبلی روی سیستم اصلي درست کار میکنه: وقتی یک قالب (شکل) جدید رو برای اولین بار روی یک وبسایت اضافه می کنم: وقتی سیستم ادمین بالاخره راضی می شه بهم دسترسی کنترل کامل بده: وقتی بعد از چند روز برنامه نویسی سعی می کنم برنامه ام را اجرا کنم: وقتی در حالی که همه سعی می کنن ایرادات برنامه را رفع کنن، من مرخصی می گیرم: وقتی سیستم بالاخره به مرحله اجرا میرسه و گزارش ایرادات سیستم از راه ميرسه: وقتی رییس داره روز جمعه دنبال يك نفر داوطلب ميگرده تا اضافه كاري كنه: وقتی بعد از دو هفته کار روی یک ایراد در برنامه می فهمم که یه پرانتز را نبستم: وقتی خودت میدونی ایراداتی توی برنامه ات هست ولی در زمان نمایش دمو به صورت کامل کار میکنه: وقتی بازرگانی اعلام می کنه که مشتری برنامه رو خریده و پول رو داده: 6 لینک به دیدگاه
itgirl70 545 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۴ خیلی خیلییییییییی توپ بود اقا سامیاررررر 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده