Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۹۴ حتي فکر تغيير دادن شخصيت همسرتان را از سرتان بيرون کنيد! چگونه پس از ازدواج شخصيت خود را با همسرمان تطبيق دهيم و در يک مسير مشترک همسو و شريک شويم حتي فکر تغيير دادن شخصيت همسرتان را از سرتان بيرون کنيد! چگونه پس از ازدواج شخصيت خود را با همسرمان تطبيق دهيم و در يک مسير مشترک همسو و شريک شويم.آن آدم قبلي را کجا جا گذاشتيد؟ شما کجا هستيد؟ از چه زماني «من» به «ما» تبديل شد و چند وقت است که «من» نبودهايد؟ پرسش اين است که چطور در جايگاه درست و منطقي در يک رابطه قرار بگيريد، بدون اينکه هويت خودتان را گم کنيد. ما در يک رابطه مشترک زناشويي قرار ميگيريم چون اين فرصتي براي تجربههاي متفاوت و مشترک است. در واقع اين موقعيتي است که براي دو آدم متفاوت فراهم ميشود تا با هم پوشاني سازگاري و عشق ورزي در کنار هم به چيزهاي تازهاي دست پيدا کنند.حتما براي شما هم پيش آمده است که وقتي با دوستان درباره زندگي مشترک صحبت مي کنيد، اين تصور را لابه لاي حرف هاي آن ها ديده باشيد که يک رابطه مشترک، هويت و گذشته فرد را تغيير ميدهد. اما اين حرف چقدر صحت دارد و به واقعيت زندگي مشترک نزديک است؟ و چطور ممکن است در يک رابطه مشترک قرار بگيريم، با هم تجربههاي متفاوت و مشترکي بسازيم بدون اينکه خواستهها، علاقه منديها و روياهاي شخصيمان را محدود کنيم؟ آنچه بايد انجام دهيد ما بايد ياد بگيريم هدف هاي مان را کمي دستکاري کنيم. يک رابطه صميمي ايجاد کنيم بدون اينکه بخواهيم شخصيت خودمان را تحت تاثير اين رابطه قرار دهيم. ما بايد خودمان باشيم چون تنها در اين صورت است که خوشحالتر و خوش بينتر خواهيم بود. اگر يک آدم قوي، مستقل و با اعتماد به نفس باشيم مي توانيم در زندگي، يک رابطه سازگار با همدلي و همراهي را بسازيم. خودتان را در رابطه جديد حفظ کنيد حتي بعد از ازدواج، براي خواسته هاي خودمان بهاي زيادي قائل باشيم. وقتي دو نفر در يک رابطه صميمي و عاشقانه قرار ميگيرند در حقيقت خودشان را در يک تجربه جديد و هيجان انگيز قرار ميدهند. آن ها به هم علاقه مند ميشوند چون به يک تعريف ثابت و مستقلي از رابطه و علاقه مندي معتقد هستند. ما ديگري را دوست داريم چون او را با افکار، خواستهها و نيازهايمان سازگار ميبينيم. اما پيش از آغاز هر رابطهاي ابتدا بايد فکر کنيم چه توقعي از يک رابطه داريم. چه چيزي را دوست داريم و چه چيزي در اين رابطه براي ما جالب است. به علاوه، دوستي و تلاش براي داشتن ارتباط با ديگران بايد براي ما مهم باشد چون اين مسئله براي خود ما اهميت ذاتي دارد. ما بايد به شريک رابطه ياد بدهيم که براي علاقه منديهايش بهاي زيادي قائل باشد. چون تنها از اين طريق است که ديگري برايمان جايگاه و معنا پيدا ميکند. همواره به ياد داشته باشيد که به هيچ وجه نبايد شخصيت طرف مقابل را که از علايق، عادات و آموزه هاي قبلي اش شکل گرفته، پايمال کرده و يا از او درخواست کرد تا آن ها را تغيير دهد. يکي از مهم ترين نکات در ازدواج اين است که ما ياد بگيريم به دوستيها و خواسته هاي فردي شريک رابطه توجه کنيم حتي اگر اين علاقه مندي ها براي ما جالب نباشد. ساختن يک رابطه معنادار گفت و شنود اولين تلاش افراد براي ايجاد و شروع يک رابطه است. براي اينکه تصميم بگيريم وارد يک رابطه صميمي با کسي بشويم بايد راه مکالمه را ياد بگيريم. .براي اين که يک رابطه معنا دار با ديگران بسازيم ابتدا بايد متوجه شويم که گفت وگوي دو نفره مان بيشتر از يک مکالمه سطحي و روزمره است. موضوعات گفت وگو فراتر از صحبت درباره آب و هواست و به عميق ترين لايههاي فکري و باورهايمان اشاره دارد. .براي يک رابطه معنا دار بايد زمان مشخصي را براي گفت وگو تعيين کنيم. .ما بايد توانايي ارتباط چشمي و بدني را با ديگري در خود ايجاد کرده باشيم. .موضوعات گفت وگو و مورد بحث ما بايد چيزي فراتر از موضوعات مشترک و خانوادگي باشد. اين گفت وگوها بايد به خودمان و يا شريک زندگيمان مربوط باشد در حالي که حتي ديگران نيز شنونده آن باشند. . در يک رابطه معنادار ما بايد ياد بگيريم بدون قضاوت ديگري، فقط شنونده باشيم و همواره بر اصل رعايت حقوق ديگران حتي درباره افکار يا ايدههاي مخالف باور خودمان، پايبند باشيم. براي تمايلات خودمان ارزش قائل شويم رابطه زناشويي فقط بيان و ابراز عشق نيست. اين يکي از مهمترين ويژگيهاي انسانهاي بالغ و بزرگسال است. زماني که به نيازهاي زناشويي خودمان اهميت ميدهيم براي خودمان و رابطه ارزش بيشتري قائل هستيم. اين يعني بدون ترس درباره نيازها، ترسها، نگرانيها، لذتها و هيجانمان حرف بزنيم و از اينکه خودمان باشيم هراسي نداشته باشيم. .حرف زدن درباره تمايلات خودمان يعني احترام به يکي از اولين نيازهاي روحي و جسمي. با اين کار به ديگري اجازه ميدهيم تا ما را با همه جنبههاي فرديمان بشناسد. .توجه به خواستهها و درخواست از شريک زندگي براي ايجاد يک رابطه عاشقانه؛ يعني احساس خوبي نسبت به خودمان داشته باشيم. چه کار نکنيم؟ تلاش براي پيدا کردن نيمه گمشده، نيمه کاملکننده و تلاش براي کامل شدن پس از ازدواج، يک ايده اشتباه و رايج است که بيشتر از هر چيز در تربيت اشتباه به ارث رسيده است. متاسفانه هيچ کس قرار نيست ما را کامل کند؛ ما با نقصهايمان باقي خواهيم ماند مگر اينکه بخواهيم آن ها را به خاطر خودمان از بين ببريم. براي اينکه آدم بهتري باشيم، هيچ کس نميتواند کمکي به ما بکند و اين بيش از هر چيز يک تلاش فردي است. اين را به ياد داشته باشيد که ما با ديگران ارتباط برقرار نميکنيم تا کامل شويم، ما در کنار ديگران فقط ميتوانيم بيشتر ياد بگيريم و بيشتر تجربه کنيم. پس يک فرد تنبل، بعد از ازدواج نيز يک تنبل مي ماند، مگر خودش به اين نتيجه برسد که بايد از دام تنبلي رها شود. ما يک نقش مشترک بازي نميکنيم در هر رابطهاي هر کسي نقش و وظيفه خودش را دارد. کسي جاي ديگري نيست و نقشها کاملا مشخص است. ما نبايد در ديگري ذوب شويم. به ياد داشته باشيد که رابطه همسري را دو فرد متفاوت پيش ميبرند؛ بنابراين ما نبايد اجازه دهيم زوجيت مانع هويت و نقش فردي مان باشد. ما در کنار هم هستيم نه اينکه در هم آميخته شده باشيم. حتي زماني هم که درباره رابطه عاشقانه حرف ميزنيم بايد تا جايي که ميتوانيم از احساس شخصي خودمان حرف بزنيم. ما نبايد تلاشي براي پر کردن نقش هم داشته باشيم. ما نميتوانيم وظيفه ديگري را در جايگاه همسر يا والد پر کنيم. همين که بتوانيم در جايگاه خود باشيم کافي است. ما هرگز نميفهميم احساس ديگري دقيقا چيست صرف اين که يک زوج هستيم و همديگر را در بسياري جنبهها شناختهايم به معناي آن نيست که همه افکار، ايدهها و تصورات همديگر را ميشناسيم. ما حتي نميتوانيم از تصور ديگري درباره خودمان کاملا مطمئن شويم. به همين دليل نميتوانيم انتظار داشته باشيم هر چيزي را که ديگري واقعا فکر يا احساس ميکند بشناسيم. ما حتي نميتوانيم با اطمينان و صراحت درباره تجربههاي مشترک در زندگي زناشويي، از واژه «ما» استفاده کنيم. چيزي که يک نفر از زوجين در يک موقعيت مشترک احساس ميکند، شايد کاملا با تصور و احساس زوج ديگر فرق داشته باشد؛ بنابراين ما در زندگي مشترک نبايد از قول و زبان همديگر حرف بزنيم. پس اينکه فکر کنيم همه چيز را درباره هم ميدانيم گمراه کننده است. هميشه چيزهاي تازهاي درباره ما و ديگران وجود دارد که کسي از آن خبردار نيست. ما به کمال مطلوب نميرسيم هيچ کس به اندازه کافي عالي و فوق العاده نيست. ما در موارد زيادي ضعيف و ناتوان هستيم. تصور ايدهآلي که ما ممکن است از يکديگر در رابطه همسري داشته باشيم، معمولا با شکست مواجه ميشود چون اشتباهات و خطاهاي ما اجتناب ناپذيرند. بهتر است تصوير آرماني و کامل شريک زندگيمان را تغيير بدهيم و آن را بپذيريم. او واقعا کامل و بي نقص نيست. همان طور که ما نيستيم. به علاوه، ما نبايد شريک زندگي مان را به خاطر اينکه کامل نيست متهم کنيم. از طرف ديگر، ما نبايد ضعف هاي شريک رابطه را بيشتر از آنچه هست ببينيم و به او منتقل کنيم. از رابطه عاشقانه دست برنداريم يک پيوند عاطفي قوي در يک رابطه معنا دار و عاشقانه شکل ميگيرد. رابطه عاشقانه ما با رعايت هويت فردي يکديگر و عشق ورزي به کسي که در کنار ماست ايجاد ميشود. ما در يک زوجيت موفق، نبايد ضمانت نامه رابطه باشيم. ما بايد يک همراه براي تحسين خوبيها و همدلي براي ضعفها و کمبودهاي هم باشيم. ما نبايد طوري رفتار کنيم که گويا شريک زندگي مان آدم ارزشمند و مورد احترامي است؛ فقط به اين دليل که در کنارمان قرار گرفته است. ما نبايد درباره عشق روياپردازي کنيم. ما بايد ياد بگيريم عشق ورزي را نشان بدهيم و دلايل دوستداشتن را نيز بشناسيم. مرجع : روزنامه خراسان 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده